قائــــم | ||
روایت شده است که عمرو بن عاص به معاویه گفت: حسن بن على مردى است با حیا و هنگامى که بر فراز منبر برود و مردم با تندى به او نگاه کنند، خجل گردیده و کلامش را قطع میکند. پس اجازه بده او به منبر برود. معاویه، خطاب به امام حسن- علیه السّلام- گفت: اى ابا محمّد! برو منبر و ما را موعظه کن. حضرت، منبر رفت و حمد و ثناى خداى را به جا آورد و بر جدّش درود فرستاد و سپس فرمود: اى مردم! هر کس مرا شناخته که شناخته و هر کس مرا نمیىشناسد پس بداند که من حسن فرزند على، فرزند بانوى زنان عالم فاطمه دختر رسول خدا، فرزند رسول خدا، فرزند نبى خدا، فرزند سراج منیر، فرزند بشیر نذیر، فرزند رحمة للعالمین، فرزند کسى که بر جنّ و انس بر انگیخته شده، فرزند بهترین مردمان بعد از رسول خدا، فرزند صاحب فضائل، فرزند صاحب معجزات و دلایل، فرزند امیر مؤمنان هستم. و من کسى هستم که از حقّم باز داشته شدهام. من و برادرم، دو آقاى جوانان اهل بهشت هستیم و من زاده رکن و مقامم و من زاده مکّه و مِنى، مشعر و عرفاتم. معاویه، خشمگین شد و گفت: این مطالب را رها کن و در توصیف خرما سخن بگو! حضرت فرمود: باد آن را بارور میکند و گرما میرساندش و سرماى شب، آن را مرغوب مىکند. سپس به کلام سابقش برگشته و فرمود: من زاده شفیع و مطاعم، من فرزند کسى هستم که ملائکه در کنار او جنگ کردهاند. من پسر کسى هستم که قریش در مقابل او سر فرود آوردند. و من پسر امام مردم و زاده رسول خدا- صلّى اللَّه علیه و آله- هستم. در این هنگام، معاویه از آشوب مردم ترسید و گفت: اى ابا محمّد! بس است! از منبر پایین بیا، آنچه بیان کردى براى ما کافى است. آن گاه حضرت از منبر پایین آمد. معاویه گفت: گمان کردم مىخواهى خلیفه شوى، تو را چه به خلافت!!! امام فرمود: خلیفه، کسى است که عمل به کتاب خدا و سنّت پیامبرش نماید، نه کسى که ظلم کند و تعطیل سنّت پیامبر نماید و دنیا را پدر و مادر خویش گیرد.(جلوههاى اعجاز معصومین علیهم السلام، صص 188 و 189) پانزدهم رمضان سالروز میلاد کریم اهل بیت، امام حسن(ع) مبارک باد - نام: حسـن نام پدر: علی نام مادر: فاطمه کنیه: ابو محمد تاریخ ولادت: 15 رمضان نحوه وفات: شهادت بر اثر ترور بیولوژیک نام تروریست: جعده محل دفن: قبرستان بقیع پانزده رمضان سالروز میلاد آن حسنکه نام مبارکش را خالقش نهاد و به بهانه خلقت عالم اعلام فرمود؛ از چهل و هفت سال نه ماه و هفت روز عمر با برکتش، نه سال و شش ماه امامت فرمود؛ پدرش میشنید آنچه را پیامبر خدا میشنید و میدید آنچه را آن بزرگوار میدید، فقط این وزیر بود و او پادشاه عالم خلقت؛ مادرش، مادرِ پدری بود که پدر به احترامش تمام قد از جایش بر میخاست؛ او همان کریم و مجتبی اهل بیت علیهم السلام است. [ دوشنبه 98/2/30 ] [ 10:0 صبح ] [ ]
[ نظرات () ]
حضرت مجتبى علیه السّلام در نیمه ماه مبارک رمضان سال سوم هجرت متولد شد. به روایت از جابر بن عبداللَّه: پس از این که حضرت امام حسن متولد شد مادرش حضرت زهراء(س) به على علیه السّلام فرمود: مولود جدید را نامگذارى کن امیر المؤمنین گفت من قبل از این که رسول خدا نامى از براى آن انتخاب کند مبادرت نمیکنم، حضرت رسول هم فرمود من منتظرم تا خداوند دستور نامگذارى او را بدهد. خداوند متعال به جبرئیل وحی فرستاد براى محمد فرزندى متولد شده است اکنون در نزد او حاضر شوید و وى را به فرزندش تبریک بگوئید و به محمد اطلاع دهید که على ابن ابى طالب از تو به منزله هارون از موسى است، اکنون مولود جدیدت را به نام فرزند هارون اسمگذارى کنید. پس از این فرمان، جبرئیل از طرف خداوند به حضرت رسول پیام آورد، و گفت فرزند علی را با فرزند هارون همنام کن، پیغمبر فرمود: نام فرزند هارون چه بوده؟ جبرئیل عرض کرد: وى "شبر" نام داشته است، گفت: زبان من عربى است، عرض کرد: فرزندت را "حسن" نام بگذار. امام حسن (ع) در مجلس معاویه روایت شده است که عمرو بن عاص به معاویه گفت: حسن بن على مردى است با حیا و هنگامى که بر فراز منبر برود و مردم با تندى به او نگاه کنند، خجل گردیده و کلامش را قطع مىکند. پس اجازه بده او به منبر برود. معاویه، خطاب به امام حسن- علیه السّلام- گفت: اى ابا محمّد! برو منبر و ما را موعظه کن. حضرت، منبر رفت و حمد و ثناى خداى را به جا آورد و بر جدّش درود فرستاد و سپس فرمود: اى مردم! هر کس مرا شناخته که شناخته و هر کس مرا نمىشناسد پس بداند که من حسن فرزند على، فرزند بانوى زنان عالم فاطمه دختر رسول خدا، فرزند رسول خدا، فرزند نبى خدا، فرزند سراج منیر، فرزند بشیر نذیر، فرزند رحمة للعالمین، فرزند کسى که بر جنّ و انس بر انگیخته شده، فرزند بهترین مردمان بعد از رسول خدا، فرزند صاحب فضائل، فرزند صاحب معجزات و دلایل، فرزند امیر مؤمنان هستم. و من کسى هستم که از حقّم باز داشته شدهام. من و برادرم، دو آقاى جوانان اهل بهشت هستیم و من زاده رکن و مقامم و من زاده مکّه و منى، مشعر و عرفاتم. معاویه، خشمگین شد و گفت: این مطالب را رها کن و در توصیف خرما سخن بگو! حضرت فرمود: باد آن را بارور مىکند و گرما مىرساندش و سرماى شب، آن را مرغوب مىکند. سپس به کلام سابقش برگشته و فرمود: من زاده شفیع و مطاعم، من فرزند کسى هستم که ملائکه در کنار او جنگ کردهاند. من پسر کسى هستم که قریش در مقابل او سر فرود آوردند. و من پسر امام مردم و زاده رسول خدا- صلّى اللَّه علیه و آله- هستم. در این هنگام، معاویه از آشوب مردم ترسید و گفت: اى ابا محمّد! بس است! از منبر پایین بیا، آنچه بیان کردى براى ما کافى است. آن گاه حضرت از منبر پایین آمد. معاویه گفت: گمان کردم مىخواهى خلیفه شوى، تو را چه به خلافت!!! امام فرمود: خلیفه، کسى است که عمل به کتاب خدا و سنّت پیامبرش نماید،نه کسى که ظلم کند و تعطیل سنّت پیامبر نماید و دنیا را پدر و مادر خویش گیرد.
پاورقی - عطاری عزیزالله عطاری،زندگانى چهارده معصوم علیهم السلام،ص 303 - جلوههاى اعجاز معصومین علیهم السلام، ص: 188 و 189
[ چهارشنبه 97/3/9 ] [ 5:0 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
کریم اهل بیت کیست؟ نام : حسن نام پدر : علی نام مادر : فاطمه کنیه : ابو محمد تاریخ ولادت : 15 رمضان نحوه وفات : شهادت بر اثر ترور نام تروریست : جعده محل دفن : قبرستان ... پانزده رمضان سالروز میلاد آن حسنکه نام مبارکش را خالقش نهاد و به بهانه خلقت عالم اعلام فرمود ؛ از چهل و هفت سال نه ماه و هفت روز عمر با برکتش ، نه سال و شش ماه امامت فرمود ؛ پدرش میشنید آنچه را پیامبر خدا میشنید و میدید آنچه را آن بزرگوار میدید ، فقط این وزیر بود و او پادشاه عالم خلقت ؛ مادرش ، مادرِ پدری بود که پدر به احترامش تمام قد از جایش بر میخاست ؛ او همان کریم و مجتبی اهل بیت علیهم السلام است . او را بشناس و واسطهاش کن بین خود و خالقت و کرم و کرامتش را ببین . این روز بر همه علویان و محبان بیتش مبارک باد .
[ جمعه 96/3/19 ] [ 2:51 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
دهه آخر ماه صفر یادآور حزن و اندوه فراروان است. بعد از عزاداری برای حضرت امام حسین(ع) و یارانش که در سال 61 هجری قمری به دست تروریستهای تکفیری وابسته به خلیفه مشروبخوار و میمونباز وقت تکفیر شدند و سرهای مبارکشان را از بدنهایشان جدا کردند و اهل بیت پیامبر اعظم(ص) را به اسارت بردند، و پشتسرگذاشتن اربعین حسینی، سالروز رحلت پیامبر رحمت حضرت محمد مصطفی(ص) و سبط اکبر مظلوم آن حضرت یعنی امام حسن مجتبی(ع) فرا میرسد و بعد از آن سالروز شهادت حضرت امام رضا(ع) که توسط خلیفه عباسی ابتدا به ولایتعهدی منصوب و سپس ترور بیولوژیک شد. رحلت جانسوز پیامبر رحمت و سبط اکبرش امام حسن مجتبی(ع) و شهادت امام رأفت حضرت رضا(ع) تسلیت باد [ یکشنبه 95/9/7 ] [ 5:22 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
امام حسن (ع) در مجلس معاویه روایت شده است که عمرو بن عاص به معاویه گفت: حسن بن على مردى است با حیا و هنگامى که بر فراز منبر برود و مردم با تندى به او نگاه کنند، خجل گردیده و کلامش را قطع میکند. پس اجازه بده او به منبر برود. معاویه، خطاب به امام حسن- علیه السّلام- گفت: اى ابا محمّد! برو منبر و ما را موعظه کن. حضرت، منبر رفت و حمد و ثناى خداى را به جا آورد و بر جدّش درود فرستاد و سپس فرمود: اى مردم! هر کس مرا شناخته که شناخته و هر کس مرا نمىشناسد پس بداند که من حسن فرزند على، فرزند بانوى زنان عالم فاطمه دختر رسول خدا، فرزند رسول خدا، فرزند نبى خدا، فرزند سراج منیر، فرزند بشیر نذیر، فرزند رحمة للعالمین، فرزند کسى که بر جنّ و انس، بر انگیخته شده، فرزند بهترین مردمان بعد از رسول خدا، فرزند صاحب فضائل، فرزند صاحب معجزات و دلایل، فرزند امیر مؤمنان هستم. و من کسى هستم که از حقّم باز داشته شدهام. من و برادرم، دو آقاى جوانان اهل بهشت هستیم و من زاده رکن و مقامم و من زاده مکّه و منى، مشعر و عرفاتم. معاویه، خشمگین شد و گفت: این مطالب را رها کن و در توصیف خرما سخن بگو! حضرت فرمود: باد آن را بارور میکند و گرما میرساندش و سرماى شب، آن را مرغوب میکند. سپس به کلام سابقش برگشته و فرمود: من زاده شفیع و مطاعم، من فرزند کسى هستم که ملائکه در کنار او جنگ کردهاند. من پسر کسى هستم که قریش در مقابل او سر فرود آوردند. و من پسر امام مردم و زاده رسول خدا- صلّى اللَّه علیه و آله- هستم. در این هنگام، معاویه از آشوب مردم ترسید و گفت: اى ابا محمّد! بس است! از منبر پایین بیا، آنچه بیان کردى براى ما کافى است. آن گاه حضرت از منبر پایین آمد. معاویه گفت: گمان کردم می÷خواهى خلیفه شوى، تو را چه به خلافت!!! امام فرمود: خلیفه، کسى است که عمل به کتاب خدا و سنّت پیامبرش نماید،نه کسى که ظلم کند و تعطیل سنّت پیامبر نماید و دنیا را پدر و مادر خویش گیرد.(جلوه هاى اعجاز معصومین علیهم السلام، ص: 188 و 189 ) نیمه رمضان سالروز میلاد امام حسن مجتبی(ع) مبارک باد [ سه شنبه 94/4/9 ] [ 5:34 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
محمد بن عبدالله صلوات الله و سلامه علیه که نور وجودش اولین مخلوق[1] خداوند و بهانه خلقت عالم بود[2]، در کره خاکی از جنس بشر[3] بود و لاجرم همچون هر ذیحیاتی طعم مرگ را درک میکرد[4]. بیست و هشتم صفر سال یازدهم هجرت بعد از بیست و سه سال انجام رسالت، جان مبارک آن حضرت را فرشته مرگ به اذنالله ستاند و عالم هستی و ماوراء آن را عزادار کرد. غم جانگاه مصیبتی که برای عالم بشریت و فرشتگان آسمان جز با جانشینی[5] امیر مؤمنان حضرت علی(ع) که از فردای آن مصیبت عظمی شروع شد التیام نمییافت. خداوند که رسالتش را 13 سال قبل از هجرت بر عهده آخرین پیامبرش گذاشته بود، اکمال دینش[6] را در 21 ذیالحجه سال دهم هجری قمری از زبان مبارک خاتم رسولانش ابلاغ فرمود و عنان هدایت بشر را به دست فرزند ابی طالب سپرد. ادامه مطلب... [ جمعه 93/9/28 ] [ 10:42 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
حضرت مجتبى علیه السّلام در نیمه ماه مبارک رمضان سال سوم هجرت متولد شد. به روایت از جابر بن عبداللَّه: پس از این که حضرت امام حسن متولد شد مادرش حضرت زهراء(س) به على علیه السّلام فرمود: مولود جدید را نامگذارى کن امیر المؤمنین گفت من قبل از این که رسول خدا نامى از براى آن انتخاب کند مبادرت نمیکنم، حضرت رسول هم فرمود من منتظرم تا خداوند دستور نامگذارى او را بدهد. خداوند متعال به جبرئیل وحی فرستاد براى محمد فرزندى متولد شده است اکنون در نزد او حاضر شوید و وى را به فرزندش تبریک بگوئید و به محمد اطلاع دهید که على ابن ابى طالب از تو به منزله هارون از موسى است، اکنون مولود جدیدت را به نام فرزند هارون اسمگذارى کنید. پس از این فرمان، جبرئیل از طرف خداوند به حضرت رسول پیام آورد، و گفت فرزند علی را با فرزند هارون همنام کن، پیغمبر فرمود: نام فرزند هارون چه بوده؟ جبرئیل عرض کرد: وى "شبر" نام داشته است، گفت: زبان من عربى است، عرض کرد: فرزندت را "حسن" نام بگذار.[1] حیات سراسر برکت امام حسن مجتبی(ع) مملو از معارف الهی است. در این مقال دو درس از آن حضرت بیان میشود: 1 - آداب غذا خوردن امام حسن مجتبى علیه السلام فرمود: در هر سفره دوازده خصوصیت است که لازم است هر مسلمانى آنها را بداند: اول) چهار چیز که لازم است: شناخت حلال و حرام، خرسندى، بسم اللَّه گفتن، شکرگزارى. دوم) چهار عدد آن سنت است: شستن دستها قبل از غذا خوردن، تکیه بر طرف چپ بدن، با سه انگشت غذا خوردن، تمیز کردن انگشتان. سوم) چهار عدد آن ادب و سنت است: غذا خوردن از آن چه نزد خود است، کوچک گرفتن لقمه، جویدن زیاد، کمتر نگاه کردن به صورت مردم.[2] 2 - دوستی با اهل بیت [3] امام حسن مجتبى(ع)فرمود: هر آن کس که ما را در دل دوست بدارد، و با دست و زبانش یارى دهد، روز قیامت در جایگاهى که ما هستیم با ما خواهد بود. و هر آن کس که ما را در دل دوست دارد و با زبانش یارى دهد، یک درجه پائینتر از اوست. و هر آن کس که ما را در دل دوست بدارد ولى دست و زبان خود را از یارى ما باز دارد، نیز در بهشت خواهد بود. نیمه رمضان، سالروز میلاد کریم اهل بیت حضرت امام حسن مجتبی(ع) مبارک باد منبع : نرمافزار گنجینه روایات، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی پانوشت [1] - عطاری عزیزالله عطاری،زندگانى چهارده معصوم علیهم السلام،ص 303 [2] - طبرسی، ترجمه احمد عابدی، الآداب الدینیة للخزانة المعینیة،ص 275 [3] - مفید، ترجمه استاد ولی، امالى،ص 46
[ شنبه 93/4/21 ] [ 7:6 صبح ] [ ]
[ نظرات () ]
إِنَّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذیرا بیست و دوم خرداد 1388 انتخابات دهم ریاست جمهوری اسلامی ایران برگزار شد منتخب مردم مجددا رهسپار کاخ ریاست جمهوری شد. ظاهرا دو رقیب جامانده از این مسابقه سیاسی به نتیجه انتخابات اعتراض کردند و در نتیجه عدهای به طرفداری از آنان به کف خیابانها ریختند و ... . شاید حتی اکثریت کسانی که به دو رقیب موصوف رای داده بودند و همچنین اکثریت آنان که به طرفداری از آن دو به خیابانها ریخته بودند نمیدانستند که از ماهها قبل طراحان حرکتی که "فتنه 88" نام گرفت "تعالیم 198 گانه" آقای "جین شارپ" را مو به مو مطالعه کرده بودند تا با بومیسازی آن، راه گذار از دیکتاتوری به دموکراسی را هموار سازند ! غربیها به سردمداری "شیطان بزرگ" قند در دلشان آب شد و از چپ و راست با استفاده از غول رسانهای در اختیار، از جریان فتنه حمایت کردند. چند ماهی خوراک رسانههای تصویری، صوتی و مکتوب و مجازی استکبار جهانی و همپیمانان آن تامین شد. مردم ولایتمدار ایران اسلامی روز "چهار شنبه 9 دی 1388" با حضور هوشمندانه در صحنه از "ولایت فقیه پشتیبانی کردند تا به مملکت آسیبی نرسد". این گونه بود که تخم فتنه به بار ننشست. از آن روز هر سال نهم دی ماه به عنوان روز بصیرت گرامی داشته میشود. نهم دی ماه امسال با سالروز رحلت جانسوز رسول اعظم(ص) مقارن شده است. لذا رصد "آگاهی" به موقع و "بصیرت" مردم ایران را رصد میکنیم تا ریشه آن دست یابیم. لطفا ادامه مطلب را اینجا بخوانید [ یکشنبه 92/10/8 ] [ 7:1 صبح ] [ ]
[ نظرات () ]
چرا دهه آخر ماه صفر؟ در فرهنگ شیعه که برگرفته از معارف ناب اهل بیت سلامالله علیهم اجمعین است مناسبتهای مختلفی تحت عنوان هفته ، دهه ، چهلم و سال وجود دارد که بهانهای میشود تا علاوه بر گرامیداشت یاد و خاطره شخصیت مورد نظر و برقراری ارتباط یا تقویت ارتباط با خالق هستی ، راه شخصیت مورد تکریم ادمه یابد و معارف مربوط بیشتر شناسانده شود . از جمله این یادمانها دهه آخر ماه صفر است . بیتناسب نیست در نیمه این دهه علت گرامیداشتن آن بازخوانی شود . بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران که یک انقلاب فکری دینی است نیز مناسبتهای مشابهی در عرصه سیاسی و انقلابی خودنمایی میکند . مانند هفته وحدت که از 12(سالروز میلاد رسولالله(ص) به روایت اهل سنت) تا 17ربیعالاول(به روایت شیعه) به مناسبت میلاد مسعود پیامبر گرامی اسلام(ص) و به عنوان نماد وحدت بین شیعه و سنی گرامی داشته میشود و یا دهه مبارک فجر که از 12 بهمن(سالروز ورود معمار انقلاب اسلامی به کشور) تا 22 بهمن (سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357) ، که در آستانه فرارسیدن این دو مناسبت بسیار مهم قرار داریم . روزشمار و تحلیل مختصر وقایع دهه آخری ماه صفر : اول – بیستم صفر ؛ اربعین حسینی اربعین سالار شهیدان – حضرت امام حسین(ع) – از طرفی یادآور چهلمین روز شهادت آن حضرت و یاران باوفا و ایثارگرش در عاشورای 61 هجری قمری در کربلاست که بعد از قرنها هنوز پیروانش به عزا مینشینند و سخنوران و وعاظ به بیان معارف اهل بیت(ع) میپردازند . نکته بسیار حائز اهمیت این است که برای هیچ یک از ائمه اطهار علیهمالسلام که به شهادت رسیدهاند و شخص رسول اعظم(ص) اربعین برگزار نمیشود . بیگمان یک دلیلش اهمیت حادثه کربلاست که از آدم ابوالبشر تا خاتم پیامبران الهی قرنها قبل از وقوع حادثه بر آن گریستهاند ، و دلیل دیگر آن ؛ جایگاه این حادثه جانسوز که برای "احیاء دین رسولالله(ص)" به وقوع پیوست ، در ادامه حیات اسلام ناب محمدی(ص) میباشد . دیگر حادثه اربعین ؛ بازگشت اسرای آلالله از شام(دمشق کنونی) به کربلا به قافلهسالاری امالمصائب عالم بشریت ، حضرت زینب سلامالله علیهاست . اسرا به احتمال قوی در اولین اربعین و در سر راه بازگشت به مدینه ، وارد کربلا شدند و گزارش مبسوط آزادگی خویش و سرشکستگی یزید ویزیدیان را به محضر ارباب آزادگان ارائه دادند. دوم – رحلت بهانه خلقت عالم ؛ رسول اعظم(ص) که دین خدا در عصر نبوت ایشان کامل و به وسیله ایشان ابلاغ شد ، بعد از 23 سال انجام رسالت ، در سال 11 هجرت عنان هدایت بشریت را به دستور خداوند به مولیالموحدین حضرت علی(ع) و فرزندانش سپرد و به لقاء حق پیوست . سوم – شهادت امام حسن مجتبی(ع) ؛ امام دوم شیعیان – حضرت امام حسن مجتبی(ع) بعد از ترور شخصیت به وسیله معمار جنگ نرم که منجر به تحمیل صلح به آن حضرت شد، در سال 50 هجری قمری به شهادت رسید . چهارم – 30صفر سالروز شهادت ثامنالحجج حضرت امام رضا(ع) ؛ مامون که بعد از مرگ پدرش هارون بر تخت حکومت نشست و امام رضا(ع) را جبرا به طوس فراخواند و ولایتعهدی خود به آن حضرت سپرد ، طولی نکشید که حیله سپردن ولایتعهدی را به امام بیفرجام دید و کینه دیرینه خود را نسبت به عترت رسولالله(ص) آشکار ساخت و با خوراندن سم ،آن حضرت را به شهادت رساند . حدیث معروف سلسلهالذهب که به وسیله آن حضرت در سفر به طوس نقل شده است ، میباشد . پاورقی - حضرت امام حسین(ع) تنها شخصیتی است که رسول اعظم(ص) او را از خود و خود را از او دانسته است (حسین منی انا من حسین) و آن حضرت آخرین بازمانده اهل کساء(عبا) بود که حج تمتع خود را به عمره تبدیل و با زن و فرزندان راهی عراق شد . - ... لَوْلَاکَ مَا خَلَقْتُ الْأَفْلَاکَ مَنْ أَحَبَّکَ أَحْبَبْتُهُ وَ مَنْ أَبْغَضَکَ أَبْغَضْتُه ... .(بحارالانوار ، ج 54) محمد خاتم انبیا را درود که عالم گرفته از وجودش وجود - ر.ک مقاله "ایران ؛ قربانی تروریسم" از همین نویسنده و در همین سایت - ... لا إله اللّه حصنى، فمن قالها دخل حصنى، و من دخل حصنى أمن من عذابی ... (مقدمه مسند الإمامالرضا(ع)) [ چهارشنبه 91/10/20 ] [ 8:54 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |