قائــــم | ||
پدر یا خونی است و پدر فرزندان خویش که از صُلب او به برآمدهاند، یا معلم است و در جایگاه پدری قرار دارد[1]. سیزدهم رجب سالروز میلاد مردی است که: 1. پدر فرزندان رسولالله(ص) است. سادات فرزندان آن حضرت از طریق حضرت فاطمه زهرا(س) میباشند و لذا امیر مؤمنان حضرت علی(ع) پدر سادات است. 2. آن حضرت همسران دیگری نیز بعد از فاطمه زهرا(س) اختیار کرد که فرزاندنی داشتند و نسل آنان نیز فرزندان علی(ع) هستند و آن حضرت پدر خونی این گروه از امت اسلامی نیز هست. 3. مهمتر از همه، به فرموده پیامبر اعظم(ص)؛ حضرت علی(ع) حق پدری بر امت اسلام دارد.[2] و آن حضرت به عنوان یک انسان کامل دریای بیکران فضائل بوده است از جمله: 1. نورش قبل از خلقت آدم ابوالبشر خلق شده بود[3]؛ 2. نامش را در آسمانها، علی(ع) نهاده بودند[4]؛ 3. تنها مولود کعبه است[5]؛ 4. نزد پیامبر خدا(ص) تربیت شد[6]؛ 5. اول مسلمان بود[7] ؛ 6. چون هارون بود برای رسولالله(ص)[8]؛ 7. از آل عبا بود[9]؛ 8. درِ شهر علم بود[10]؛ 9. او با حق و حق با او بود[11]؛ 10. امیرالمؤمنین بود[12]؛ 11. صدیق و فاروق بود[13]؛ 12. آقای زاهدان روزگار بود[14]؛ 13. شدیدالسیاسه بود[15]؛ 14. همای رحمت و آیت خدا بود[16]؛ 15. شرافت نسبی داشت[17]؛ 16. خیبرشکن بود[18]؛ 17. سرچشمه علم فقه بود[19]؛ 18. از مردان بزرگ تاریخ انسانیت است که مفهوم و نظریه عدالت هستی و جهان را پایهریزی کرد[20]؛ 19. وصی پیامبر(ص) بود[21]؛ 20. اولین شهید محراب بود؛ سیزده رجب سالروز میلاد حضرت علی(ع)، روز پدر مبارک باد
پاورقی [1] - ... و آموزگار خوبىها(معلّم/ کسى که به انسان خوبىها را بیاموزد) جاى پدر قرار مىگیرد و مشابه همان حقّى که براى پدر ثابت بود براى او نیز ثابت خواهد بود. بروجردى، آقا حسین، منابع فقه شیعه (ترجمه جامع أحادیث الشیعة) - تهران، چاپ: اول، 1386 ق. [2] - قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص حَقُّ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع عَلَى الْمُسْلِمِینَ کَحَقِّ الْوَالِدِ عَلَى وُلْدِهِ. یعنی حق علی بر این امت همچون حق پدر است بر فرزندش.(جامع الأخبار(للشعیری)، ص: 14) [3] - "... آدم به جبرئیل گفت این دخترک کیست که از نور جمالش بهشت درخشان شده گفت این فاطمه دختر محمّد یکى از فرزندان تو است که پیامبر آخرالزمان است گفت این تاج چیست که بر سر دارد گفت شوهرش علی بن ابى طالب است پرسید این دو گوشواره چیست گفت دو فرزندش حسن و حسین هستند." (ترجمه جلد هفتم بحارالانوار، ج3) [4] - ارشادالقلوب- ترجمه سلگى، ج2، ص13 [5] - آینه یقین(ترجمه کشف الیقین)، ص: 34 [6] - هنگام تولد على علیه السّلام، سى سال از عمر مبارک پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم گذشته بود و سخت على علیهالسّلام را دوست مىداشت و دستور داد، تا گهواره او را در کنار بسترش قرار دادند و بیشتر اوقات، تربیت و حضانت او به دست مبارک پیامبر خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم صورت مىگرفت و هنگام نیاز، بدنش را مىشست، و در موقع خوردن شیر، او را در پناه خود مىگرفت و گهوارهاش را مىجنبانید و در بیدارى سرگرمش مىکرد و او را به سینه خود مىگرفت(همان) [7] - به استناد فرازی از خطبه 56(و سبقت الی الایمان) و نقل از "اکثر اهل حدیث و اکثر محققین از اهل سیره" – ابن ابیالحدید [8] - حذیفة بن اسید گفت: پیامبر خدا دست علىّ بن ابى طالب (ع) را گرفت و گفت: مژده باد و مژده باد، موسى از پروردگارش خواست که از خاندانش، هارون را وزیر او قرار بدهد و من از پروردگارم مىخواهم که از خاندانم على را وزیر من قرار بدهد (خدایا) به وسیله او کمر مرا محکم کن و او را در کار من شرکت بده.( سیماى امام على علیه السلام در قرآن،ص198) [9] - حدیث کساء نقل از جابر ابن عبدالله انصاری(مفاتیحالجنان ، شیخ عباس قمی) [10] - رسوالالله(ص) : انا مدینه العلم و علی بابها [11] - رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله و سلم : على مع الحق- أو الحق مع على(فضائل الخمسة من الصحاح الستة ج2 ص109) [12] - ابن ابیالحدید [13] همان [14] - ابن ابی الحدید [15] - شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، ج1 [16] - شهریار: علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه خدا را [17] - پدرش شیخ قریش و رئیس مکه بود . پسرعموی پیامبر(ص) ، همسرش بانوی زنان عالم و ... . [18] - اوحدی مراغهای: فر احمد چو در علی پیوست درِ خیبر گرفت در یک دست [19] - ابن ابی الحدید [20] - جرج جرداق مسیحی [21] - ابن ابیالحدید: ما شک نداریم که علی(ع) وصی رسول الله(ص) بوده است. اگر چه عدهای که در نزد ما منسوب به عناد و لجبازی میباشند با آن مخالفت میکنند". [ سه شنبه 102/11/3 ] [ 10:33 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
این جمله از شیرمردی است که در سالروز میلاد بانویی که مادر پدری بود که به معراج رفت، به دنیا آمد . بیستم جمادیالثانی سال دوم بعثت در شهر مکه و در خانهای که فرشته وحی نازل میشد، از بطن اولین زن مسلمان، فرزندی به دنیا آمد که حوریه انسیه نام گرفت و نور او قبل از خلقت حضرت آدم ابوالبشر(س) آفریده شده بود . آری او حوریه انسیه صدیقه مبارکه طاهره زکیه راضیه مرضیه محدثه؛ حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها، دختر مردی بود که خودش «بهانه خلقت عالم»بود . محمد خاتم انبیا را درود که عالم گرفت از وجودش وجود قرنها بعد در بیستم جمادیالثانی، در خمین مردی به دنیا آمد که روحالله نامیدندش. روحالله در اواخر قرن بیستم میلادی برای اصلاح دین جدش همچون حضرت حسین بن علی(ع) قیام کرد. قیام او بیشک ستونهای ظلم و استکبار را در عصر خود به لرزه درآورد . سالروز میلاد آن بانوی دو عالم که روز زن نام دارد و سالروز میلاد فرزندش روحالله بر بهانه چرخش گیتی حضرت مهدی موعود(عج)، نائبش امام خامنهای(مد ظلهالعالی)، بر فاطمیان عالم اسلام و بلکه بر بنیبشر مبارک باد. - رسولالله(ص) : إِنَّ فَاطِمَةَ خُلِقَتْ حُورِیَّةً فِی صُورَةِ إِنْسِیَّة - لَوْلَاکَ مَا خَلَقْتُ الْأَفْلَاکَ
[ دوشنبه 102/10/11 ] [ 6:44 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
ایدههای حضرت امام خمینی(ره) به عنوان سکاندار انقلاب اسلامی و بینانگذار جمهوری اسلامی ایران، اساساً راهبردی و جهانشمول است. از ایدههای آن حضرت میتوان راهکارهای برونرفت ملتهای مستضعف از یوغ ظلم و ستم را استخراج و عملی نمود. "بسیج مستضعفین" از جمله ایدههای راهبردی امام راحل(ره) است که استفاده از قدرت مردمی را جهت رفع ستم نوید میدهد. آرزوی تشکیل "حزب مستضعفین" با مشارکت تمام مستضعفین عالم برای برونرفت از مشکلات نه فقط دنیای اسلام، بلکه دنیای بشریت را نشانه رفته است. از این رو است که امام دوراندیش از اقدامات خداپسندانه بسیج مستضعفین در راه هدف مقدس اسلام و استقلال کشور و آزادى ملت تشکر نموده و از این طریق امید به قطع طمع استکبار جهانخوار از تودههای مظلوم و مستضعف جهان دارد که انشاءالله در آستانه تحقق است. آن چه در حوزه مقاومت در سرزمینهای اشغالی فلسطین و همچنین لبنان، یمن، عراق و سوریه اتفاق افتاده و نیز راهپیمایی بیست میلیون نفری اربعین در سالهای اخیر از مصداقهای تحقق آروزی امام خمینی(ره) میباشد. امروز نیز بسیج؛ کماکان یک ضرورت ملی و در عین حال یک الگوی بینالمللی برای تمام مستضعفان جهان است. 5 آذر سالروز تشکیل بسیج بر همه بسیجیان مبارک باد
- ما از جمیع مستضعفین عالَم دعوت مىکنیم که با هم در «حزب مستضعفین» وارد بشوند، و مشکلات خودشان را با دست جمع و اراده مصمم عمومى رفع کنند؛ و هر مسئلهاى که در هر جا و در هر ملتى پیش مىآید به وسیله «حزب مستضعفین» رفع بشود.(صحیفه امام، ج9، ص281) - امید است با تحصیل اخلاص در همه امور، ... و چه در راه بسیج تودههاى مظلوم و مستضعف جهان بر ضد استکبار جهانخوار تا قطع طمع آنان نه تنها از کشورهاى اسلامى که از همه ممالک تحت ستم جهان و ... و با صبر و شکیبایى در این مقاصد بزرگ، این خدمت گرانقدر را رنگ الهى داده و از عبادات بزرگ قرار دهند.(صحیفه امام،ج19،ص 105) - ملت ایران و مسلمانان جهان فراموش نکرهاند که آل سعود با آن همه یال و کوپال لیاقت خدماترسانی به جمعیت یک دهم راهپیمایان اربعین حسینی را در حریمین شریفین ندارد.
[ پنج شنبه 102/9/2 ] [ 6:31 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
استکبار گناه دارد! سیزدهم آبان ماه که مصادف با سالروز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران میباشد، "روز ملی مبارزه با استکبار جهانی" نام نهاده شده است. شاید طرح این سؤال به جا باشد که؛ استکبار چه گناهی مرتکب شده که "هر چه فریاد" است بر سر او میکشند؟! مستکبر در فرهنگ قرآنی کسی است که تکبر میورزد و نماد استکبار، در قرآن فرعون که خود را خدای مردم میدانست معرفی شده است. نماد عینی استکبار در عصر حاضر آمریکاست که حضرت امام خمینی(ره) به حق آن را "شیطان بزرگ" نامید. دولت ستمگری که خود را ارباب دنیا میداند و اعمال مستکبرانه و شیطانی او در کره خاکی بیشمار است. بعد از کشتار جمعی و سبعانه مردم هیروشیما و ناکازاکی به وسیله "پسر کوچک" و "مرد چاق" در جنگ جهانی دوم، سالها شاهدمثال اقدام وحشیانه آمریکا بود، کشتار مردم بیدفاع ویتنام، افغانستان، پاکستان، عراق و لیبی به بهانه مبارزه با تروریسم در سالهای اخیر و حمایت از رژیم اشغالگر و کودککش صهیونیستی و همچنین آل سعود جنایتکار و تکفیریهای وحشی در سوریه و سایر نقاط دنیا از جمله رفتارهای مستکبرانه شیطان بزرگ میباشد. این کمترین حق ملت ضداستکباری ایران است که یک روز از سال را "روز ملی مبارزه با استکبار جهانی" نام نهاده و حق آزاداندیشان جهان است که همراه با ملت ایران، در این روز "هرچه فریاد دارند بر سر آمریکا بکشند". در روز 13 آبان سال 1343 امام خمینی (ره) از ایران تبعید کردند. پانزده سال بعد فرزندان امام، یعنی جوانان انقلابی دانشجو، در روز 13 آبان رفتند لانه جاسوسی آمریکا در تهران را تسخیر و آمریکا را از ایران تبعید کردند. سیزده آبان سالروز تبعید حضرت امام خمینی(ره) در سال 1343، روز دانشآموز و روز ملی مبارزه با استکبار جهانی گرامی باد. مرگ بر آمریکا
- در 13 آبان 1358 هجری شمسی دانشجویان پیرو خط امام(ره) به لانه جاسوسی شیطان بزرگ در ایران هجومبرده و آن را تسخیر کردند که حضرت امام خمینی(ره) آن اقدام انقلابی را "انقلاب دوم" نامید. - سورههای یونس، المؤمنون و ... . - آمریکائیها در هیروشیما بمب اورانیومی معروف به پسر کوچک و در ناکازاکی بمب پلوتونیومی به نام مرد چاق را منفجر نموده و هزاران نفر را به کام مرگ بردند.
[ جمعه 102/8/12 ] [ 8:17 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح روز بیست و نهم شهریور در دیدار هزاران نفر از طلایهداران و پیشکسوتان دفاع مقدس و فعالان حوزههای مختلف ضمن تبیین ابعاد مختلف دفاع مقدس، چهار سوال را در این رابطه مطرح فرمود و به آن پاسخ داد. 1 - در جنگ از چه چیزی دفاع شد؟ از انقلاب کبیر اسلامی که پدیدهای بینظیر بود زیرا تا آن موقع انقلابی که حاصل آن حکومتی هم دینی باشد هم مردمی در دنیا وجود نداشت. 2 - در مقابل چه کسانی دفاع شد؟ همه قدرتهای مطرح آن روز دنیا یک جبهه شدند و از حمله صدام به ملت ایران حمایت کردند. 3 - مدافعان چه کسانی بودند؟ توجه به خداوند و معنویت در جبههها، پشتیبانی عمومی مردم از رزمندگان و استواری مادران، پدران و همسران شهدا، دفاع مقدس و خطوط مقدم را به محراب عبادت تبدیل کرده بود. 4 - نتایج و دستاوردهای این دفاع چه بود؟ آشکار شدن توانمندیهای عظیم ملت. کشور به واسطه دفاع جانانه همگانی، تا حد زیادی از تهاجمات محتمل ایمن شده است. بر اثر این موفقیت بسیار مهم، مفهوم جهانی مقاومت شکل گرفته و در فلسطین، سوریه، عراق و مناطق دیگر جا افتاده و کارهای ملت ایران در مناطق گوناگون آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین الگوی دیگر ملتها شده است. منبع: https://www.leader.ir/fa/content/26676/ [ جمعه 102/6/31 ] [ 10:0 صبح ] [ ]
[ نظرات () ]
زندگی موجودات بسته به عامل یا عواملی است که بعضی از آنها مثل آب جنبه حیاتی دارد. بعضی موجودات مثل زالو یا انگل، حیاتشان بسته به موجودی است از آن تغذیه میکند. تروریسم به مثابه یک جریان زنده برای ادامه روند ننگین خود به "مایه حیات" نیاز دارد. اما سؤال این است که مایه حیات تروریسم چیست؟ در آستانه سالروز ترور دومین رئیس جمهور ایران و نخستوزیر وقت(شهیدان رجائی و باهنر) به دست فرقه رجویه، پدیده شوم تروریسم به اختصار بازخوانی و انشاءالله به پاسخ سؤال مطروحه میپردازم. ترور یعنی؛ ترس زیاد، هراس، وحشت، از بینبردن مخالفان و ایجاد رعب و وحشت در میان مردم. تروریست به معنی عامل ترور، طرفدار ترور، آدمکش و ایجادکننده وحشت و هراس است. تروریسم یعنی بهکارگیری ترور به عنوان شیوه عمل برای دستیافتن به هدف که معمولاً دلایل سیاسی و عقیدتی دارد. تروریسم را "برقراری سلطه ارعاب و وحشت" نیز تعریف کردهاند. بنا بر این ترور عملی منفرد یا عاطفی نیست بلکه اقدامی است گروهی، سازمانیافته و حتی راهبردی سیاسی. در تعریف ویژهای از تروریسم میتوان گفت "تروریسم یعنی اقدام غیرمشروع و توطئهآمیز برای کشتن یک یا چند انسان با نیت سیاسی یا به خاطر نیل به هدفهای سیاسی معین ." انواع و اشکال تروریسم تروریسم به عنوان "اقدامی سازمانیافته" گاهی به وسیله گروه و دستهای متشکل صورت میپذیرد که دستگاه حاکمه و حاکمیت سیاسی و یا گروه و دستهای دیگر و یا افرادی را که مخالف او هستند هدف قرار میدهد و گاه نیز دستگاه حاکمه گروهها و دستههای متشکل و یا گروههای مردمی را هدف میگیرد که به عنوان "تروریسم دولتی" شناخته میشود. البته امروزه "تروریسم بینالمللی" نیز از مشتقات تروریسم شناخته شده است. القاعده، طالبان و تکفیریهای داعش که به وسیله استکبار جهانی ایجاد شده و حمایت میشوند را میتوان از گروههای تروریستی بینالمللی نامید. وحشتآفرینی، آدمکشی، تخریب شهرها و اماکن مقدس مسلمانان و پیروان سایر ادیان الهی و مهمتر از همه تبلیغ خشونت و ارائه چهره خشن از اسلام از جمله اقدامات گروههای تروریستی مذکور است. آن چه تکفیریهای داعشی در سوریه و عراق و سایر نقاط دنیا به نام خلافت اسلامی انجام میدهند، دیروز فرقه رجویه، حزب دموکرات کردستان، چریکهای فدایی خلق، جندالشیطان(گروه ریگی) و کومله به بهانه دفاع از خلق در ایران انجام میدادند. مردم نقاط مختلف ایران اعم از فارس، ترک، کرد، بلوچ، عرب و ترکمن سربریدن، مُثلهکردن، آتشزدن اجساد، حمله به زنان و کودکان بیدفاع و تخریب اماکن مقدس مسلمانان و متدینین به سایر ادیان الهی را بارها شاهد بودهاند. ایران قربانی تروریسم ایران اسلامی و انقلابی به دلیل برخورداری از ایدئولوژی ناب اسلامی و سلطهناپذیری و سلطهستیزی، قربانی انواع تروریسم بوده است. عناصر گروهکهای ضد انقلاب اسلامی که علیرغم شعارهای مردمفریب، مردمسالاری را برنمیتابیدند دست به قبضه سلاح برده و با وحشتآفرینی و خونریزی به جنگ نظام برآمده از انقلاب اسلامی دست زدند. مجاهدین خلق ایران (منافقین)، چریکهای فدایی خلق، حزب دموکرات کردستان، کومله و در سالهای اخیر جریانات مزدور دیگر همچون جندالاسلام(جندالشیطان)، پژاک و سلفیهای خونخوار که مستقیم یا غیرمستقیم سر در آخور استکبار یا صهیونیسم جهانی دارند از جمله گروهکهای تروریستی هستند که دستشان تا مرفق به خون پیر و جوان و زن و کودک این ملت آغشته است. ترور روحانی و استاد حوزه و دانشگاه (شهیدان مطهری و مفتح)، رئیس قوه قضائیه (شهید بهشتی)، رئیس جمهور و نخستوزیر (شهیدان رجائی و باهنر)، امام جمعه (شهدای محراب قاضی طباطبایی، صدوقی، دستغیب و مدنی)، روحانی سنیمذهب (شهیدان شیخالاسلام و عالی) و مردم عادی کوچه و بازار نمونههایی از هزاران نفر بیگناه هستند که به جرم مسلمانبودن و دفاع از اسلام و انقلاب در جای جای ایران یک روز به عنوان سران نظام، یک روز به نام بازوان نظام و روزی نیز به عنوان بدنه نظام ترور شدهاند. در گنبد کاووس، تهران، کردستان، فارس و اقصی نقاط ایران اسلامی هزاران تن از اقشار متخلف مردم شیعه و سنی در لباس روحانی، پزشک، پاسدار، بسیجی، مغازهدار، محیطبان و غیره فقط برای این که از اسلام و انقلاب دفاع میکردند مورد هدف تروریستها قرار گرفتهاند. اعمال تروریستی این گروهکها نه تنها در دیروز و امروز مورد انتقاد مدعیان حقوق بشر نبوده است، بلکه پنهان و آشکار مورد حمایت استکبار و صهیونیسم جهانی بوده و هستند و حقوق مزدوری و آدمکشی را از اربابان خود دریافت میکنند. ایران و نظام اسلامی به خاطر ویژگیهایی که دارد از تیغ تروریسم دولتی نیز بینصیب نبوده و ترور دانشمندان هستهای به وسیله مزدوران صهیونیستی از این جمله است. حیات و ممات تروریسم تروریسم در هر شکل و صورت که باشد، برای ادامه حیات ننگینش به خشونت و وحشتآفرینی نیاز دارد. به قول ضربالمثل معروف؛ انگار ناف تروریستها را با خون و خونریزی بریدهاند! بنا بر این؛ وحشتآفرینی، ترور، تخریب و آدمکشی مایه حیات تروریسم است. البته وعده الهی را نباید از نظر دور داشت که باطل نابودشدنی است. خداوند در قرآن مجید وعده نابودی باطل را داده و فرموده است: قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقا یعنی بگو: «حق آمد، و باطل نابود شد؛ یقیناً باطل نابود شدنى است!»(الإسراء-81) در نتیجه علت موجده و ادامه حیات تروریسم، همان علت ممات آن نیز هست. یاد شهیدان ناشی از ترور در سراسر عالم، از جمله در ایران و به خصوص شهیدان رجائی و باهنر گرامی باد
[ سه شنبه 102/6/7 ] [ 8:30 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
یزید بن معاویه که توسط پدرش به خلافت مسلمین نصب شده بود، در محرم سال 61 هجری قمری با لشگری 30 هزارنفره به جنگ نوه پیامبر مسلمین(ص) رفت و آن حضرت را به همراه همه مردان سپاهش که 72 تن بودند به شهادت رساند و سر از بدنشان جدا کرد و زنان و فرزندانشان را به اسارت برد. از نظر نظامی و در عالم سیاست، یزید که توانسته بود حسین بن علی(ع) را که از بیعت با او امتناع داشت از سر راه بردارد، پیروز پیکار کربلا بود. 1384 سال پس از واقعه کربلا نام حسین بن علی(ع) نه تنها شعار مسلمان عالم در عدالتخواهی است، بلکه پیروان ادیان دیگر از جمله مسحیان و یهودیها و حتی غیرموحدین آزادیخواه در هر محرم یاد و خاطره آن حضرت را که برای احیاء دین جدش (محمد مصطفی(ص)) قیام کرد و جانش را فدای راهش نمود گرامی میدارند.همانطور که آنتوان بارا (نویسنده مسحیی سوری) گفته است:حماسه حسین(ع) تنها مختص شیعه و سنی و مسلمان نیست، بلکه متعلق به هر مؤمن است ؛ ... حسین در قلب من است. این در شرایطی است که (البته نه در مقام مقایسه که از آن به خدا پناه میبرم) حتی فرزندان ناخلف یزید که امروز مسلمانان را تکفیر و همچون او سر از بدنشان جدا میکنند و زن و فرزندانشان را به بردگی نیز از بردن نام یزید شرم دارند. [ یکشنبه 102/5/8 ] [ 6:18 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
پس از جریان فتح مکه و گسترش و نیرومندی اسلام، هیأتهای مختلفی برای بررسی اوضاع اسلام و مسلمانان به مدینه اعزام میشدند. از جمله این هیأتها گروهی از مسیحیان به سرپرستی ابوحارثه، کشیش بزرگ نجران بود که هنگام نماز عصر به مدینه رسیدند و بعد از نماز با رسول اکرم(ص) ملاقات و در باره عیسی مسیح(س) گفتوگو کردند. در جریان گفتوگو آیاتی[1] از سوره آل عمران بر پیامبر اکرم(ص) نازل شد و نصارا را به مباهله دعوت نمود. کشیش بزرگ نجران برای مباهله از رسول خدا(ص) وقت خواست و در نتیجه مشورت با یکدیگر تصمیم گرفتند اگر محمد(ص) با فرزندان و خاندان خود آمد از مباهله با او بپرهیزند، و اگر با اصحاب و یارانش آمد با او مباهله کنند. در روز موعود پیامبر(ص)در حالی که دست علی(ع) را در دست داشت و حسن و حسین از جلو و فاطمه(علیها سلام) از پشتسر حرکت میکردند، برای مباهله حاضر شدند. کشیش بزرگ وقتی با خبر شد پیامبر(ص) با چه کسانی برای مباهله آمده است، گفت: به خدا سوگند اگر به خاطر اندیشه پادشاه روم نبود، هم اکنون مسلمان میشدم، با او مصالحه کنید. نتیجه جریان مباهله کشیش بزرگ وقتی از حقانیت رسول اکرم(ص) مطمئن شد گفت: ای ابوالقاسم ما با تو مباهله نمیکنیم ولی مصالحه میکنیم و لذا طی صلحنامهای با آن حضرت مصالحه کردند و صلحنامه را گرفته و بازگشتند. پیامهای نتیجه مباهله 1. آشکارشدن حقانیت و صداقت رسول خدا(ص) به عنوان خاتم پیامبران و رسولان الهی نزد مسیحیان نجرانی که آنان را از مباهله با حضرت و همراهانش منصرف کرد و در نتیجه مصالحه نمودند؛ 2. آشکارشدن جایگاه والای اهل بیت(علی، فاطمه، حسن و حسین صلواه الله علیهم) نزد مسیحیان نجرانی و بلکه تاریخ آینده ؛ چرا که اگر رسول اکرم(ص) با غیر اهل بیت برای مباهله حاضر میشد، بلاشک مسیحیان به آن تن میدادند. ای کاش ؛ آنان که ادعای مسلمانی داشتند به مقدار مسیحیان به مناقب اهل بیت رسول خود(ص) که یکی از دو ثقل اکبرند[2] پی میبردند و یا اگر پی برده بودند، به قدر نجرانیها معترف میشدند تا بعد از رحلت حضرتش آن همه ظلم به اهل بیتش روا نمیداشتند. کتابنامه : 1. نرمافزار گنجینه روایات، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی 2. نرمافزار جامعالتفاسیر، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی
پانوشت : [1] - فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبینَ (ال عمران - 61) هر گاه بعد از علم و دانشى که(در باره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانى با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: "بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود؛ آن گاه مباهله کنیم" ؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم. [2] - روایت معروف از پیامبر خدا(ص) که فرمود : إنّی تارک فیکم الثّقلین ألا إنّ أحدهما أکبر من الآخر کتاب اللَّه ممدود من السّماء إلى الأرض و عترتی أهل بیتی و إنّهما لن یفترقا حتّى یردا علیّ الحوض.(الحکم الزاهرة با ترجمه انصارى،ص124) من دو چیز گرانبها میان شما باقى مىگذارم. بدانید یکى از این دو از دیگرى بزرگتر است: کتاب خدا که از آسمان به سوى زمین کشیده شده، و عترتم که خاندان منند. این دو از یک دیگر جدا نمىشوند تا در کنار حوض بر من وارد شوند. [ چهارشنبه 102/4/21 ] [ 6:1 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
واقعه ده سال از هجرت خاتمالانیباء(ص) گذشته و حضرتش به مکه مکرمه سفر نمود تا حج بگذارد و آداب حجگذاردن را به مسلمانان بیاموزد. سال آخر عمر پربرکت پیامبر اکرم(ص) بود و عطر سفر آخرت را استشمام فرموده بود و لذا این حج، حجهالوداع بود. حاجیان حج گذاشتند و در جوار رحمه للعالمین در مسیر بازگشت به اوطان خویش بودند. به غدیر خم، اندکی مانده به جحفه در نزدیکی مدینه که رسیدند پیامبر خدا دستور توقف کاروان داد؛ پیشرفتگان را فراخواند تا به توقفگاه برگردند و دستور تامل تا نرسیدگان به محل، باز آیند. جمله همسفران که به گواهی تاریخ یکصد هزار نفر بودند بر محور نگین عالم خلقت حلقه زدند. رسول حق بر بلندای جهاز شتران قرار گرفت تا آخرین گام رسالت را در آخرین سفر حج بردارد. آخرین گام رسالت یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ(المائده - 67) اى پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملاً(به مردم) برسان! و اگر نکنى، رسالت او را انجام ندادهاى! خداوند تو را از(خطرات احتمالى) مردم، نگاه مىدارد؛ و خداوند، جمعیّت کافران(لجوج) را هدایت نمىکند. در غدیر خم یزدان گفت مر پیمبر را کز پی کمال دین شو پذیره حیدر را(ملکالشعرای بهار) آری، حضرتش مأمور بود تا گام آخر رسالت را بردارد و «اکمال دین خدا» را ابلاغ نماید. اما آن رسالت چه بود که اگر ابلاغ نمیشد، رسالت الهی را انجام نداده بود؟ هدف گام نهایی الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً ...(المائده - 3) امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین(جاودان) شما پذیرفتم... . راستی نعمت خدا که دین اسلام باشد، چگونه کامل میشد؟ یعنی رشدش تمام میشد و به قول امروزیها به آخر خط میرسید؟ یا تنها راه رشد و استمرار افاضه الهی از جانب خداوند تعیین میشد؟ بیگمان منظور از اکمال، نهایت رشد اسلام و باز ایستادن از رشد نبود؛ بلکه آن رسالتی بود که اگر ابلاغ و اجرا نمیشد، کمال دین تحقق پیدا نمیکرد. در غدیر خم خطاب آمده ز حق بر مصطفی تا علی را او ولی بر مهتر و کهتر کند(ملکالشعرای بهار) این گونه بود که پیامبر خدا بر بلندای ایجادشده از جهاز شتران، دست مولیالموحدین حضرت علی(ع) را گرفت و فرمود: مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاه هر کس که من مولای او هستم علی مولای او است. خدایا دوست بدار کسی را که با علی دوست است و دشمن بدار کسی را که با او دشمن است. البته رسول گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) ابتدا از حاضران اقرار گرفت که از خودشان بر آنان اولی است. سپس مهمترین پیام الهی را بیان فرمود. علی(ع) کسیت؟ این سوال پاسخ قطعی ندارد، چرا که دانشمندان مسلمان و غیرمسلمان از معرفی کامل آن حضرت عاجز ماندهاند. اما به قول شاعر: آب دریا را اگر نتوان کشید پس به قدر تشنگی باید چشید بنا بر این به خود اجاز میدهم تا؛ نه قطرهای، بلکه به "نانواندازهای" از صفات و ویژگیهای آن حضرت را، آن هم به صورت محوری برشمارم و بس. علی(ع): 1. نورش قبل از خلقت آدم ابوالبشر خلق شده بود؛ 2. نامش را در ،آسمانها ، علی(ع) نهاده بودند؛ 3. تنها مولود کعبه در عالم بشریت بود؛ 4. نزد پیامبر خدا(ص) تربیت شد؛ 5. اول مسلمان بود؛ 6. چون هارون بود برای رسولالله(ص)؛ 7. از آل عبا بود؛ 8. باب شهر علم بود؛ 9. او با حق و حق با او بود؛ 10. امیرالمؤمنین بود؛ 11. صدیق و فاروق بود؛ 12. آقای زاهدان روزگار بود؛ 13. شدیدالسیاسه بود؛ 14. همای رحمت و آیت خدا بود؛ 15. شرافت نسبی داشت؛ 16. خیبرشکن بود؛ 17. سرچشمه علم فقه بود؛ 18. از مردان بزرگ تاریخ انسانیت است که مفهوم و نظریه عدالت هستی و جهان را پایهریزی کرد؛ 19. وصی پیامبر(ص) بود؛ 20. اولین شهید محراب بود؛ 21. ... . آری؛ این گونه بود که علی(ع) وصی رسولالله(ص) و جانشین وی شد تا پس از رحلت حضرتش خورشید ولایت و هدایت از طریق سلاله پاک آن حضرت بر سپهر بشریت بتابد و باب هدایت بشر الیالابد باز باشد و استمرار دین خدا تضمین. والسلام علی را علی مقتداست است بیگمان کنیم بیعتش را جلی و نهان با درود بیپایان به روح پرفتوح امام خمینی(ره)، بیعت ناشکستنیمان را با امام خامنهای(حفظهالله) تجدید میکنیم دهه امامت و ولایت بر همه مسلمانان مبارک باد منابع : 1. جعفریان رسول، تاریخ سیاسی اسلام، ج 2، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ دوم/پائیز 1369 2. طبیبیان حسین، امام علی از دیدگاه ابن ابیالحدید، انتشارات کعبه دل، چاپ دوم/1390 3. نرمافزار درج مهر، سازمان میراث فرهنگی(سابق) کشور 4. نرمافزار گنجینه روایات، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی پاورقی:
- "... آدم به جبرئیل گفت این دخترک کیست که از نور جمالش بهشت درخشان شده گفت این فاطمه دختر محمّد یکى از فرزندان تو است که پیامبر آخرالزمان است گفت این تاج چیست که بر سر دارد گفت شوهرش علی بن ابى طالب است پرسید این دو گوشواره چیست گفت دو فرزندش حسن و حسین هستند." (ترجمه جلد هفتم بحارالانوار، ج3) - ارشاد القلوب- ترجمه سلگى، ج2، ص13 - هنگام تولد على علیه السّلام، سى سال از عمر مبارک پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم گذشته بود و سخت على علیهالسّلام را دوست میداشت و دستور داد، تا گهواره او را در کنار بسترش قرار دادند و بیشتر اوقات، تربیت و حضانت او به دست مبارک پیامبر خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم صورت مىگرفت و هنگام نیاز، بدنش را مىشست، و در موقع خوردن شیر، او را در پناه خود مىگرفت و گهوارهاش را می جنبانید و در بیدارى سرگرمش مىکرد و او را به سینه خود مىگرفت(همان) - به استناد فرازی از خطبه 56(و سبقت الی الایمان) و نقل از "اکثر اهل حدیث و اکثر محققین از اهل سیره" – ابن ابیالحدید - حذیفة بن اسید گفت: پیامبر خدا دست علىّ بن ابى طالب(ع) را گرفت و گفت: مژده باد و مژده باد، موسى از پروردگارش خواست که از خاندانش، هارون را وزیر او قرار بدهد و من از پروردگارم مىخواهم که از خاندانم على را وزیر من قرار بدهد (خدایا) به وسیله او کمر مرا محکم کن و او را در کار من شرکت بده.(سیماى امام على علیه السلام در قرآن،ص198) - حدث کساء نقل از جابر ابن عبدالله انصاری(مفاتیحالجنان ، شیخ عباس قمی) - رسوالالله(ص) : انا مدینه العلم و علی بابها - رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله و سلم : على مع الحق- أو الحق مع على(فضائل الخمسة من الصحاح الستة ج2 ص109) - ابن ابیالحدید همان - ابن ابی الحدید - شهریار: علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه خدا را - پدرش شیخ قریش و رئیس مکه بود. پسرعموی پیامبر(ص)، همسرش بانوی زنان عالم و ... . - اوحدی مراغهای: فر احمد چو در علی پیوست در خیبر گرفت در یک دست - ابن ابی الحدید - جرج جرداق مسیحی - ابن ابیالحدید: ما شک نداریم که علی(ع) وصی رسول الله(ص) بوده است. اگر چه عدهای که در نزد ما منسوب به عناد و لجبازی میباشند با آن مخالفت میکنند".
[ چهارشنبه 102/4/14 ] [ 6:29 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
سازمان مجاهدین خلق ایران در 30 خرداد سال 1360 نقاب «دفاع از روحانیت و انقلاب» را از چهره برکشید و با اعلام جنگ مسلحانه بر ضد نظام نوپای اسلامی رسما ورود به مرحله(فاز) نظامی را کلید زد. رهبر تمامیتخواه سازمان مجاهدین خلق، که ملت ایران به حق نام منافقین را بر آن نهاد، در تحلیل دیالکتیکی خود جمهوری اسلامی را که از بدو تاسیس درگیر چالشهای شکننده آمرکایی از جمله کودتا، تحریم اقتصادی، جنگهای داخلی فرقهای و مهمتر از همه جنگ تحمیلی صدام[1] بود، شکنندهتر از آن دید که بتواند در مقابل یورش مسلحانه سازمان دوام بیاورد. لذا ترور سران نظام را سرلوحه اقدامات تروریستی خود قرار داد تا به خیال خام خود کار نظام را یکسره کند. ترور رئیس جمهور، نخستوزیر، رئیس قوه قضائیه، دادستان، ائمه جمعه کشور و حتی ترور «بازوان نظام» بعد از شکست نظریه دیالکتیکی «ترور سران نظام» و پس از آن ترور گسترده «بدنه نظام» نیز نتوانست حتمیت نظریه رهبر فرقه تروریستی منافقین را به اثبات برساند. سرکرده گروهک مزدور و جاسوس منافقین که نتوانست حتی دو ماه در مقابل ضربات سنگین نیروهای اطلاعاتی و امنیتی ایران انقلابی طاقت بیاورد و مجبور شد به همراه رئیس جمهور مخلوع از کشور فرار کند و سلسله نظریههای دیالکتیکی دیگر را ارائه و به اجرا گذاشت.[2] برآیند اقدامات تروریستی گروهک مزدور و جاسوس منافقین این شد که علیرغم وجود 17000 شهید ناشی از ترور در کشور ایران که عمده آنها توسط گروهک مذکور انجام شده است،دشمنان قسمخورده ملت ایران و نظام اسلامی از اطلاعات جاسوسی برای تحریمهای اقتصادی، محکومکردن ایران در مجامع حقوقبشری و ... بهرهبردرای و استناد کند! امروز بعد از هزاران ترور توسط گروهک منافقین در کشور، سالها مزدوری برای استکبار جهانی و ایادی منطقهای آن و جاسوسی وسیع و گسترده برای سازمانهای اطلاعاتی کشورهای استکباری، به اعتبار خون رجاییها، باهنرها و بهشتیها، شاهد اضمحلال و ورشکستگی بیش از پیش گروهکهای تروریست و مزدور میباشیم. حمایت استکبار جهانی و تروریسم دولتی بینالمللی از گروهکهای مزدور تروریستی بعید که نیست، بلکه بدیهی است، البته تا زمانی بتوان از لوله تفنگشان، تیزی خنجرشان و یا اطلاعات درست و غلطشان(جاسوسی) استفاده نمود. برای شادی ارواح مطهر همه شهدای ترور، به خصوص شهدای هفت تیر صلوات
[1] - البته همان طور که رهبر کبیر انقلاب اسلامی فرمود: صدام با کمال جهالت از وعدهها و نویدها امریکا اغفال و خود را در این دام مهلکه انداخت. [2] - از جمله ابداعات دیالکتیکی مسعود رجوی به انقلاب ایدئولوژیک یا همان جهاد نکاح داعشی(اسفند 1363 رجوی خود را به عنوان رهبر عقیدتی سازمان معرفی و با مریم( زن ابریشمچی) ازدواج کرد و جاریکردن طلاق اجباری زن و فرزندان اعضاء(تبدیل سازمان به فرقه) ر ا انقلاب ایدئولوژیک نام نهاد)، پیوند رسمی با رژیم بعثی صدام(در خرداد 1360 مسعود با طارق عزیز در پاریس پیماننامه امضاء کرد و به همراه مریم و کادر رهبری به بغداد منتقل شد)و خودکشی جمعی(مرداد 1367 بعد از پذیرش قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل از سوی ایران، با اعزام نیروهایش به مسلخ مرصاد(فروغ جاویدان فرقه) دست به خودکشی جمعی زد) میتوان نام برد.
[ دوشنبه 102/4/5 ] [ 6:13 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |