قائــــم | ||
واقعه ده سال از هجرت خاتمالانیباء(ص) گذشته و حضرتش به مکه مکرمه سفر نمود تا حج بگذارد و آداب حجگذاردن را به مسلمانان بیاموزد. سال آخر عمر پربرکت پیامبر اکرم(ص) بود و عطر سفر آخرت را استشمام فرموده بود و لذا این حج، حجهالوداع بود. حاجیان حج گذاشتند و در جوار رحمت للعالمین در مسیر بازگشت به اوطان خویش بودند. به غدیر خم، اندکی مانده به جحفه در نزدیکی مدینه که رسیدند پیامبر خدا دستور توقف کاروان داد؛ پیشرفتگان را فراخواند تا به توقفگاه برگردند و دستور تامل تا نرسیدگان به محل، باز آیند. جمله همسفران که به گواهی تاریخ یکصد هزار نفر بودند بر محور نگین عالم خلقت حلقه زدند. رسول حق بر بلندای جهاز شتران قرار گرفت تا آخرین گام رسالت را در آخرین سفر حج بردارد. آخرین گام رسالت یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ(المائده - 67) اى پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملاً(به مردم) برسان! و اگر نکنى، رسالت او را انجام ندادهاى! خداوند تو را از(خطرات احتمالى) مردم، نگاه مىدارد؛ و خداوند، جمعیّت کافران(لجوج) را هدایت نمىکند. در غدیر خم یزدان گفت مر پیمبر را کز پی کمال دین شو پذیره حیدر را(ملکالشعرای بهار) آری، حضرتش مأمور بود تا گام آخر رسالت را بردارد و «اکمال دین خدا» را ابلاغ نماید. اما آن رسالت چه بود که اگر ابلاغ نمیشد، رسالت الهی را انجام نداده بود؟ هدف گام نهایی الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً ...(المائده - 3) امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین(جاودان) شما پذیرفتم... . راستی نعمت خدا که دین اسلام باشد، چگونه کامل میشد؟ یعنی رشدش تمام میشد و به قول امروزیها به آخر خط میرسید؟ یا تنها راه رشد و استمرار افاضه الهی از جانب خداوند تعیین میشد؟ بیگمان منظور از اکمال، نهایت رشد اسلام و باز ایستادن از رشد نبود؛ بلکه آن رسالتی بود که اگر ابلاغ و اجرا نمیشد، کمال دین تحقق پیدا نمیکرد. در غدیر خم خطاب آمده ز حق بر مصطفی تا علی را او ولی بر مهتر و کهتر کند(ملکالشعرای بهار) این گونه بود که پیامبر خدا بر بلندای ایجادشده از جهاز شتران، دست مولیالموحدین حضرت علی(ع) را گرفت و فرمود: مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاه هر کس که من مولای او هستم علی مولای او است. خدایا دوست بدار کسی را که با علی دوست است و دشمن بدار کسی را که با او دشمن است. البته رسول گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) ابتدا از حاضران اقرار گرفت که از خودشان بر آنان اولی است. سپس مهمترین پیام الهی را بیان فرمود. علی(ع) کسیت؟ این سوال پاسخ قطعی ندارد، چرا که دانشمندان مسلمان و غیرمسلمان از معرفی کامل آن حضرت عاجز ماندهاند. اما به قول شاعر: آب دریا را اگر نتوان کشید پس به قدر تشنگی باید چشید بنا بر این به خود اجاز میدهم تا؛ نه قطرهای، بلکه به "نانواندازهای" از صفات و ویژگیهای آن حضرت را، آن هم به صورت محوری برشمارم و بس. علی(ع): 1. نورش قبل از خلقت آدم ابوالبشر خلق شده بود؛ 2. نامش را در ،آسمانها ، علی(ع) نهاده بودند؛ 3. تنها مولود کعبه در عالم بشریت بود؛ 4. نزد پیامبر خدا(ص) تربیت شد؛ 5. اول مسلمان بود؛ 6. چون هارون بود برای رسولالله(ص)؛ 7. از آل عبا بود؛ 8. باب شهر علم بود؛ 9. او با حق و حق با او بود؛ 10. امیرالمؤمنین بود؛ 11. صدیق و فاروق بود؛ 12. آقای زاهدان روزگار بود؛ 13. شدیدالسیاسه بود؛ 14. همای رحمت و آیت خدا بود؛ 15. شرافت نسبی داشت؛ 16. خیبرشکن بود؛ 17. سرچشمه علم فقه بود؛ 18. از مردان بزرگ تاریخ انسانیت است که مفهوم و نظریه عدالت هستی و جهان را پایهریزی کرد؛ 19. وصی پیامبر(ص) بود؛ 20. اولین شهید محراب بود؛ 21. ... . آری؛ این گونه بود که علی(ع) وصی رسولالله(ص) و جانشین وی شد تا پس از رحلت حضرتش خورشید ولایت و هدایت از طریق سلاله پاک آن حضرت بر سپهر بشریت بتابد و باب هدایت بشر الیالابد باز باشد و استمرار دین خدا تضمین. والسلام علی را علی مقتداست است بیگمان کنیم بیعتش را جلی و نهان با درود بیپایان به روح پرفتوح امام خمینی(ره)، بیعت ناشکستنیمان را با امام خامنهای(حفظهالله) تجدید میکنیم. دهه امامت و ولایت بر همه مسلمانان مبارک باد
پاورقی: - "... آدم به جبرئیل گفت این دخترک کیست که از نور جمالش بهشت درخشان شده گفت این فاطمه دختر محمّد یکى از فرزندان تو است که پیامبر آخرالزمان است گفت این تاج چیست که بر سر دارد گفت شوهرش علی بن ابى طالب است پرسید این دو گوشواره چیست گفت دو فرزندش حسن و حسین هستند." (ترجمه جلد هفتم بحارالانوار، ج3) - ارشاد القلوب- ترجمه سلگى، ج2، ص13 - هنگام تولد على علیه السّلام، سى سال از عمر مبارک پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم گذشته بود و سخت على علیهالسّلام را دوست مىداشت و دستور داد، تا گهواره او را در کنار بسترش قرار دادند و بیشتر اوقات، تربیت و حضانت او به دست مبارک پیامبر خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم صورت مىگرفت و هنگام نیاز، بدنش را مىشست، و در موقع خوردن شیر، او را در پناه خود مىگرفت و گهوارهاش را مىجنبانید و در بیدارى سرگرمش مىکرد و او را به سینه خود مىگرفت(همان) - به استناد فرازی از خطبه 56(و سبقت الی الایمان) و نقل از "اکثر اهل حدیث و اکثر محققین از اهل سیره" – ابن ابیالحدید - حذیفة بن اسید گفت: پیامبر خدا دست علىّ بن ابى طالب(ع) را گرفت و گفت: مژده باد و مژده باد، موسى از پروردگارش خواست که از خاندانش، هارون را وزیر او قرار بدهد و من از پروردگارم مىخواهم که از خاندانم على را وزیر من قرار بدهد (خدایا) به وسیله او کمر مرا محکم کن و او را در کار من شرکت بده.(سیماى امام على علیه السلام در قرآن،ص198) - حدث کساء نقل از جابر ابن عبدالله انصاری(مفاتیحالجنان ، شیخ عباس قمی) - رسوالالله(ص) : انا مدینه العلم و علی بابها - رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله و سلم : على مع الحق- أو الحق مع على(فضائل الخمسة من الصحاح الستة ج2 ص109) - ابن ابیالحدید همان - ابن ابی الحدید - شهریار: علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه خدا را - پدرش شیخ قریش و رئیس مکه بود. پسرعموی پیامبر(ص)، همسرش بانوی زنان عالم و ... . - اوحدی مراغهای: فر احمد چو در علی پیوست در خیبر گرفت در یک دست - ابن ابی الحدید - جرج جرداق مسیحی - ابن ابیالحدید: ما شک نداریم که علی(ع) وصی رسول الله(ص) بوده است. اگر چه عدهای که در نزد ما منسوب به عناد و لجبازی میباشند با آن مخالفت میکنند".
منابع : 1. جعفریان رسول، تاریخ سیاسی اسلام، ج 2، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ دوم/پائیز 1369 2. طبیبیان حسین، امام علی از دیدگاه ابن ابیالحدید، انتشارات کعبه دل، چاپ دوم/1390 3. نرمافزار درج مهر، سازمان میراث فرهنگی(سابق) کشور 4. نرمافزار گنجینه روایات، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی
[ شنبه 101/4/25 ] [ 4:33 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
واقعه ده سال از هجرت خاتمالانیباء(ص) گذشته و حضرتش به مکه مکرمه سفر نمود تا حج بگذارد و آداب حجگذاردن را به مسلمانان بیاموزد. سال آخر عمر پربرکت پیامبر اکرم(ص) بود و عطر سفر آخرت را استشمام فرموده بود و لذا این حج، حجهالوداع بود. حاجیان حج گذاشتند و در جوار رحمت للعالمین در مسیر بازگشت به اوطان خویش بودند. به غدیر خم، اندکی مانده به جحفه در نزدیکی مدینه که رسیدند پیامبر خدا دستور توقف کاروان داد؛ پیشرفتگان را فراخواند تا به توقفگاه برگردند و دستور تامل تا نرسیدگان به محل، باز آیند. جمله همسفران که به گواهی تاریخ یکصد هزار نفر بودند بر محور نگین عالم خلقت حلقه زدند. رسول حق بر بلندای جهاز شتران قرار گرفت تا آخرین گام رسالت را در آخرین سفر حج بردارد. آخرین گام رسالت یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ(المائده - 67) اى پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملاً(به مردم) برسان! و اگر نکنى، رسالت او را انجام ندادهاى! خداوند تو را از(خطرات احتمالى) مردم، نگاه مىدارد؛ و خداوند، جمعیّت کافران(لجوج) را هدایت نمىکند. در غدیر خم یزدان گفت مر پیمبر را کز پی کمال دین شو پذیره حیدر را(ملکالشعرای بهار) آری، حضرتش مأمور بود تا گام آخر رسالت را بردارد و "اکمال دین خدا" را ابلاغ نماید. اما آن رسالت چه بود که اگر ابلاغ نمیشد، رسالت الهی را انجام نداده بود؟ هدف گام نهایی الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً ...(المائده - 3) امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین(جاودان) شما پذیرفتم... . راستی نعمت خدا که دین اسلام باشد، چگونه کامل میشد؟ یعنی رشدش تمام میشد و به قول امروزیها به آخر خط میرسید؟ یا تنها راه رشد و استمرار افاضه الهی از جانب خداوند تعیین میشد؟ بیگمان منظور از اکمال، نهایت رشد اسلام و باز ایستادن از رشد نبود؛ بلکه آن رسالتی بود که اگر ابلاغ و اجرا نمیشد، کمال دین تحقق پیدا نمیکرد. در غدیر خم خطاب آمده ز حق بر مصطفی تا علی را او ولی بر مهتر و کهتر کند(ملکالشعرای بهار) این گونه بود که پیامبر خدا بر بلندای ایجادشده از جهاز شتران، دست مولیالموحدین حضرت علی(ع) را گرفت و فرمود: مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاه هر کس که من مولای او هستم علی مولای او است. خدایا دوست بدار کسی را که با علی دوست است و دشمن بدار کسی را که با او دشمن است. البته رسول گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) ابتدا از حاضران اقرار گرفت که از خودشان بر آنان اولی است. سپس مهمترین پیام الهی را بیان فرمود. علی(ع) کسیت ؟ این سوال پاسخ قطعی ندارد، چراکه دانشمندان مسلمان و غیرمسلمان از معرفی کامل آن حضرت عاجز ماندهاند. اما به قول شاعر: آب دریا را اگر نتوان کشید پس به قدر تشنگی باید چشید بنا بر این به خود اجاز میدهم تا؛ نه قطرهای، بلکه به اندازه "نانوای" از صفات و ویژگیهای آن حضرت را، آن هم به صورت محوری برشمارم و بس. علی(ع): 1. نورش قبل از خلقت آدم ابوالبشر خلق شده بود ؛ 2. نامش را در ،آسمانها ، علی(ع) نهاده بودند ؛ 3. تنها مولود کعبه در عالم بشریت بود ؛ 4. نزد پیامبر خدا(ص) تربیت شد ؛ 5. اول مسلمان بود ؛ 6. چون هارون بود برای رسولالله(ص) ؛ 7. از آل عبا بود ؛ 8. باب شهر علم بود ؛ 9. او با حق و حق با او بود ؛ 10. امیرالمؤمنین بود ؛ 11. صدیق و فاروق بود ؛ 12. آقای زاهدان روزگار بود ؛ 13. شدیدالسیاسه بود ؛ 14. همای رحمت و آیت خدا بود ؛ 15. شرافت نسبی داشت ؛ 16. خیبرشکن بود ؛ 17. سرچشمه علم فقه بود ؛ 18. از مردان بزرگ تاریخ انسانیت است که مفهوم و نظریه عدالت هستی و جهان را پایهریزی کرد ؛ 19. وصی پیامبر(ص) بود ؛ 20. اولین شهید محراب بود؛ 21. ... . آری؛ این گونه بود که علی(ع) وصی رسولالله(ص) و جانشین وی شد تا پس از رحلت حضرتش خورشید ولایت و هدایت از طریق سلاله پاک آن حضرت بر سپهر بشریت بتابد و باب هدایت بشر الیالابد باز باشد و استمرار دین خدا تضمین. والسلام دهه امامت و ولایت بر همه مسلمانان مبارک باد
پانوشت : - "... آدم به جبرئیل گفت این دخترک کیست که از نور جمالش بهشت درخشان شده گفت این فاطمه دختر محمّد یکى از فرزندان تو است که پیامبر آخرالزمان است گفت این تاج چیست که بر سر دارد گفت شوهرش علی بن ابى طالب است پرسید این دو گوشواره چیست گفت دو فرزندش حسن و حسین هستند." (ترجمه جلد هفتم بحارالانوار، ج3) - ارشاد القلوب- ترجمه سلگى، ج2، ص13 - هنگام تولد على علیه السّلام، سى سال از عمر مبارک پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم گذشته بود و سخت على علیهالسّلام را دوست مىداشت و دستور داد، تا گهواره او را در کنار بسترش قرار دادند و بیشتر اوقات، تربیت و حضانت او به دست مبارک پیامبر خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم صورت مىگرفت و هنگام نیاز، بدنش را مىشست، و در موقع خوردن شیر، او را در پناه خود مىگرفت و گهوارهاش را مىجنبانید و در بیدارى سرگرمش مىکرد و او را به سینه خود مىگرفت(همان) - به استناد فرازی از خطبه 56(و سبقت الی الایمان) و نقل از "اکثر اهل حدیث و اکثر محققین از اهل سیره" – ابن ابیالحدید - حذیفة بن اسید گفت: پیامبر خدا دست علىّ بن ابى طالب (ع) را گرفت و گفت: مژده باد و مژده باد، موسى از پروردگارش خواست که از خاندانش، هارون را وزیر او قرار بدهد و من از پروردگارم مىخواهم که از خاندانم على را وزیر من قرار بدهد (خدایا) به وسیله او کمر مرا محکم کن و او را در کار من شرکت بده.( سیماى امام على علیه السلام در قرآن،ص198) - حدث کساء نقل از جابر ابن عبدالله انصاری(مفاتیحالجنان ، شیخ عباس قمی) - رسوالالله(ص) : انا مدینه العلم و علی بابها - رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله و سلم : على مع الحق- أو الحق مع على(فضائل الخمسة من الصحاح الستة ج2 ص109) - ابن ابیالحدید همان - ابن ابی الحدید - شهریار : علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه خدا را - پدرش شیخ قریش و رئیس مکه بود . پسرعموی پیامبر(ص) ، همسرش بانوی زنان عالم و ... . - اوحدی مراغهای : فر احمد چو در علی پیوست در خیبر گرفت در یک دست - ابن ابی الحدید - جرج جرداق مسیحی - ابن ابیالحدید : ما شک نداریم که علی(ع) وصی رسول الله(ص) بوده است . اگر چه عدهای که در نزد ما منسوب به عناد و لجبازی میباشند با آن مخالفت میکنند" . منابع : 1. جعفریان رسول ، تاریخ سیاسی اسلام ، ج 2 ، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، چاپ دوم/پائیز 1369 2. طبیبیان حسین ، امام علی از دیدگاه ابن ابیالحدید ، انتشارات کعبه دل ، چاپ دوم/1390 3. نرمافزار درج مهر ، سازمان میراث فرهنگی(سابق) کشور 4. نرمافزار گنجینه روایات ، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی
[ یکشنبه 98/5/27 ] [ 8:59 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً ... (المائده-3) امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین(جاودان) شما پذیرفتم ... . راستی نعمت خدا که دین اسلام باشد، چگونه کامل میشد؟ یعنی رشدش تمام میشد و به قول امروزیها به آخر خط میرسید؟ یا تنها راه رشد و استمرار افاضه الهی از جانب خداوند تعیین میشد؟ بیگمان منظور از اکمال، نهایت رشد اسلام و باز ایستادن از رشد نبود؛ بلکه آن رسالتی بود که اگر ابلاغ و اجرا نمیشد، کمال دین تحقق پیدا نمیکرد. یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ (المائدة -67) ابو طفیل به نقل از زید بن ارقم میگوید: چون رسول خدا صلى اللَّه علیه [و آله] و سلم از حجةالوداع بازگشتند در غدیرخم فرود آمدند و دستور دادند در آن مکان که درختانى بزرگ و پر شاخه بود، جاروب زنند سپس فرمود: «گویى [براى سفر ابد] فرا خوانده شدم پس اجابت کردم [کنایه از این که وفات من نزدیک است] من در میان شما دو چیز گران بها (سنگین) را میگذارم یکى از دیگرى بزرگتر است؛ کتاب خدا و عترتم اهل بیت من، پس نیک بنگرید پس از من در باره آن دو چگونه رفتار میکند؛ آن دو هرگز از یک دیگر جدا نشوند تا در کنار حوض [کوثر] نزد من باز آیند». سپس فرمود: «هر کس من ولىّ اویم پس على ولىّ اوست. خداوندا، هر کس او را دوست دارد دوست بدار، و هر کس او را دشمن دارد دشمن دار». امسال با رفتار غیرانسانی آل سعود با حجاج بیت الله در منا که به کشته و مصدومشدن چند هزار نفر منجر شد، عیدین قربانی و غدیر را به کام مسلمانان تلخ کرد. باشد که اینگونه اعمال ضدبشری زمینهای برای سقوط حامی تروریسم تکفیری و سپردن تولیت حرمین شریفین مکه و مدینه به دست خادمان واقعی حرمین باشد. انشاءالله
[ چهارشنبه 94/7/8 ] [ 9:33 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
واقعه ده سال از هجرت خاتمالانیباء(ص) گذشته و حضرتش به مکه مکرمه سفر نمود تا حج بگذارد و آداب حجگذاردن را به مسلمانان بیاموزد . سال آخر عمر پربرکت پیامبر اکرم(ص) بود و عطر سفر آخرت را استشمام فرموده بود و لذا این حج ، حجهالوداع بود . حاجیان حج گذاشتند و در جوار رحمت للعالمین در مسیر بازگشت به اوطان خویش بودند . به غدیر خم ، اندکی مانده به جحفه در نزدیکی مدینه که رسیدند پیامبر خدا دستور توقف کاروان داد ؛ پیشرفتگان را فراخواند تا به توقفگاه برگردند و دستور تامل تا نرسیدگان به محل ، باز آیند . [ سه شنبه 93/7/15 ] [ 8:35 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
واقعه ده سال از هجرت خاتمالانیباء(ص) گذشته و حضرتش به مکه مکرمه سفر نمود تا حج بگذارد و آداب حجگذاردن را به مسلمانان بیاموزد . سال آخر عمر پربرکت پیامبر اکرم(ص) بود و عطر سفر آخرت را استشمام فرموده بود و لذا این حج ، حجهالوداع بود . حاجیان حج گذاشتند و در جوار رحمت للعالمین در مسیر بازگشت به اوطان خویش بودند . به غدیر خم ، اندکی مانده به جحفه در نزدیکی مدینه که رسیدند پیامبر خدا دستور توقف کاروان داد ؛ پیشرفتگان را فراخواند تا به توقفگاه برگردند و دستور تامل تا نرسیدگان به محل ، باز آیند . جمله همسفران که به گواهی تاریخ یکصد هزار نفر بودند بر محور نگین عالم خلقت حلقه زدند . رسول حق بر بلندای جهاز شتران قرار گرفت تا آخرین گام رسالت را در آخرین سفر حج بردارد . آخرین گام رسالت یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ (المائده - 67) اى پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملاً(به مردم) برسان! و اگر نکنى، رسالت او را انجام ندادهاى! خداوند تو را از(خطرات احتمالى) مردم، نگاه مىدارد؛ و خداوند، جمعیّت کافران(لجوج) را هدایت نمىکند. در غدیر خم یزدان گفت مر پیمبر را کز پی کمال دین شو پذیره حیدر را (ملکالشعرای بهار) آری ، حضرتش مأمور بود تا گام آخر رسالت را بردارد و "اکمال دین خدا" را ابلاغ نماید . اما آن رسالت چه بود که اگر ابلاغ نمیشد ، رسالت الهی را انجام نداده بود ؟ هدف گام نهایی الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً ... (المائده - 3) امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین(جاودان) شما پذیرفتم ... . راستی نعمت خدا که دین اسلام باشد ، چگونه کامل میشد ؟ یعنی رشدش تمام میشد و به قول امروزیها به آخر خط میرسید ؟ یا تنها راه رشد و استمرار افاضه الهی از جانب خداوند تعیین میشد ؟ بیگمان منظور از اکمال ، نهایت رشد اسلام و باز ایستادن از رشد نبود ؛ بلکه آن رسالتی بود که اگر ابلاغ و اجرا نمیشد ، کمال دین تحقق پیدا نمیکرد . در غدیر خم خطاب آمده ز حق بر مصطفی تا علی را او ولی بر مهتر و کهتر کند(ملکالشعرای بهار) این گونه بود که پیامبر خدا بر بلندای ایجادشده از جهاز شتران ، دست مولیالموحدین حضرت علی(ع) را گرفت و فرمود : مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاه هر کس که من مولای او هستم علی مولای او است . خدایا دوست بدار کسی را که با علی دوست است و دشمن بدار کسی را که با او دشمن است . البته رسول گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) ابتدا از حاضران اقرار گرفت که از خودشان بر آنان اولی است . سپس مهمترین پیام الهی را بیان فرمود . علی(ع) کسیت ؟ این سوال پاسخ قطعی ندارد ، چراکه دانشمندان مسلمان و غیرمسلمان از معرفی کامل آن حضرت عاجز ماندهاند . اما به قول شاعر: آب دریا را اگر نتوان کشید پس به قدر تشنگی باید چشید بنا بر این به خود اجاز میدهم تا ؛ نه قطرهای ، بلکه به اندازه "نانوای" از صفات و ویژگیهای آن حضرت را ، آن هم به صورت محوری برشمارم و بس . علی(ع) : 1. نورش قبل از خلقت آدم ابوالبشر خلق شده بود ؛ 2. نامش را در ،آسمانها ، علی(ع) نهاده بودند ؛ 3. تنها مولود کعبه در عالم بشریت بود ؛ 4. نزد پیامبر خدا(ص) تربیت شد ؛ 5. اول مسلمان بود ؛ 6. چون هارون بود برای رسولالله(ص) ؛ 7. از آل عبا بود ؛ 8. باب شهر علم بود ؛ 9. او با حق و حق با او بود ؛ 10. امیرالمؤمنین بود ؛ 11. صدیق و فاروق بود ؛ 12. آقای زاهدان روزگار بود ؛ 13. شدیدالسیاسه بود ؛ 14. همای رحمت و آیت خدا بود ؛ 15. شرافت نسبی داشت ؛ 16. خیبرشکن بود ؛ 17. سرچشمه علم فقه بود ؛ 18. از مردان بزرگ تاریخ انسانیت است که مفهوم و نظریه عدالت هستی و جهان را پایهریزی کرد ؛ 19. وصی پیامبر(ص) بود ؛ 20. اولین شهید محراب بود ؛ 21. ... . آری ؛ این گونه بود که علی(ع) وصی رسولالله(ص) و جانشین وی شد تا پس از رحلت حضرتش خورشید ولایت و هدایت از طریق سلاله پاک آن حضرت بر سپهر بشریت بتابد و باب هدایت بشر الیالابد باز باشد و استمرار دین خدا تضمین . والسلام دهه امامت و ولایت بر همه مسلمانان مبارک باد پینوشت : - "... آدم به جبرئیل گفت این دخترک کیست که از نور جمالش بهشت درخشان شده گفت این فاطمه دختر محمّد یکى از فرزندان تو است که پیامبر آخرالزمان است گفت این تاج چیست که بر سر دارد گفت شوهرش علی بن ابى طالب است پرسید این دو گوشواره چیست گفت دو فرزندش حسن و حسین هستند." (ترجمه جلد هفتم بحارالانوار، ج3) - ارشاد القلوب- ترجمه سلگى، ج2، ص13 - هنگام تولد على علیه السّلام، سى سال از عمر مبارک پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم گذشته بود و سخت على علیهالسّلام را دوست مىداشت و دستور داد، تا گهواره او را در کنار بسترش قرار دادند و بیشتر اوقات، تربیت و حضانت او به دست مبارک پیامبر خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم صورت مىگرفت و هنگام نیاز، بدنش را مىشست، و در موقع خوردن شیر، او را در پناه خود مىگرفت و گهوارهاش را مىجنبانید و در بیدارى سرگرمش مىکرد و او را به سینه خود مىگرفت(همان) - به استناد فرازی از خطبه 56(و سبقت الی الایمان) و نقل از "اکثر اهل حدیث و اکثر محققین از اهل سیره" – ابن ابیالحدید - حذیفة بن اسید گفت: پیامبر خدا دست علىّ بن ابى طالب (ع) را گرفت و گفت: مژده باد و مژده باد، موسى از پروردگارش خواست که از خاندانش، هارون را وزیر او قرار بدهد و من از پروردگارم مىخواهم که از خاندانم على را وزیر من قرار بدهد (خدایا) به وسیله او کمر مرا محکم کن و او را در کار من شرکت بده.( سیماى امام على علیه السلام در قرآن،ص198) - حدث کساء نقل از جابر ابن عبدالله انصاری(مفاتیحالجنان ، شیخ عباس قمی) - رسوالالله(ص) : انا مدینه العلم و علی بابها - رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله و سلم : على مع الحق- أو الحق مع على(فضائل الخمسة من الصحاح الستة ج2 ص109) - ابن ابیالحدید همان - ابن ابی الحدید - شهریار : علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه خدا را - پدرش شیخ قریش و رئیس مکه بود . پسرعموی پیامبر(ص) ، همسرش بانوی زنان عالم و ... . - اوحدی مراغهای : فر احمد چو در علی پیوست در خیبر گرفت در یک دست - ابن ابی الحدید - جرج جرداق مسیحی - ابن ابیالحدید : ما شک نداریم که علی(ع) وصی رسول الله(ص) بوده است . اگر چه عدهای که در نزد ما منسوب به عناد و لجبازی میباشند با آن مخالفت میکنند" . منابع : 1. جعفریان رسول ، تاریخ سیاسی اسلام ، ج 2 ، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، چاپ دوم/پائیز 1369 2. طبیبیان حسین ، امام علی از دیدگاه ابن ابیالحدید ، انتشارات کعبه دل ، چاپ دوم/1390 3. نرمافزار درج مهر ، سازمان میراث فرهنگی(سابق) کشور 4. نرمافزار گنجینه روایات ، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی
[ شنبه 92/7/27 ] [ 10:41 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |