قائــــم استفاده از مطالب این دیدارگاه با ذکر منبع آزاد است
| ||
سازمان مجاهدین خلق ایران در 30 خرداد سال 1360 نقاب "دفاع از روحانیت و انقلاب" را از چهره برکشید و با اعلام جنگ مسلحانه بر ضد نظام نوپای اسلامی رسما ورود به مرحله(فاز) نظامی را کلید زد. رهبر تمامیتخواه سازمان مجاهدین خلق، که ملت ایران به حق نام منافقین را بر آن نهاد، در تحلیل دیالکتیکی خود جمهوری اسلامی را که از بدو تاسیس درگیر چالشهای شکننده آمرکایی از جمله کودتا، تحریم اقتصادی، جنگهای داخلی فرقهای و مهمتر از همه جنگ تحمیلی صدام[1] بود، شکنندهتر از آن دید که بتواند در مقابل یورش مسلحانه سازمان دوام بیاورد. لذا ترور سران نظام را سرلوحه اقدامات تروریستی خود قرار داد تا به خیال خام خود کار نظام را یکسره کند. ترور رئیس جمهور، نخستوزیر، رئیس قوه قضائیه، دادستان، ائمه جمعه کشور و حتی ترور "بازوان نظام" بعد از شکست نظریه دیالکتیکی "ترور سران نظام" و پس از آن ترور گسترده "بدنه نظام" نیز نتوانست حتمیت نظریه رهبر فرقه تروریستی منافقین را به اثبات برساند. سرکرده گروهک مزدور و جاسوس منافقین که نتوانست حتی دو ماه در مقابل ضربات سنگین نیروهای اطلاعاتی و امنیتی ایران انقلابی طاقت بیاورد و مجبور شد به همراه رئیس جمهور مخلوع از کشور فرار کند و سلسله نظریههای دیالکتیکی دیگر را ارائه و به اجرا گذاشت.[2] برآیند اقدامات تروریستی گروهک مزدور و جاسوس منافقین این شد که علیرغم وجود 17000 شهید ناشی از ترور در کشور ایران که عمده آنها توسط گروهک مذکور انجام شده است،دشمنان قسمخورده ملت ایران و نظام اسلامی از اطلاعات جاسوسی برای تحریمهای اقتصادی، محکومکردن ایران در مجامع حقوقبشری و ... بهرهبردرای و استناد کند! امروز بعد از هزاران ترور توسط گروهک منافقین در کشور، سالها مزدوری برای استکبار جهانی و ایادی منطقهای آن و جاسوسی وسیع و گسترده برای سازمانهای اطلاعاتی کشورهای استکباری، به اعتبار خون رجاییها، باهنرها و بهشتیها، شاهد اضمحلال و ورشکستگی بیش از پیش گروهکهای تروریست و مزدور میباشیم. حمایت استکبار جهانی و تروریسم دولتی بینالمللی از گروهکهای مزدور تروریستی بدیع که نیست، بلکه بدیهی است، البته تا زمانی بتوان از لوله تفنگشان، تیزی خنجرشان و یا اطلاعات درست و غلطشان(جاسوسی) استفاده نمود. والا گروهکهای تروریستی که عددی نیستند، ایادی منطقهای استکبار مثل دولت سعودی رسما تا زمانی که همچون گاو شیرده، شیرداشته باشند، در آغوش شیطان بزرگ "جاه" دارند. داد و بیداد رسانههای استکباری و شیطانی از پایمالشدن حقوق بشر در ایران نیز سابقهای به درازای شیطنت آنان دارد؛ مخالفت با اعدام زن فاحشه در تبریز، حمایت از هشتکهای ضد اعدام تروریستهایی که در کردستان و یا خیابان پاسداران تهران دستشان به خون افراد بیگناه آغشته است در شرایطی گوش فلک را کر نموده که در قرن بیست یکم زنان در کشور پادشاهی سعودی تازه کمکمک اجاز یافتهاند پشت فرمان خودرو بنشینند و رانندگی کنند!
برای شادی ارواح مطهر همه شهدای ترور صلوات
[1] - البته همان طور که رهبر کبیر انقلاب اسلامی فرمود: صدام با کمال جهالت از وعدهها و نویدها امریکا اغفال و خود را در این دام مهلکه انداخت. [2] - از جمله ابداعات دیالکتیکی مسعود رجوی به انقلاب ایدئولوژیک یا همان جهاد نکاح داعشی(اسفند 1363 رجوی خود را به عنوان رهبر عقیدتی سازمان معرفی و با مریم( زن ابریشمچی) ازدواج کرد و جاریکردن طلاق اجباری زن و فرزندان اعضاء(تبدیل سازمان به فرقه) ر ا انقلاب ایدئولوژیک نام نهاد)، پیوند رسمی با رژیم بعثی صدام(در خرداد 1360 مسعود با طارق عزیز در پاریس پیماننامه امضاء کرد و به همراه مریم و کادر رهبری به بغداد منتقل شد)و خودکشی جمعی(مرداد 1367 بعد از پذیرش قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل از سوی ایران، با اعزام نیروهایش به مسلخ مرصاد(فروغ جاویدان فرقه) دست به خودکشی جمعی زد) میتوان نام برد. [ سه شنبه 97/4/5 ] [ 5:28 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
مسعود رجوی به عنوان رهبر بلامنازع فرقه ترویستی و مزدور منافقین که برای سراپانگهداشتن نیروهای "ارتش آزادیبخش" خستهتر از همیشه بهنظر میرسید ، پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران را مغتنم شمرد و عملیات "فروغ جاویدان" را به اجرا گذاشت. او با وعده تحقق سهروزه امری را که صدام با حمایت استکبار شرق و غرب هشت ساله نتوانسته بود به انجام برساند، نیروهایش را به مسلخ فرستاد تا از شرشان خلاص شود. جهنم "گردنه چارزبر" کرمانشاه به عنوان "کمینگاه خدا"، تحقق وعده "إِنَّ رَبَّکَ لَبالْمِرْصادِ" بود که شرارهاش از خون 15000 شهید ترور در ایران اسلامی فوران گرفته و طومار مزدوری و نفاق را در هم پیچید. یاد شهیدان عملیات مرصاد گرامی باد
[ چهارشنبه 96/5/4 ] [ 10:3 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
وقتی باران میبارد از طرفی سبزه و چمن و گیاهان مفید و حتی دارویی رشد میکنند، از طرف دیگر علفهای هرز نیز امکان رشد مییابند. پیروزی انقلاب اسلامی زنجیر خفقان ستمشاهی را از هم گسست و آزادی به عنوان یکی از سه شعار محوری انقلاب به بار نشست. بدیهی بود که این آزادی دستاویزی باشد برای استکبار تا رشد علفهای هرز را در جهت منافع خویش تسریع نماید. پیدایش و رشد قارچگونه گروهکهای تروریستی در جای جای کشور فراگیر شد. در کردستان گروهکهای تروریستی به ظاهر مدافع قوم کرد، تقریبا همه نقاط اصطلاحا کردستانات را در اختیار گرفتند، در ترکمنصحرا جنگ شروع شد، خلق مسلمان، خلق عرب، خلق بلوچ، فدایی خلق و بالآخره مجاهد خلق نامهای آشنای آن سالهاست که فراموشناشدنی است. مجاهدین خلق در 30 خرداد سال 60 وارد مرحله نظامی شدند و در 6 تیر، 7 تیر، 8 شهریور و روزهای دیگر ترور و تخریب و آدمکشی را در عرصههای خرد و کلان به راه انداختند، تروریستها در دانشگاهها نیز سنگر داشتند و ... .
آن روزها گروهکهای تروریستی دسترسیهای فراوانی در ایران داشتند تا با حمایت بیگانگان تومار نظام نوپای اسلامی را که درگیر کودتا و جنگ خانمانسوز با صدام و حامیان غربی و شرقیاش بود بپیچند، اما به یاری خدا کاری از دستشان بر نیامد. حالا که جمهوری اسلامی ایران درختی تنومند است و به اعتراف دوست و دشمن به عنوان قدرت تاثیرگذار منطقهای شناخته میشود، بهتر نیست که تروریستهای وطنی، بینالدولی و بینالمللی سلاحهای نظامی و ایدئولوزیک خود را بر زمین بگذارند. دست تسلیم در مقابل اراده ملت بالا ببرند، فریبخوردگانشان به دامن ملت برگردند و خونآشامشان خانهنشین شوند؟ [ پنج شنبه 96/4/1 ] [ 1:43 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
بر اساس یک افسانه کهن در جای بوسههای اهریمن بر دوش ضحاک ستمگر دو مار ترسناک ظاهر شدند و اهریمن برای خلاصی ضحاک از مارها، در لباس پزشک، خوراندن روزانه مغز انسان به مارها را تحویز کرد و ... !
داستان تروریستها، عینیتیافته افسانه ضحاک است. بدینسان که تروریستها برای ادامه حیات ننگین خود به خون انسانهای بیگناه نیاز دارند. و این امر آنها را هرچه بیشتر به خونریزی تشویق میکند. گروهک منافقین که به ناحق خود را مجاهدین خلق مینامند در 30 خرداد 1360 کاسه صبرشان لبریز شد و نقاب از چهره برگرفتند و با ترور سران نظام نوپای جمهوری اسلامی که از ابتدای استقرار درگیر کودتا و بعد هم جنگ تحمیلی شده بود، سرنگونی آن را در سر میپروراندند. هشتم شهریور سال 1360 با انفجار بمب در دفتر نخستوزیری، رئیس جمهوری و نخستوزیر را به شهادت رساندند. این گروهک مزدور و تروریست که برای ادامه حیات ننگینش به خونریزی نیاز داشت، بعد از ناکامی از ترور سران نظام، به ترور بدنه و بعد هم مردم عادی کوچه و بازار روی آورد که نتیجهاش شهادت 17000 شهید ناشی از ترور بود. امروز بعد از اضمحلال فرقه تروریست رجوی و سایر تروریستهای ورشکسته، سران وهابی و ابله عربستان سعودی به آنان رویآوردهاند تا آروزی به تحققنپیوسته هشتساله صدام و خوابهای تعبیرنشده حدود 4 دههای استکبار جهانی را به خیال خود محقق کنند! الغریق یتشبث بکل حشیش هشتم شهریور سالروز شهادت رجایی و باهنر گرامی و نفرین خانوده 17000 شهید ترور بر تروریستها و تروریسم بینالمللی باد
[ شنبه 95/6/6 ] [ 10:7 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
جیبوتی لیبرتی، مددی جیبوتی کشوری عربی است که در شاخ آفریقا قرار دارد و در روز 27 ژوئن 1977میلادی از فرانسه استقلال یافته و با 23200 کیلومترمربع مساحت کمتر از یک میلیون نفر جمعیت را در خود جای داده و زبان رسمیاش عربی و فرانسوی است. پایتخت این کشور که از نظر جمعیت و وسعت کوچکتر از یک کلانشهر ایرانی میباشد، جیبوتی با 400 هزار نفر جمعیت است! خاک جیبوتی به هیچ روی مساعد کشاورزی نیست و مراتع طبیعی کمتر از 5 درصد از خاک این کشور را تشکیل میدهند. جیبوتی از اعضای اتحادیه آفریقا و اتحادیه عرب است.[1] لیبرتیپایگاهی نظامی در نزدیکی فرودگاه بغداد بود که به عنوان پادگان نظامی نیروهای آمریکایی پس از اشغال عراق تا زمان تخلیه این کشور مورد استفاده قرار میگرفت و اکنون به عنوان اردوگاه پناهندگان جهت اسکان اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران از آن استفاده میشود.[2] تا اینجا ظاهرا هیچ ارتباطی بین جیبوتی و لیبرتی مشاهده نمیشود. چند روز قبل گروهک تروریستی منافقین نشست سالانه خود را با حضور مقاماتی از کشورهای غربی و عربی در پاریس برگزار کرد. ملک فیصل رئیس قبلی دستگاه اطلاعاتی کشور پادشاهی وهابی و کودککش عربستان در سخنرانی خود در نشست مذکور، از سرکرده گروهک تروریستی منافقین[3] با عنوان "مرحوم" یاد کرد که درست یا نادرستش مورد بحث و نظر نیست. علیالظاهر بازهم ارتباطی بین جیبوتی و لیبرتی به دست نیامد! واخر سال گذشته در راستای تلاشهای حکومت وهابی آل سعود برای به انزواکشاندن جمهوری اسلامی ایران که قطع رابطه بعضی کشورهای عربی از جمله سودان با ایران را در پی داشت، کشور جیبوتی نیز رابطه دیپلماتیک خود را با ایران قطع نمود! رژیم وهابی آل سعود اخیرا برای نجات خود از ورطه افتضاح بینالمللی دست به دامان گروهکهای تروریستی ورشکتهتر از خود یعنی منافقین شده است. به نظر میسد بالاخره بعد از کلی صغرا و کبرا کردن توانستم رابطه بین جیبوتی و لیبرتی را به نمایش بگذارم. مثل معروفی است که میگوید: الغریق یتشبث بکل حشیش! [1] - جیبوتیhttps://fa.wikipedia.org/wiki/ [2] - قرارگاه لیبرتی/https://fa.wikipedia.org/wiki [3] - مسعود رجوی که بعد از شهادت بینانگزاران سازمان مجاهدین خلق ایران(سعید محسن و حنیفنژاد) رهبری سازمان را در دست گرفته و پس از گرایش به تفکرات مارکسیستی مخالفین انحراف فکری سازمان(صمدیه لباف و مجید شیرفواقفی) را با ترور از سر راه برداشته بود، در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی به سفارش ساواک و به وسیله بختیار(آخرین نخستوزیر شاه) از زندان آزاد شد. سازمان تروریستی به رهبری رجوی در 30 خرداد 1360 رسما مبارزه مسلحانه با جمهوری اسلامی ایران را در پیش گرفت؛ بعد از عزل بنیصدر از ریاست جمهوری، به همراه او به خارج از کشور فرار کرد؛ با انقلاب ایدئولوژیک(طلاق اجباری زنان سازمان یا همان جهاد نکاح برای خودش) مریم قجر عضدانلو(همسر مهدی ابریشمچی) را به ازدواج خودش درآورد و پس از آن با طارق عزیز تفامنامه هممکاری با رژیم صدم را که با مردم ایران در حال جنگ بود امضاء کرد؛ در مرداد 1367 عملیات فروغ جاویدان را اجرا کرد و به مرز جمهوری اسلامی ایران زد تا سه روزه که کاری را که صدام هشتساله نتوانسته بود به پایان برساند، انجام دهد و سه روزه تهران را فتح کند ولی در گردنه حسنآباد کرمانشاه گرفتار مرصاد شد. [ جمعه 95/4/25 ] [ 11:49 صبح ] [ ]
[ نظرات () ]
سعید محسن و دوستانش وقتی در سال 1344 سازمان مجاهدین خلق ایران را با مشی مبارزه مسلحانه تشکیل دادند، به تنها چیزی که فکر نمیکردند وقوع انقلاب ایدئولوژیک[1] در سازمان و مارکسیتشدن اعضای مرکزیت آن و تسویه خونین مخالفین[2] بود. انقلابی ایدئولوژیکی که باعث شد مسعود رجوی به عنوان رهبر سازمان که در زندان به اعدام محکوم شده بود نه تنها اعدام نشود، بلکه قبل از بازشدن در زنداهای رژیم ستمشاهی به وسیله مردم در بهمن 1357، به سفارش ساواک و توسط شاپور بختیار(آخرین نخستوزیر شاه) از زندان آزاد شد تا شاید رهبری انقلاب اسلامی را دست گیرد! بنیانگزاران شهید سازمان مجاهدین خلق شاید احتمال نمیدادند مسعود رجوی که در کوران نهضت اسلامی ملت و از فردای پیروزی انقلاب دست به گردآوری سلاح و مهمات و انبارکردن آن زده بود، نقاب نفاق از چهره برگیرد و در 30 خرداد 1360 با دستبردن به قبضه اسلحه مبارزه مسلحانه با نظام نوپای اسلامی را که درگیر دست و پنجه نرمکردن با اسکتبار جهانی و کودتاها و جنگ تحملیل مورد حمایت آن بود را کلید بزند. ترور "سران نظام" و بعد از آن "بازوان" و بعد هم مردم عادی کوچه و بازار، تخریب، همکاری رسمی با رژیم بعثی صدام در طول جنگ تحمیلی بر ضد ملت ایران و در جریان حرکت انقلابی مردم عراق در مقابل رزیم بعثی، انقلاب ایدئولوژیک دوم[3] مسعود رجوی در پاریس و سایر رفتارهای جتایکارانه که حتما در مخیله بنیانگزاران شهید سازمان نمیگنجید از مقاطع ننگین گروهک تروریستی منافقین است. از جمله اقدامات تروریستی گروهک منافقین در اولین روزهای ورود به مرحله نظامی، انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی بود که در هفتم تیر ماه 1360 در محل دفتر حزب در تهران به وقوع پیوست و در نتیجه دکتر بهشتی و 72 نفر از یاران باوفایش به شهادت رسیدند. منافقین که با تدبیر شیطان بزرگ زنده نگهداشته شدهاند جریانات تروریستی النصره و داعش در سوریه و عراق و لبنان و یمن که به طرز وحشیانهای به قتل عام مردم بیردفاع میپردازند و از حمایت استکبار و صهیونیسم برخردارند را انقلابی و در مقابل حرکتهای آزدایخواهانه و ضدصهیونیستی حزبالله لبنان و انصارالله یمن را ترویستی میدانند که البته اگر غیر از این بود جای تعجب داشت. هفتم تیر ماه امسال با ماه رمضان که مولود کعبه و وصی پیامبر اسلام، حضرت علی(ع) در آن به وسیله شقیترین مردم زمان ترور شد و در محراب به شهادت رسید مقارن شده است. یاد و خاطره شهید بهشتی و یارانش در حادثه 7 تیر 1360 دفتر حزب جمهوری اسلامی را گرامی میداریم و لعن و نفرین خدا را برای داعش و داعشیان و حامیان بینالمللی و منطقهای آنان مسئلت مینمائیم.
[1] - انقلاب ایدئولوژیک اول به رهبری محمدتقی شهرام و همکاری بهرام آرام، وحید افراخته و سایرین با گرایش مارکسیستی و در نتیجه ترور مجید شریف واقفی و مرتضی صمدیه لباف به منظور خنثیسازی مقاومت در برابر مارکسیستشدن سازمان صورت گرفت. [2] - مجید شریفواقفی و صمدیه لباف از جمله اعضای مذهبی سازمان بودند که در برابر مارکسیتشدن سازمان ایستادگی کردند و در عملیات تسویه درونسازمانی ترور و شهید شدند. [3] - اسفند 1363 رجوی خود را به عنوان رهبر عقیدتی سازمان معرفی و با مریم قجر عضدانلو( زن مهدی ابریشمچی) ازدواج کرد و جاری کردن طلاق اجباری زن و فرزندان اعضاء را رسما ابلاغ کرد و این حرکت ضد اسلامی و ضد اخلاقی را انقلاب ایدئولوژیک نامید.
[ پنج شنبه 94/4/4 ] [ 10:33 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
زندگی موجودات بسته به عامل یا عواملی است که بعضی از آنها مثل آب جنبه حیاتی دارد. بعضی موجودات مثل زالو یا انگل، حیاتشان بسته به موجودی است از آن تغذیه میکند. تروریسم به مثابه یک جریان زنده برای ادامه روند ننگین خود به "مایه حیات" نیاز دارد. اما سؤال این است که مایه حیات تروریسم چیست؟ در آستانه سالروز ترور دومین رئیس جمهور ایران و نخستوزیر وقت(شهیدان رجائی و باهنر) به دست فرقه رجویه، پدیده شوم تروریسم به اختصار بازخوانی و انشاءالله به پاسخ سؤال مطروحه میپردازم. ترور یعنی؛ ترس زیاد، هراس، وحشت، از بینبردن مخالفان و ایجاد رعب و وحشت در میان مردم. تروریست به معنی عامل ترور، طرفدار ترور، آدمکش و ایجادکننده وحشت و هراس است. تروریسم یعنی بهکارگیری ترور به عنوان شیوه عمل برای دست یافتن به هدف که معمولاً دلایل سیاسی و عقیدتی دارد. تروریسم را "برقراری سلطه ارعاب و وحشت" نیز تعریف کردهاند. بنا بر این ترور عملی منفرد یا عاطفی نیست بلکه اقدامی است گروهی، سازمانیافته و حتی راهبردی سیاسی. در تعریف ویژهای از تروریسم میتوان گفت "تروریسم یعنی اقدام غیرمشروع و توطئهآمیز برای کشتن یک یا چند انسان با نیت سیاسی یا به خاطر نیل به هدفهای سیاسی معین ." انواع و اشکال تروریسم تروریسم به عنوان "اقدامی سازمانیافته" گاهی به وسیله گروه و دستهای متشکل صورت میپذیرد که دستگاه حاکمه و حاکمیت سیاسی و یا گروه و دستهای دیگر و یا افرادی را که مخالف او هستند هدف قرار میدهد و گاه نیز دستگاه حاکمه گروهها و دستههای متشکل و یا گروههای مردمی را هدف میگیرد که به عنوان "تروریسم دولتی" شناخته میشود. البته امروزه "تروریسم بینالمللی" نیز از مشتقات تروریسم شناخته شده است. القاعده، طالبان و تکفیریهای داعش که به وسیله استکبار جهانی ایجاد شده و حمایت میشوند را میتوان از گروههای تروریستی بینالمللی نامید. وحشتآفرینی، آدمکشی، تخریب شهرها و اماکن مقدس مسلمانان و پیروان سایر ادیان الهی و مهمتر از همه تبلیغ خشونت و ارائه چهره خشن از اسلام از جمله اقدامات گروههای تروریستی مذکور است. آن چه تکفیریهای داعشی در سوریه و عراق و سایر نقاط دنیا به نام خلافت اسلامی انجام میدهند، دیروز فرقه رجویه، حزب دموکرات کردستان، چریکهای فدایی خلق، جندالشیطان(گروه ریگی) و کومله به بهانه دفاع از خلق در ایران انجام میدادند. مردم نقاط مختلف ایران اعم از فارس، ترک، کرد، بلوچ، عرب و ترکمن سربریدن، مثلهکردن، آتشزدن اجساد، حمله به زنان و کودکان بیدفاع و تخریب اماکن مقدس مسلمانان و متدینین به سایر ادیان الهی را بارها شاهد بودهاند. ایران اسلامی و انقلابی به دلیل برخورداری از ایدئولوژی ناب اسلامی و سلطهناپذیری و سلطهستیزی، قربانی انواع تروریسم بوده است. عناصر گروهکهای ضد انقلاب اسلامی که علیرغم شعارهای مردمفریب، مردمسالاری را برنمیتابیدند دست به قبضه سلاح برده و با وحشتآفرینی و خونریزی به جنگ نظام برآمده از انقلاب اسلامی دست زدند. مجاهدین خلق ایران(منافقین)، چریکهای فدایی خلق، حزب دموکرات کردستان، کومله و در سالهای اخیر جریانات مزدور دیگر همچون جندالله(جندالشیطان)، پژاک و سلفیهای خونخوار که مستقیم یا غیرمستقیم سر در آخور استکبار یا صهیونیسم جهانی دارند از جمله گروهکهای تروریستی هستند که دستشان تا مرفق به خون پیر و جوان و زن و کودک این ملت آغشته است. ترور روحانی و استاد حوزه و دانشگاه(شهیدان مطهریو مفتح)، رئیس قوه قضائیه(شهید بهشتی)، رئیس جمهور و نخستوزیر(شهیدان رجائی و باهنر)، امام جمعه(شهدای محراب قاضی طباطبایی، صدوقی، دستغیب و مدنی)، روحانی سنیمذهب(شهیدان شیخالاسلام و عالی) و مردم عادی کوچه و بازار نمونههایی از هزاران نفر بیگناه هستند که به جرم مسلمانبودن و دفاع از اسلام و انقلاب در جای جای ایران یک روز به عنوان سران نظام، یک روز به نام بازوان نظام و روزی نیز به عنوان بدنه نظام ترور شدهاند. در گنبد کاووس، تهران، کردستان، فارس و اقصی نقاط ایران اسلامی هزاران تن از اقشار متخلف مردم شیعه و سنی در لباس روحانی، پزشک، پاسدار، بسیجی، مغازهدار، محیطبان و غیره فقط برای این که از اسلام و انقلاب دفاع میکردند مورد هدف تروریستها قرار گرفتهاند. اعمال تروریستی این گروهکها نه تنها در دیروز و امروز مورد انتقاد مدعیان حقوق بشر نبوده است، بلکه پنهان و آشکار مورد حمایت استکبار و صهیونیسم جهانی بوده و هستند و حقوق مزدوری و آدمکشی را از اربابان خود دریافت میکنند. ایران و نظام اسلامی به خاطر ویژگیهایی که دارد از تیغ تروریسم دولتی نیز بینصیب نبوده و ترور دانشمندان هستهای به وسیله مزدوران صهیونیستی از این جمله است. حیات و ممات تروریسم تروریسم در هر شکل و صورت که باشد، برای ادامه حیات ننگینش به خشونت و وحشتآفرینی نیاز دارد. به قول ضربالمثل معروف؛ انگار ناف تروریستها را با خون و خونریزی بریدهاند! بنا بر این؛ وحشتآفرینی، ترور، تخریب و آدمکشی مایه حیات تروریسم است. البته وعده الهی را نباید از نظر دور داشت که باطل نابودشدنی است. خداوند در قرآن مجید وعده نابودی باطل را داده و فرموده است: قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقا یعنی بگو: «حق آمد، و باطل نابود شد؛ یقیناً باطل نابود شدنى است!»(الإسراء-81) در نتیجه علت موجده و ادامه حیات تروریسم ، همان علت ممات آن نیز هست. یاد شهیدان ناشی از ترور در سراسر عالم، از جمله در ایران و به خصوص شهیدان رجائی و باهنر گرامی باد
[ سه شنبه 93/6/4 ] [ 10:48 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
إِنَّ رَبَّکَ لَبالْمِرْصاد خداوند، قادر مطلق است و جنایتکاران را در کمینگاه حق به سزای اعمال ننگشان میرساند. انقلاب اسلامی ایران از آنجایی که انقلابی الهی است، کمینگاههای مختلفی را شاهد بوده است که جز با اراده خداوندی به وقوع نمیپیوست. سرنگونی لشگر آمریکا در صحرای طبس و در روزهای پایانی دفاع مقدس، کمینگاه "چهارزبر" که برای نیروهای سازمان منافقین خلق جهنم را آفرید از آن جمله است. در بهمن 1357 مجاهدتهای ملت به بار نشسته، عمود خیمه طاغوت فرو ریخته و عطر آزادی فضای کشور را فراگرفته بود؛ دشمنان این ملت و مرز و بوم از فردای آزادی مردم از یوغ طاغوت، با عروسکگردانی شرق و غرب و بیرق "طبقه کارگر" و "جامعه بیطبقه توحیدی" و بازگرداندن سلطنت، ترور، تخریب و کودتا را به ارمغان آوردند؛ استکبار جهانی مأیوس از این همه مجاهد و چریک و ...، صدام را برای اطمینان و اقدام نهایی پروار کرده بود با تحمیل جنگ، در صدد چیدمان بساط جشن سرنگونی نظام نوپای اسلامی باشد؛ [ جمعه 93/5/3 ] [ 5:35 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
سازمان مجاهدین خلق، که ملت ایران به حق آنان را منافقین نامیده است، هرچند بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تلاش کرد در زیر نقاب نفاق، خود را با مردم همنوا نشان دهد ولی حتی قبل از پیروزی نیز دل در گرو نهضت اسلامی نداشت. لذا کمتر 16 ماه بعد از پیروزی انقلاب نقاب از چهره برداشت و در 30 خرداد سال 60 مرحله نظامی و مبارزه مسلحانه با نظامی اسلامی برآمده از انقلاب را کلید زد. زدن سران نظام اولین راهبرد سازمان تروریستی منافقین بود. ترور حضرت آیتالله خامنهای در تیر ماه سال 60 و بعد از آن انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی که منجر به شهادت دکتر بهشتی و 72 تن دیگر از یاران انقلاب شد در همین راستا بود. جریان تروریسم یک جریان باطل و بیگمان برافتادنی است . این سخن حق تعالی و خطا ناپذیر است. منافقین که علاوه بر ملت ایران، حتی دست در دست صدام نهاد و بر ملت عراق نیز ظلم و جفا کرد، امروز بیشتر از هر وقت مفلوک است و نوکری استکبار نیز پایان خوشی برایش به ارمغان نیاورد. این سرنوشت محتوم داعش که امروز دست در دست جریان بعثی و تحت حمایت استکبار جهانی به کشتار وسیع مردم عراق میپردازد نیز هست. که "انک لبالمرصاد". انشاءالله هفت تیر سالروز شهادت شهید بهشتی و یاران باوفایش گرامی و نفرین مستدام الهی بر نفاق و تروریسم باد [ پنج شنبه 93/4/5 ] [ 1:6 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
جهاد نکاح(انقلاب ایدئولوژیک) در آستانه 8 شهریور ، سالروز ترور ناجوانمردانه رئیس جمهور دوم و نخستوزیر وقت آقایان رجائی و باهنر که منجر به شهادت آن دو بزرگمرد شد ؛ بازخوانی برگی از کارنامه سراسر ننگ و جنایت "فرقه رجویه" که خود را به ناحق "مجاهدین خلق" مینامند ضروری به نظر میرسد . برگی از کارنامه فرقهای که در دین اسلام بدعتی نو گذاشت و با کمال بیشرمی آن را انقلاب ایدئولوژیک" نامید . همانطور که گروهی وهابی که همچون فرقه رجویه ، به ناحق خود را "مجاهد" نامیدهاند ، بدعتی در اسلام نهاده و آن را "جهاد نکاح" گذارهاند . انقلاب ایدئولوژیک نظریه "انقلاب ایدئولوژیک" در سال 1364 در سازمان مجاهدین خلق ایران مطرح شد و نقطه عطف آن بدعت ، طلاق مریم قجر عضدانلو از مهدی ابریشمچی[1] و ازدواج با مسعود رجوی[2] بود . در سال 1368 به دستور رهبر فرقه ، همه مردان در سازمان ، زنان خود را طلاق دادند و همه زنان طی این انقلاب ایدئولوژیک بر مردان خویش حرام شدند و در مالکیت مسعود در آمدند . رهبر فرقه شیطانی رجویه "انقلاب ایدئوژیک"(طلاق اجباری) را به مثابه بالاترین سلاح قرن حاضر نامید و مریم قجر عضدانلو را "اشرف مخلوقات" و در کمال وقاحت ، آن ملعونه را با حضرت مریم(سلامالله علیها) منطبق دانست ![3] مسعود در یک نشست تشکیلاتی در بغداد ، فکر نکردن به موضوعاتی مثل زن را بالاترین جهاد دانست و با این دستور که ؛ همه باید زن و شوهر و فرزندان را طلاق بدهند و تمامی عواطف خانوادگی باید سمت و سوی مرا داشته باشد ، همه فقط و فقط بایستی مرا دوست داشته باشند و به خاطر من زندگی کنند و به خاطر من کشته شوند ، ندای "انالحق" سر داده و خود را "خدای خلق" خواند . [4] رهبر فرقه رجویه مدعی است "هرگز اشتباه نمیکند و هرگز نمیتوان به خط و خطوط رهبری(مسعود) شک نمود و این شک گناه کبیره است" . [5] البته او خدای زنهای سازمان است ، کما این که به زنان سازمان گفته است : شماها در حکم زنهای مسعود هستید و جاری شدن خطبه عقد محرمشدن با او ، حیات و رهایی شماست .[6] جهاد نکاح(انقلاب ایدئولوژیک وهابیت) مفتی وهابی گروه ترویستی النصره که در سوریه بر علیه خط مقاومت مبارزه میکند ، چند ماه قبل بدعتی جدید در دین بنا نهاد و از زنان و دختران مسلمان دنیا خواست تا برای ارضاء غرایز جنسی "مجاهدان" در سوریه به آنان بپیوندند . این مفتی برآوردهکردن تمایلات جنسی مجاهدان را برای افزایش عزم جهاد ضروری و تامین این نیاز را مساوی با رفتن به بهشت دانسته است ! ازدواج ساعتی ، دست به دست شدن زنان و دختران مسلمان با هدف والای افزایش عزم جهاد ؛ باعث تنفروشی و فحشاء شده است . تفاوت انقلاب ایدئولوژیک با جهاد نکاح "جهاد نکاح" وهابیها ، همان "انقلاب ایدئولوژیک" فرقه رجویه است . با این تفاوت که در انقلاب ایدئولوژیک؛همه زنان سازمان در مالکیت رهبر فرقه قرار گرفتند ، ولی در جهاد نکاح ؛ همه زنان و دختران متعلق به همه تروریستها هستند . تروریستهای وهابی وجوه اشتراک فراوانی با فرقه رجویه دارند . امیرمومنان حضرت علی(ع) برای منافقین چهار ویژگی برشمرده که هر ویژگی بر چهار ستون استوار است . ویژگیهای منافقین(وجوه اشتراک تروریستهای وهابی با منافقین) 1 ـ هوی(و هوس) که بر چهار شعبه است : الف ـ ستم (هر که ستم کرد گرفتاریهایش زیاد شود و از کمک به او خودداری شود) . ب ـ زورگویی و تجاوز(هر کس تجاوز کند و زور بگوید از سختیها نیاساید) . ج ـ سرکشی(هر که سرکشی کند خود را گمراه کند) . د ـ شهوترانی(هر که شهوت خود را تعدیل نکند ، در پلیدیها فرو رود) . 2 ـ سهلانگاری(در امر دین) که بر چهار شعبه است : الف ـ فریب(خوردن به رحمت حق و غفلت از شیطان) . ب ـ آرزو(اگر آرزو نباشد ، شخص به حساب خود برسد) . ج ـ ترس و بیم از غیر خدا(که راه حق را میبندد) . د ـ امروز و فردا کردن(موجب کوتاهی در عمل گردد تا مرگ فرا رسد) . 3 ـ خشمورزی که بر چهار شعبه است : الف ـ کبر(هر که کبر بورزد به حق پشت کند) . ب ـ فخر(هر که به خود بنازد نافرمانی کرده است) . ج ـ حمیت/غیرت(هر که غیرت و حمیت کشد به گناهان اصرار ورزد) . د ـ تعصب(هر که تعصب او را فرا گیرد ستم کند) . 4 ـ طمع که بر چهار شعبه است : الف ـ شادی . ب ـ شادکامی و تبختر(خونمایی) . ج ـ سرسختی(به کشیدن بار گناهان وادار کند) . د ـ فزونطلبی(برتری جویی) .[7] وطنفروشی و آلت دست بیگانگان بودن، آدمکشی و قتل و جنایت ، دینفروشی ، خشکمغزی و تحجر ، بازیچهقرار دادن دین برای دنیای خود و ... از وجوه اشتراک دو جریان تروریستی و ویژگیهایی است که در ذیل فرمایش مولای متقیان حضرت علی(ع) قابل تعریف میباشد . اینان مصداق کلام الهی هستند که فرمود : مىگویند: ایمان آوردهایم ، در حالى که ایمان ندارند. مىخواهند خدا و مؤمنان را فریب دهند؛ در حالى که جز خودشان را فریب نمىدهند؛ (اما) نمىفهمند. هنگامى که به آنان گفته شود: "در زمین فساد نکنید" مىگویند: "ما فقط اصلاح کنندهایم"! هنگامى که به آنان گفته شود: "همانند(سایر) مردم ایمان بیاورید" مىگویند: "آیا همچون ابلهان ایمان بیاوریم؟!" بدانید اینها همان ابلهانند ولى نمىدانند! هنگامى که افراد باایمان را ملاقات مىکنند،مىگویند: "ما ایمان آوردهایم" (ولى) هنگامى که با شیطانهاى خود خلوت مىکنند، مىگویند: "ما با شمائیم! ما فقط(آنها را) مسخره مىکنیم"[8] بر دینشناسان و متصدیان امور دینی است که جریانات بدعتگذار در دین را شناسایی و نیات شوم آنان را افشاء نمایند . یاد و خاطره همه شهدای انقلاب اسلامی به خصوص شهدای ناشی از اقدامات ضدبشری ترور ، به ویژه شهیدان رجای و باهنر گرامی و هفته دولت بر دولتمردان مبارک باد . پانوشت [1] - مهدی ابریشمچی عضو مرکزیت سازمان مجاهدین خلق ایران و نفر دوم بعد از مسعود رجوی بود که در جشن ازدواج مریم با مسعود که در پاریس برگزار شد ، برای شادمانی آنان و تسریع در تحقق انقلاب ایدئولوژیک فرقه رجویه کف زد ! [2] - مسعود رجوی ، برادر کاظم رجوی ، در زندان رژیم شاه کمونیست شد ولی بر اساس اصل لایتغیر نفاق ، ناگهان مسلمان شد و به رهبری سازمان در آمد . [3] - نُتی برای مرگ(بررسی و انطباق مستند گروهک تروریستی رجوی با فرقهها) ، جمعی از جداشدگان ، انجمن نجات ، تهران/1391 – نشست حوض بغداد [4] - همان – نشست قرارگاه باقرزاده [5] - همان [6] - همان [7] - اصول کافی ، ص 104 [8] - وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنینَ (8) یُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ ما یَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما یَشْعُرُونَ (9)فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ بِما کانُوا یَکْذِبُونَ (10) وَ إِذا قیلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ (11)أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِنْ لا یَشْعُرُونَ (12) وَ إِذا قیلَ لَهُمْ آمِنُوا کَما آمَنَ النَّاسُ قالُوا أَ نُؤْمِنُ کَما آمَنَ السُّفَهاءُ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لکِنْ لا یَعْلَمُونَ (13)وَ إِذا لَقُوا الَّذینَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلى شَیاطینِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَکُمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ (14) گروهى از مردم کسانى هستند که مىگویند: «به خدا و روز رستاخیز ایمان آوردهایم.» در حالى که ایمان ندارند. (8) میخواهند خدا و مؤمنان را فریب دهند؛ در حالى که جز خودشان را فریب نمی دهند؛ (اما) نمی فهمند. (9) در دلهاى آنان یک نوع بیمارى است؛ خداوند بر بیمارى آنان افزوده؛ و به خاطر دروغهایى که میگفتند، عذاب دردناکى در انتظار آنهاست. (10) و هنگامى که به آنان گفته شود: «در زمین فساد نکنید» مىگویند: «ما فقط اصلاح کنندهایم»! (11) آگاه باشید! اینها همان مفسدانند؛ ولى نمیفهمند. (12) و هنگامى که به آنان گفته شود: «همانند(سایر) مردم ایمان بیاورید!» مىگویند: «آیا همچون ابلهان ایمان بیاوریم؟!» بدانید اینها همان ابلهانند ولى نمیدانند! (13) و هنگامى که افراد باایمان را ملاقات میکنند، و میگویند: «ما ایمان آوردهایم!» (ولى) هنگامى که با شیطانهاى خود خلوت میکنند، میگویند: «ما با شمائیم! ما فقط(آنها را) مسخره میکنیم!» (14) – سوره مبارکه بقره
[ چهارشنبه 92/6/6 ] [ 5:4 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |