روزه در قرآن
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
"یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ". (بقره- 183) ای اهل ایمان! بر شما هم روزهداشتن فرض شد، چنانچه بر امتهای گذشته نیز فرض شده است و این دستور برای آن است که شما پرهیزکار شوید.
مقدمه
با دست تهی به خوان احســان کریم
وارد شــده بیتوشه و بیقلب سلیم
آری که زهر چه بگذری زشتتر است کس توشه برد به خوان احسان کریم (1)
قرآن نوری است که خاموشی ندارد؛چراغی است که درخشندگی آن زوالناپذیر است؛راهی است که رونده آن گمراه نگردد؛شعلهای است که نور آن تاریک نشود... .
قرآن، معدن ایمان و اصل آن است؛چشمههای دانش و دریاهای علوم است؛پایههای اسلام و ستون محکم آن است... .
قرآن محل امنی است برای هر کس که وارد آن شود و راهنمایی است تا از او پیروی کند.(2)
قرآن چراغ هدایت است و در مورد اصول دین و مذهب، از توحید تا معاد و فروع دین، از نماز و روزه تا امر به معروف و نهی از منکر، نورافشانی کرده و بیش از 300 مرتبه به اصول دین و مذهب و به همین تعداد نیز به فروعدین پرداخته است.
آنچه پیشرو دارید، از منظر آماری به تکرار کلمه "روزه"در قرآن مجید و ریز موضوعات مربوط به آن که در آیههای متعدد آمده، نگریسته است.همچنین، زیر هر یک از آیهها، ضمن درج ترجمه، تا حد امکان شأن نزول هر آیه شریفه و نکتههای مهم تفسیری آن، بیان شده است.باشد که رهتوشهای برای سفر عقبا و راهنمایی جهت رهروان صدیق فراهم آورد.آمین!
روزه چیست؟
روزه آن است که انسان برای انجام فرمان خداوند عالم از اذان صبح تا اذان مغرب از چیزهایی که روزه را باطل میکند، خودداری کند. (3)
مرحوم ملا احمد نراقی در کتاب شریف «معراج السعاده"میفرماید:«...روزه داشتن آن است که قوه شهویه مقهور شود و تسلط شیطان کمتر گردد تا نفس قدسی از درجه حیوانیت ترقی نموده و مشتبه به ملائکه گردد و در او، آثار تجرد و روحانیت حاصل شود." (4)
انواع روزه
روزه در بعضی از روزها واجب و یا حرام و در بعضی دیگر مستحب و یا مکروه است:
1. روزههای واجب شامل روزه ماه رمضان و قضای آن، روزه نذر و روزه کفاره است.
2. روزههای حرام شامل روزه عید فطر(اول شوال) و عید قربان است.
3. روزه مکروه، روزه روز عاشوراست.
4. روزههای مستحب شامل روزه عید غدیر، روز مبعث، ولادت پیامبر اکرم(ص)و ماههای شعبان و رجب است. (5)
5. روزههای نافله که 3 روز در هر ماه قمری است و طبق روایات صحیح امامان اهل بیت(ع)این روزها عبارتند از پنجشنبه نخست هر ماه، چهارشنبه هفته دوّم همان ماه و پنجشنبه پایانی آن ماه.(بنگرید به الکافی، التهذیب)
چرا ماه روزه را رمضان نامیدهاند؟
مرحوم شیخ طبرسی در«تفسیر مجمع البیان"در مورد علت نامگذاری رمضان میفرماید:
1. عادت عرب بر این بود که ماهها را به زمانها و خصوصیتهای آنها نامگذاری میکردند و چون ماه روزه با تابستان و زمان تابش شدید خورشید بر ریگها مصادف بود، لذا(رمضان)نامیده شد.
2. برخی میگویند، کلمه(رمضان)اسمی از اسمهای الهی (6) است و چون این ماه فضیلت و شرافت دارد، به این نام خوانده شده است.
3. جمعی دیگر میگویند، چون این ماه گناهان را میسوزاند (7) و(رمض)به معنای سوزاندن است، به این نام، نامیده شده است. (8)
کلمه روزه در قرآن
کلمه روزه در قرآن مجید در 8 سوره(7 سوره مدنی و یک سوره مکی)و 13 آیه، 17 مرتبه در مشتقاتی چون؛ الصّیام(3 مرتبه)، صیام(1 مرتبه)، فصیام(4 مرتبه)، صیاما(1 مرتبه)، صوما(1 مرتبه)، تصوموا (1 مرتبه)، الصّائمین(1 مرتبه)، الصّائمات(1 مرتبه)، فلیصمه(1 مرتبه)، السّائحون(1 مرتبه)و السّائحات (1 مرتبه)تکرار شده است.البته در آیه 194 سوره بقره، یک بار کلمه "تصوموا" آمده است و در ابتدای آیه نیز، کلمه "ایاما معدودات" اشاره به روزه دارد.
بررسی آیات مربوط به موضوع روزه
همان طور که در سطرهای قبل اشاره شد، قرآن مجید در 13 آیه از آیات شریفه به موضوع روزه پرداخته است که به بررسی اهمّ آنها میپردازیم:
1. آیه 183، سوره بقره
"یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ"
ترجمه
"ای اهل ایمان!بر شما هم روزه داشتن فرض گردید، چنانچه بر امتهای گذشته فرض شده و این دستور برای آن است که شما پرهیزگار شوید .
نکتهها
1 - خطاب "یأیّها الّذین ءامنوا" میخواهد بفهماند، با توجه به اینکه دارای ایمانید، باید هر حکمی را که از ناحیه پروردگارتان میآید، بپذیرید.هر چند برخلاف مشتهیات و ناسازگار با عادات شما باشد. (9)
ابو حمزه ثمالی از امام حسین(ع)نقل میکند که فرمود:
"من عمل بما افترض اللّه علیه فهو من خیر النّاس." «هر کس به آنچه خداوند بر او واجب کرده است عمل کند، از بهترین مردم است." (10)
همچنین از علی(ع) نقل شده است که فرمود: "طوبی لنفس ادّت لربّها فرضها."
روزه آن است که انسان برای انجام فرمان خداوند عالم از اذان صبح تا اذان مغرب از چیزهایی که آن را باطل میکند، خودداری کند
"خوشا به حال کسی که واجب پروردگارش را انجام دهد." (11)
2 - الّذین من قبلکم" اثبات اصل روزه و خودداری، در امتهای پیشین(دارای ملت و دین)است. (12) روزه در میان یهود و نصاری معمول بوده است و اقوام و ملل دیگر هنگام مواجه شدن با غم و اندوه روزه میگرفتند. (13) حتی در شریعتهای بتپرستی نیز، روزه رکنی مهم بوده و تاریخ گواه است که مصریها، یونانیها، رومیان و ساکنان بینالنهرین در عراق، روزهای گوناگونی را در سال روزه میگرفتند.
نقل شده است که حضرت سلیمان(ع)در اول ماه سه روز، وسط ماه سه روز و آخر ماه نیز سه روز، روزه میگرفت.حضرت داود(ع)نیز یک روز در میان و حضرت عیسی(ع)نیز دائم (14) روزه میگرفت(روزه دهر داشت).حضرت مریم(ع)دو روز، روزه بود و یک روز افطار میکرد.
روایت شده است، وقتی کشتی حضرت نوح(ع)بر خشکی نشست، نوح یک صد و پنجاه روز روزه گرفت و حضرت موسی(ع)نیز در سال سیروز روزه میگرفت. (15)
پیروان ادیان و ملتها و گروههای مذهبی دیگر که اکنون در جهان وجود دارند، مدتهای مختلفی را روزه میگیرند و برای هر کدام، وقتهای معین و سنتها و مراسم خاصی وجود دارد. (16)
3 - فایده روزه، تقواست، نه معامله با خداوند در مقابل جرم و گناه و یا درخواست و حاجتی از خداوند تا برآورده شود. (17)
امام علی(ع)میفرماید:روزه گرفتن و چسبیدن شکم به پشت، عامل فروتنی است. (18) همچنین، در خطبه 83 "نهجالبلاغه"میفرماید:"امید به رحمت خدا او را به تشنگی روزه روزهای گرم واداشته و زهد در دنیا خواهشهای نفس را از او گرفته است." (19)
2. آیه 184، سوره بقره
" أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَریضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ وَ عَلَى الَّذینَ یُطیقُونَهُ فِدْیَةٌ طَعامُ مِسْکینٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُون"
ترجمه
"روزهایی به شماره معین روزه دارید(تمام ماه رمضان).هر کس از شما مریض باشد یا مسافر، به شماره آن از روزهای غیر ماه رمضان(چون حاضر و سالم شود) روزه دارد.کسانی که روزه را به زحمت و مشقت توانند داشت(چون مردان پیر و زنان حامله و شیرده و غیره)، عوض هر روز فدا دهند یک "مد" (20) طعام فدیه دهند؛ آن قدر که فقیر گرسنهای سیر شود.هر کس بر نیکی بیفزاید(و بیش از یک گرسنه سیر کند)، این رفتار بسیار برای او بهتر است و بیتعلل روزه داشتن، شما را از هر کار(برای صفای روح و سلامت بدن)بهتر خواهد بود، اگر(فواید بیشمار این عمل را) بدانید."
نکتهها
1 - "أیّاما مّعدودات"؛یعنی چند روز معین و توجه دادن به این حقیقت که روزه چند روز بیشتر از ایام سال را در برنمیگیرد و لذا از سنگینی و سختی آن کاسته است.
2 - معاف داشتن مسافران و بیماران و افراد ناتوان و پیرانی که روزه گرفتن بر آنان مشقت دارد.ولی دستور داده است که پس از پایان سفر و هنگام توانایی و قدرت به همان مقدار، روزه بدارند."فعدّة من أیّام أخر" و برای هر روز از روزهایی که روزه نداشتهاند، یک مد طعام به فقرا بدهند.
3 - روزه داشتن بهتر است؛یعنی تا قدرت دارید ماه رمضان را روزه بگیرید. (21)
3. آیه 185 سوره بقره
" شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَ مَنْ کانَ مَریضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُریدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُریدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلى ما هَداکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُون"
ترجمه
"ماه رمضان ماهی است که قرآن در آن نازل شده است؛برای هدایت بشر و برای راهنمایی و امتیاز حق از باطل.پس هر که دریابد ماه رمضان را، روزه بدارد و هر کس ناخوش یا در سفر باشد، به شماره آنچه روزه خورده است از ماههای دیگر، روزه دارد که خداوند برای شما حکم را آسان خواسته و تکلیف را مشکل نگرفته است تا اینکه عدد روزه را تکمیل و خدا را به عظمت یاد کنید که شما را به دین اسلام هدایت فرموده[است].باشد که از این نعمت بزرگ سپاسگزار گردید."
شأن نزول آیه
سیاق این سه آیه(183 تا 185)دلالت دارد بر این که:«اولا، هر سه آیه با هم نازل شدهاند و به هم متصل و نظیر کلام واحدی هستند که یک غرض را در بردارند و آن بیان وجوب روزه ماه رمضان است.ثانیا، دلالت دارد بر اینکه دو آیه اول، مقدمهای برای آیه سوم هستند. (22)
نکتهها
1 - نزول قرآن در ماه رمضان شامل :
الف) نزول و پایین آوردن درخور فهم بشر، چون قبلا از جنس خواندنیها نبوده است.
ب) نزول یک پارچه قرآن در ماه رمضان، در کنار نزولتدریجی در مدت تقریبا 23 سال بر پیامبر(ص )
2 - نزول قرآن به منظور هدایت مردم و فارق میان حق و باطل.
3 - معاف کردن مریض و مسافر از روزه گرفتن در ماه رمضان که آیه قبل نیز به آن پرداخته است.(23)
4. آیه 196، سوره بقره
"وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَکُمْ حَتَّى یَبْلُغَ الْهَدْیُ مَحِلَّهُ فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَریضاً أَوْ بِهِ أَذىً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْیَةٌ مِنْ صِیامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُکٍ فَإِذا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ ثَلاثَةِ أَیَّامٍ فِی الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْکَ عَشَرَةٌ کامِلَةٌ ذلِکَ لِمَنْ لَمْ یَکُنْ أَهْلُهُ حاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقاب"
ترجمه
"همه اعمال حج و عمره را برای خدا به پایان برسانید و اگر ترس و منعی پیش آید، فرستادن قربانی که کاری سهل است، به جا آرید.سر متراشید تا آن گاه که قربانی شما به محل ذبح برسد و هر کس بیمار باشد، یا او را در سر رنجی باشد، از آن فدا کند به روزه داشتن یا صدقه دادن یا کشتن گوسفند. پس از آنکه ترس و منع برطرف شود، هر کس از عمره تمتع به حج باز آید، هر چه میسر و مقدور اوست از جنس شتر و گاو و گوسفند آن جا قربانی کند و هر کس به قربانی تمکن نیافت، سه روز روزه بدارد در ایام حج و هفت روز هنگام مراجعت که ده روز تمام شود. این عمل بر آن کس است که اهل شهر مکه نباشد. ای بندگان!به این احکام عمل کنید و از نافرمانی خدا بترسید و بدانید که عذاب خدا سخت است."
شأن نزول آیه
آیات 196 تا 203 سوره بقره در حجة الوداع؛یعنی آخرین حجی که رسول خدا(ص)انجام داد، نازل شده و در آن حج تمتع تشریح شده است. پیامبر اسلام(ص)در حجة الوداع وقتی به مکه رسیدند، جمعی دیگر میگویند: چون این ماه گناهان را میسوزاند و(رمض)به معنای سوزاندن است، به این نام نامیده شده است
به آن دسته از حاجیان که با خود قربانی نیاورده بودند، فرمود:"نیت حج خود را به عمره برگردانید."و در شب "ترویه" (24) به آنان فرمود:به نیت حج احرام ببندید و..."
حکم خدا را؛یعنی قربانی کردن گوسفند، یا ده روز روزه گرفتن و...را بیان فرمود. (25)
1 - کفاره پیش از موقع(سر را بعد از ذبح قربانی میتراشند)سر تراشیدن که به سه صورت بیان شده است:
الف) روزه داشتن به مدت ده روز(سه روز در ایام حج؛ یعنی روزهای هفتم، هشتم و نهم)و هفت روز پس از بازگشت. (26)
ب) یا اطعام شش فقیر.
ج) یا سر بریدن گوسفندی به این منظور.
2 - محدود کردن این تسهیلات برای کسانی است که اهل مکه نیستند. (27)
5. آیه 92، سوره نساء
"وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ یَقْتُلَ مُؤْمِناً إِلاَّ خَطَأً وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْریرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ دِیَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلى أَهْلِهِ إِلاَّ أَنْ یَصَّدَّقُوا فَإِنْ کانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَکُمْ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْریرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ إِنْ کانَ مِنْ قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ میثاقٌ فَدِیَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلى أَهْلِهِ وَ تَحْریرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ شَهْرَیْنِ مُتَتابِعَیْنِ تَوْبَةً مِنَ اللَّهِ وَ کانَ اللَّهُ عَلیماً حَکیما"
ترجمه
از هیچ مؤمنی را نرسد که مؤمنی را به قتل رساند، مگر آنکه به اشتباه و خطا مرتکب آن شود.در صورتی که به خطا هم مؤمنی را مقتول ساخت، باید به کفاره این خطا بنده مؤمنی را آزاد کند و خون بهای آن را به صاحب خون تسلیم نماید، مگر آنکه دیه را ورثه به قاتل ببخشند و اگر این مقتول با آنکه مؤمن است، از قومی است که با شما دشمن و محاربند، در این صورت قاتل دیه ندهد. لیکن بر اوست که بنده مؤمنی را آزاد کند و اگر مقتول از قومی است که میان شما و آن قوم پیمان برقرار بوده، پس خونها را به صاحب خون پرداخته و بنده مؤمنی را به کفاره نیز آزاد کند و اگر بندهای نیابد، باید دو ماه متوالی روزه بدارد.این توبهای است که از طرف خدا پذیرفته است و خدا(به اعمال خلق و جزای آن)آگاه است و بصیر و به همه امور عالم وجود، دانا و حکیم است."
شأن نزول آیه
ابن جریر از عکرمه روایت کرده است که گفت: حارث بن یزید بن نبیشه از بنی عامر بن لوی و ابی جهل، همواره عیاش بن ابی ربیعه را شکنجه میکردند.سپس همین حارث از مکه به نزد رسول خدا(ص)مهاجرت نمود و اسلام آورد.در بین راه، یعنی در حره به عیاش برخورد.عیاش او را به خیال اینکه او هنوز کافر است، به قتلش رساند و سپس نزد رسول خدا(ص)آمد و جریان را به اطلاع رساند و چیزی نگذشت که این آیه نازل شد. (28)
نکتهها
1 - مؤمن هرگز قصد کشتن مؤمن را بدان جهت که مؤمن است، نمیکند؛یعنی با علم به اینکه مؤمن است، قصد کشتن او نمیکند.
2 - حکم قتل مؤمنی توسط مؤمن دیگر از روی اشتباه و خطا، شامل آزاد کردن یک برده مؤمن و پرداخت خونبهاست؛مگر اهل مقتول خونبها را به وی صدقه دهند و عفو نمایند که البته چند شرط دارد:
الف) اگر مؤمن مقتول از قومی باشد که بین قاتل و او عهدی برقرار بوده، واجب است دیه را بپردازد و بندهای را آزاد کند.
ب) مقتول مؤمن از قوم دشمن و بدون عهد قبلی باشد، کافی است فقط بنده آزاد کند و دیه واجب نیست.
ج) اگر توانایی آزاد کردن بندهای را ندارد، دو ماه پشت سر هم روزه بگیرد. (29)
6. آیه 95، سوره مائده
"یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَقْتُلُوا الصَّیْدَ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ وَ مَنْ قَتَلَهُ مِنْکُمْ مُتَعَمِّداً فَجَزاءٌ مِثْلُ ما قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ یَحْکُمُ بِهِ ذَوا عَدْلٍ مِنْکُمْ هَدْیاً بالِغَ الْکَعْبَةِ أَوْ کَفَّارَةٌ طَعامُ مَساکینَ أَوْ عَدْلُ ذلِکَ صِیاماً لِیَذُوقَ وَبالَ أَمْرِهِ عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ وَ مَنْ عادَ فَیَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ وَ اللَّهُ عَزیزٌ ذُو انْتِقام."
ترجمه
"ای گروه مؤمنان!در حال احرام صید را نکشید و هر کس آن را عمدا کشت، مثل آن صید را که به مثلیت آن دو مؤمن عادل حکم کند، به عنوان هدی به کعبه رساند، یا چند مسکین را طعام دهد، یا معادل آن روزه بدارد(یعنی آن هدی را به قیمت طعام درآورده و به هر یک فقیر نیم صاع (30) دهد، یا اگر ندارد به عوض هر نیم صاع یک روز روزه بدارد)تا بچشد عقوبت مخالفتش را.خدا از گذشته (یعنی صید دفعه اول یا آنچه در عصر جاهلیت گردید)، درگذشت.ولی هر که دیگر بار به مخالفت بازگردد، خدا (در قیامت)از وی انتقام میکشد(و بار دوم کفاره از او نپذیرد).خدا مقتدر است و از همه انتقام تواند کشید."
شأن نزول آیه
هنگامی که پیامبر اسلام(ص)و مسلمانان در سال «حدیبیه"برای عمره با حال احرام حرکت کردند، در وسط راه با حیوانات وحشی فراوانی روبهرو شدند... نخستین آیات فوق در این هنگام نازل شد و مسلمانان را از صید آنها برحذر داشت. (31)
نکتهها
1 - در صورت شکار مثل آن صید، یعنی حیوانی اهلی نظیر حیوانی که کشته است، بدهد.
2 - هدی در صورتی در راه خداست که به مکه فرستاده شود تا طبق دستور سنت، در خود مکه یا در منی ذبح شود.
3 - منظور از انتقام خداوند در صورت تکرار عمل، عذاب الهی است.
4 - طعام چند مسکین یا معادلگیری به این صورت است که شکار را قیمت میکنند.آنگاه قیمت آن را با گندم میسنجند، گندم را به صاع تقسیم میکنند و برای هر صاع دو روز روزه میگیرند. (32)
7. آیه 112، سوره توبه
"التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنین"
ترجمه
"(بدانید که) پشیمان شدگان از گناه، خداپرستان، حمد و شکر نعمت گزاران، روزهداران، نماز به خضوع گزاران، امر به معروف و نهی از منکر کنندگان و نگهبانان حدود الهی، (همه اهل ایمانند)و مؤمنان را(ای رسول ما به اجر و ثواب و سعادت)بشارت ده."
شأن نزول آیه
در کافی از حضرت صادق(ع)روایت شده است که فرمود:"این آیه در شأن ائمه طاهرین نازل شده و شاهد بر این مدعا آن است که خداوند در این آیه، آنها را با صفتی مدح و توصیف مینماید که آن صفات در غیر ائمه معصومان، یافت نمیشود." (33)
نکتهها
1 - علامه طباطبایی، سیاحت(سائحون)را به معنی سیر و سیاحت و رفت و آمد در جایگاههای عبادت و مساجد دانسته، نه روزه و یا سیر و گردش در زمین.البته ایشان از ابو هریره به نقل از رسول خدا(ص)نیز مقصود از سائحون را روزهداران ذکر کرده است. (34)
2 - بشارت به مؤمنان و روزهداران : فایده روزه، تقواست نه معامله با خداوند در مقابل جرم و گناه و یا درخواست و حاجتی از خداوند تا برآورده شود .
امام راحل(قدس سره)، در دیدار با اعضای خانوادههای شهدای 7 تیر فرمودند:"[در ماه مبارک رمضان]درهای رحمت خدای تبارک و تعالی به روی همه گناهکاران باز است و شما تا دیر نشده است، در این ماه رمضان، خودتان را اصلاح کنید." (35(
8. آیه 26، سوره مریم
"فَکُلی وَ اشْرَبی وَ قَرِّی عَیْناً فَإِمَّا تَرَیِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَداً فَقُولی إِنِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً فَلَنْ أُکَلِّمَ الْیَوْمَ إِنْسِیًّا"
ترجمه
"پس(از این رطب)تناول کن(و از این چشمه)آب بیاشام و چشم خود به عیسی روشندار و هرکس از جنس بشر را که ببینی(به اشاره)، با او بگو:برای خداوند نذر روزه سکوت کردهام و با هیچکس(تا روزهام)، هرگز سخن نخواهم گفت".
نکتهها
1 - مقصود از بگو، سخن گفتن نیست، بلکه فهماندن و لو به اشاره است.
2 - روزه سکوت (36) حضرت مریم(ع)در پاسخ به تهمت دیگران که میپرسیدند این فرزند را از کجا آوردهای، بوده است. (37)
3 - حضرت عیسی(ع)این دستور الهی را بر مادرشخواند و مقصودش این بود که خودش پاسخ سؤال کنندگان را خواهد داد. (38)
زیرنویس
(1) مثنوی مولوی.
(2) دشتی، محمد.ترجمه نهجالبلاغه.نشر مشرقین.چاپ اول.تابستان 79.خطبه 198.
(3) امام خمینی، رسالهی احکام، انتشارات اسماعیلیان، ص 247.
(4) نراقی، ملا احمد.معراج السعاده.ص 660.
(5) جهت کسب اطلاع بیشتر، به رسالههای عملیه مراجعه شود.
(6) امام باقر(ع)فرمود:رمضان نامی از نامهای خدای تعالی است.(صحیفه سجادیه/شرح دعای 44)
(7) .پیامبر اکرم(ص)فرمود:رمضان یرمض الذّنوب؛یعنی:رمضان سوزاننده گناهان است.(صحیفه سجادیه/شرح دعای 44)
(8) شیخ طبرسی.مجمع البیان.ترجمه سید ابراهیم میرباقری، ج 2.ص 207.
(9) ترجمهی تفسیر المیزان، ج 2، ص 6.
(10) ترجمه الحکم الزاهره، ص 306، حدیث 788.
(11) همان ماخذ.ص 307، حدیث 789، نقل از غرر الحکم/468.
(12) ترجمه تفسیر المیزان، ج 2، ص 6.
(13) تفسیر نمونه، ج 1، ص 455.
(14) البته به نقلی، حضرت عیسی مسیح چنانکه از"انجیل"استفاده میشود، چهل روز روزه داشته است(تفسیر نمونه، ج 1، ص 455)
(15) نیشابوری، غلام رضا، صائمان صالح.صص 100 و بعد.
(16) همان مآخذ.ص 138.
(17) ترجمه تفسیر المیزان، ج 2، ص 6.
(18) دشتی، محمد.ترجمه نهجالبلاغه.خطبه 192.ص 391.
(19) همان مآخذ.خطبه 83.
(20) یک مد مساوی با 10 سیر و هر سیر مساوی با 75 گرم است.
(21) تفسیر نمونه، ج 1، ص 461.
(22) همان مآخذ.
(23) همان مأخذ.
(24) ترویه روز هشتم ذیالحجه و شب ترویه، شب قبل از آن است.
(25) ترجمه تفسیر المیزان.ج 2.ص 128.تفسیر عمومی زیر آیات 196 و 197.
(26) همان مآخذ.ص 122.
(27) همان مآخذ، ص 111.تفسیر نمونه.ج 2.ص 23 و نیز:تفسیر آسان.ج 1. ص 435.
(28) تفسیر المیزان، ج 5، ص 64.درج 5 مجمع البیان، ص 291 نیز به همین موضوع اشاره شده است.
(29) ترجمه تفسیر المیزان.ج 5.صص 59 و 64.و نیز:تفسیر نمونه.ج 4.ص 60.
(30) هر صاع حدود سه کیلوگرم است.
(31) تفسیر نمونه، ج 5، ص 80.
(32) ترجمه تفسیر المیزان، ج 6، ص 204 و 212.و نیز:تفسیر نمونه، ج 5، ص 79 و 80.
(33) تفسیر جامع.ج 3.ص 171.
(34) ترجمه تفسیر المیزان.9.ص 539.در تفسیر آسان.ج 7.ص 33.تفسیر نمونه.ج 8.ص 151 نیز، هر دو معنی نقل شده است.
(35) صحیفه نور.ج 15.ص 63.
(36) تفسیر آسان، ج 11، ص 106.و نیز:تفسیر نمونه، ج 13، ص 45/42. ترجمه تفسیر المیزان، ج 16، ص 477.و نیز:تفسیر نمونه، ج 16
(37) روزه سکوت در آن دوره مرسوم بوده است، ولی در شرع اسلام، مشروع نیست. از امام علی بن الحسین(ع)در حدیثی نقل شده است:صوم السکوت حرام(روزه سکوت حرام است)و این به خاطر تفاوت شرایط آن زمان با زمان ظهور اسلام است. ولی البته یکی از آداب صوم کامل در اسلام، آن است که انسان به هنگام روزه گرفتن، زبان خود را از آلودگی به گناه و مکروهات حفظ کند و همچنین چشم را(ترجمه تفسیر المیزان، ج 13، ص 45 )
(38) ترجمه تفسیر المیزان، ج 14، ص 57.
منابع
1. الهی قمشهای.قرآن کریم.دفتر نشر فرهنگ اسلامی.چاپ دوم.تهران 1377.
2. دشتی، محمد.ترجمه نهجالبلاغه.نشر مشرقین.چاپ اول.تابستان 1379.
3. فیض الاسلام، سید علی نقی.ترجمه و شرح صحیفه کامله سجادیه.1375.ق تهران.
4. طباطبایی، سید محمد حسین.تفسیر المیزان.ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی.دفتر انتشارات اسلامی حوزه علمیه قم 1363.جلدهای 1، 2، 5، 6، 9، 14 و 16.
5. مکارم شیرازی، ناصر.تفسیر نمونه.دارالکتب الاسلامیه.تهران.1353. جلدهای:1، 2، 4، 5، 8، 13 و 17.
6. نجفی، محمد جواد.تفسیر آسان(منتخب التفاسیر)کتابفروشی اسلامیه تهران. چاپ اول.مهر 1362.جلدهای 1 و 11.
7. شیخ ابو علی بن الحسن الطبرسی.تفسیر مجمع البیان.ترجمه سید ابراهیم میرباقری و دیگران.انتشارات فراهانی.چاپ اول.تهران.ج 2.
8. بروجردی، سید ابراهیم.تفسیر جامع.انتشارات صدرا.چاپ سوم.تهران. 1341.ج 3.
(تفاسیر مذکور از نرمافزار جامع(jame)، مؤسسه نشر حدیث اهل البیت(ع)مورد استفاده قرار گرفته است).
9. امام خمینی(ره).رساله احکام، انتشارات اسماعیلیان.چاپ دوم.تهران.
10. نراقی، ملا محمد.معراج السعاده.سازمان انتشارات جاویدان.
11. نیشابوری، غلامرضا.صائمان صالح.چاپ دوم.انتشارات سید جمال الدین اسد آبادی.
12. صابر یزدی، علی رضا.ترجمة الحکم الزاهرة.ترجمه محمد رضا انصاری محلاتی.مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی.زمستان 1372.
13. شیرازی، محمد.روزه و ماه خدا.ترجمه مصطفی زمانی.
14. نرمافزار رایانهای شمس(گزیده غزلیات دیوان شمس).رایورز.
15. نرمافزار قرآنی هدی.نگارش 3.بهار 75.مؤسسه تحقیقاتی امام رضا(ع )
16. نرمافزار حکمت(فرهنگ موضوعات و الفاظ نهجالبلاغه).نگارش دوم. بهار 75.مؤسسه تحقیقاتی امام رضا(ع)