قائــــم استفاده از مطالب این دیدارگاه با ذکر منبع آزاد است
| ||
محمد بن عبدالله صلوات الله و سلامه علیه که نور وجودش اولین مخلوق [1]خداوند و بهانه خلقت عالم بود[2]، در کره خاکی از جنس بشر[3]بود و لاجرم همچون هر ذیحیاتی طعم مرگ را درک میکرد[4]. بیست و هشتم صفر سال یازدهم هجرت بعد از بیست و سه سال انجام رسالت، جان مبارک آن حضرت را فرشته مرگ به اذنالله ستاند و عالم هستی و ماوراء آن را عزادار کرد. غم جانگاه مصیبتی که برای عالم بشریت و فرشتگان آسمان جز با جانشینی[5]امیر مؤمنان حضرت علی(ع) که از فردای آن مصیبت عظمی شروع شد التیام نمییافت. خداوند که رسالتش را 13 سال قبل از هجرت بر عهده آخرین پیامبرش گذاشته بود، اکمال دینش[6]را در 21 ذیالحجه سال دهم هجری قمری از زبان مبارک خاتم رسولانش ابلاغ فرمود و عنان هدایت بشر را به دست فرزند ابی طالب سپرد. از بیست و نهم صفر سال یازدهم هجرت پسر ابی طالب حضرت علی(ع) هدایت امت رسول الله(ص) را عهدهدار شد و آخرین مرحله حیات گیتی که از آن پس به بهانه ظهور فرزندی از نسل آن حضرت در چرخش است رقم خورد. رسول مهربانیها که پیامبر رحمت بود از امتش پاداشی جز محبت ذیالقربایش[7]را نمیخواست، در آخرین لحظات حیات مبارکش ذویالقربی را در کنار کتاب خدا در میان امتش باقی گذاشت[8]. مدعیان اسلامخواهی که در حیات رسول خدا(ص) بر ضد آن حضرت نیز شمشیر از نیام کشیده و جنگهای زیادی را بر جانشینش حضرت علی(ع) تحمیل و خونهای فراوانی از مسلمانان را به ناحق ریخته بودند، حتی حرمت سبط اکبر پیامبر(ص)، حضرت امام حسن مجتبی(ع) را نگه نداشتند و پس از ترو شخصیت آن حضرت، در سالروز رحلت جد گرامش به دست ایادی خود، ترور و شهیدش کردند. فرزندان رسول اکرم(ص) که به عدد و نام برای امامت و هدایت امتش معرفی شده بودند، از تیغ ظلم و تعدی بازماندگان جهالت و تحجر مصون نبودند و یکی پس از دیگری مورد ستم مدعیان اسلامخواهی و خلافت واقع شده و به شهادت رسیدند. از امام حسن مجتبی(ع) که به دست ایادی معاویه بن ابی سفیان به شهادت رسید، تا امام حسین(ع) که به همراه یارانش در کربلا به دست یزید بن معاویه(لعنت الله) شهید و خاندانش به اسارت برده شدند، تا حضرت امام رضا(ع) که 30 صفر 203 هجری قمری به دست مامون عباسی ترور و شهید شد. 28 صفر سالروز رحلت جانسوز پیامبر رحمت(ص)و شهادت حضرات امام حسن مجتبی(ع)و 30 صفر سالروز شهادت حضرت امام رضا(ع)بر محبان درگاهشان تسلیت و 29 صفر سالروز شروع امامت حضرت علی(ع)گرامی باد منابع : 1. جعفریان رسول ، تاریخ سیاسی اسلام ، ج 2 ، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، چاپ دوم/پائیز 1369 2. طبیبیان حسین ، امام علی از دیدگاه ابن ابیالحدید ، انتشارات کعبه دل ، چاپ دوم/1390 3. نرمافزار گنجینه روایات ، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی
پانوشت [1] - قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ نُورِی(بحارالأنوار، ج25،ص 22( [2] - لَوْلَاکَ مَا خَلَقْتُ الْأَفْلَاکَ مَنْ أَحَبَّکَ أَحْبَبْتُهُ وَ مَنْ أَبْغَضَکَ أَبْغَضْتُه ... .(بحارالانوار ، ج 54) محمد خاتم انبیا را درود که عالم گرفته از وجودش وجود [3] - قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً (الکهف: 110( بگو: «من فقط بشرى هستم مثل شما؛ (امتیازم این است که) به من وحى مىشود که تنها معبودتان معبود یگانه است؛ پس هر که به لقاى پروردگارش امید دارد، باید کارى شایسته انجام دهد، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند! [4] - کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ و ... .(آلعمران: 185) هر کسى مرگ را مىچشد و ... . [5] - ابن ابیالحدید : ما شک نداریم که علی(ع) وصی رسول الله(ص) بوده است . اگر چه عدهای که در نزد ما منسوب به عناد و لجبازی میباشند با آن مخالفت میکنند" . [6] - الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً ... (المائده – 3( امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین(جاودان) شما پذیرفتم ... . [7] - مفسّران شیعه و سنّى مانند طبرى، با الهام از روایات،]در تفسیر آیه شریفه وَ ءَاتِ ذَا الْقُرْبىَ حَقَّهُ وَ الْمِسْکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ وَ لَا تُبَذِّرْ تَبْذِیرًا(الاسرا-26)[مىنویسند: امام سجاد علیه السلام در دوران اسارت وقتى همراه قافله اسرا به شام رسید، در مقام محاجّه با آنان که اسراى اهل بیت را بىدین و خارجى مىخواندند، با استناد به این آیه فرمودند: مراد از «ذَا الْقُرْبى» ما هستیم! [8] - روایت معروف از پیامبر خدا(ص) که فرمود : إنّی تارک فیکم الثّقلین ألا إنّ أحدهما أکبر من الآخر کتاب اللَّه ممدود من السّماء إلى الأرض و عترتی أهل بیتی و إنّهما لن یفترقا حتّى یردا علیّ الحوض.(الحکم الزاهرة با ترجمه انصارى،ص124( من دو چیز گرانبها میان شما باقى مىگذارم. بدانید یکى از این دو از دیگرى بزرگتر است: کتاب خدا که از آسمان به سوى زمین کشیده شده، و عترتم که خاندان منند. این دو از یک دیگر جدا نمىشوند تا در کنار حوض بر من وارد شوند.
[ جمعه 99/7/25 ] [ 8:26 صبح ] [ ]
[ نظرات () ]
مقدمه جنگ بین "نفاق و دورویی" به فرماندهی "یزید بن معاویه بن ابیسفیان"[1] از یک طرف و "توحید و وحدانیت" به رهبری "حسین بن علی بن ابیطالب(ع)"[2] از طرف دیگر ، در عصر روز دهم محرم سال 61 هجری قمری با شهادت بنیهاشم و غیر بنیهاشم ظاهرا با غلبه جناح نفاق به پایان رسید. اما واقعیت این است که عاشورا و حماسه حسین(ع) نه تنها همچنان زنده مانده، بلکه حتی برای آزادگان غیرمسلمان نیز حیاتبخش است. لعن نفرین خدا و فرشتگان و بشریت بر یزید و یزیدیان، و سلام و صلوات الهی بر حسین(ع) و یاران باوفایش باد. بازخوانی حادثه کربلا در یک نگاه و از زبان آمار برای اطلاع حسینیان: اول - آمار عمومی 1. مدت قیام حسین (ع) از روز امتناع از بیعت با یزید تا عاشورای سال 61 هجری قمری 175 روز (مدینه 12روز، مکه 4 ماه و ده روز ، 23 روز بین راه مکه تا کربلا و 8 روز کربلا). 2. نامه رسیده از کوفه 12000، بیعت با مسلم بن عقیل در کوفه 18 تا 40 هزار ذکر شده است. 3. شهدای کربلا 111 نفر که 33 نفر از اولاد علی (ع) و بنیهاشم بودند[3]. 4. سرهای شهدا که بین قبایل تقسیم شد 78 سر. 5. زخم بر بدن حسین (ع) بعد از شهادت 33 زخم نیزه و 34 ضربه شمشیر غیر از تیر. 6. سپاه کوفه 33 هزار نفر. 7. مادر 9 شهید در صحنه کربلا شاهد شهادت فرزند خود بودند: رباب، زینب، زمله، بنت شلیل جیلیه، رقیه دختر علی(ع) و ام وهب. 8. پنج کودک نا بالغ در کربلا شهید شدند. 9. هفت نفر در حضور پدرشان شهید شدند. 10. زن شهید در کربلا ؛ 15 زن در کربلا بودند که 5 نفر به دشمن حمله یا اعتراض کردند و "ام وهب" شهید شد. 2 - تقسیمبندی شهدای واقعه کربلا: اول) از اصحاب پیامبر(ص):2 نفر (انس بن حارث و عبدالله بن عبد ربه انصاری)[4]. دوم) از یاران امام علی(ع):8 نفر(ابو ثُمامه عمرو بن عبد اللّه صائِدى ، حبیب بن مُظاهر اسدى، زاهر، غلام عمرو بن حَمِق، عمّار بن ابى سلامه دالانى، سعد بن حارث خُزاعى، غلام امیر مؤمنان(ع)، عبد اللّه بن عُمَیر کَلْبى، کَردوس بن زهیر، نافِع بن هلال جملى). سوم) از اهلبیت(علیهمالسلام):60 نفر که 18 نفر معروفند ولی 42 نفر در منابع نادر ذکر شدهاند. شامل: فرزندان امام علی(ع): 7 نفر(حسین، عباس، عبدالله، ابوبکر، عثمان، جعفر و محمد). فرزندان امام حسن(ع): 3 نفر(عبدالله، ابوبکر و قاسم). فرزندان امام حسین(ع): 2 نفر(علی اکبر و عبدالله(علی اصغر)). فرزندحضرت زینب(ع): 1 نفر (محمد)[5] چهارم) از یاران امام حسین(ع):84 نفر، 4 نفر به همراه غلام خود به علاوه 3 غلام از امام حسین(ع) و 3 غلام بدون حضور اربابشان. 3 - مادران و پدران ارجمند بعضی شهدای کربلا : مادران بعضی شهدای هاشمی در کربلا: 1. فاطمه(س) 1 فرزند؛ (حسین) 2. امالبنین همسر علی(ع) 3 فرزند؛ (عباس، عبدالله و جعفر)[6] 3. لیلا همسر حسین(ع) 1 فرزند؛ (علی اکبر) 4. رباب همسر حسین(ع) 1 فرزند؛ (علی اصغر) 5. ام ولد همسر علی(ع) 1 فرزند؛ (محمد) 6. ام ولد همسر حسن(ع) 1 فرزند[7] 7. زینب(س) دختر علی(ع) 1 فرزند 8. رقیه دختر علی(ع) 1 فرزند پدران بعضی شهدای هاشمی در کربلا : 1. علی (ع) : 7 فرزند و 7 نوه و 3 برادرزاده 2. عقیل : 3 فرزند و 2 نوه 3. حسین : 2 پسر و 3 برادرزاده و 2 خواهرزاده 4. حسن : 3 فرزند و 2 برادرزاده و 2 خواهرزاده 4 - اسامی شهدای بنی هاشم در کربلا: 1 ـ علی بن حسین(اکبر) بن علی(ع) 27 ساله/مادرش لیلا 2 ـ عبدالله بن علی بن ابی طالب 25 ساله/مادرش امالبنین 3 ـ جعفر بن علی بن ابی طالب 19 ساله/مادرش امالبنین 4 ـ عثمان بن علی ابن طالب21 ساله/مادرش امالبنین 5 ـ محمد(اصغر) علی بن ابی طالب/مادرش ام ولد یا اسماء 6 ـ عباس بن علی بن ابی طالب پرچمدار حسین(ع) ـ (ابوالفضل) مادرش امالبنین 7 ـ عبدالله بن حسین بن علی بن ابی طالب(اصغر 6 ماهه) مادرش رباب 8 ـ ابوبکر بن حسن بن علی بن ابی طالب/مادرش ام ولد 9 ـ قاسم بن حسن بن علی بن ابی طالب 10 ـ عبدالله بن حسن بن علی بن ابی طالب 11 ساله/مادرش سلیل یا احتمالا ام ولد 11 ـ عون بن عبدالله بن جعفربن ابی طالب/مادرش زینب( دختر علی(ع) ) 12 ـ محمد بن عبدالله بن جعفربن ابی طالب/مادرش خوصا 13 ـ جعفر بن عقیل بن ابی طالب/مادرش ام تغز 14 ـ عبدالرحمن بن عقیل بن ابی طالب/مادرش ام ولد 15 ـ عبدالله بن مسلم عقیل بن ابی طالب/مادرش رقیه دختر علی(ع) 16 ـ عبدالله بن عقیل بن ابی طالب/مادرش ام ولد 17 ـ محمد بن ابی سعید بن عقیل بن ابی طالب 18 ـ حسین بن علی(ع) سالار شهیدان کتابنامه 1. طباطبایینژاد سیدمحمود ،گروه پژوهشی دانشنامه امام حسین(ع)،تابناک 7/9/91 به نقل از خبرگزاری فارس 2. شمسالدین محمد مهدی ، ترجمه هاشمزاده ناصر ، انصارالحسین، انتشارات امیرکبیر/1364 3. محدثی جواد ، فرهنگ عاشورا 4. دانشنامه ویکی پیدیا http://fa.wikipedia.org پانوشت [1] - معاویه پدرش ابیسفیان(البته نسبشناسان در این که ابیسفیان پدر معاویه باشد تردید کردهاند) و هنده(در جنگ احد جگر حضرت حمزه/عموی پیامبر/ را درآورد و خورد) است . معاویه در جنگهای بدر و خندق بر ضد پیامبر(ص) جنگید و سرانجام در سن 23 سالگی به همراه پدرش اسلام را پذیرفت. معاویه ابتدا از بیعت با خلیفه اول سر باز زد ولی با اصرار بیعت کرد. در جریان محاصره خلیفه سوم، علیرغم درخواست کمک، در کمکرسانی تعلل کرد ولی بعد از مرگ خلیفه، به بهانه خونخواهی او با حضرت علی(ع) وارد جنگ صفین شد. او خلافت غصبی را پادشاهی کرد و هم او بود که لعن حضرت امام علی(ع) را که نزد اهل سنت خلیفه چهارم است بر منابر رسمی نمود. یزید بن معاویه که شرابخوار ، زنباره و بوزینهباز بود، حمله به کعبه را نیز در کارنامه ننگین خود دارد.(ویکی پیدیا فارسی) [2] - حسین فرزند علی(ع) و زهرا(س)، خامس آل عبا و امام سوم شیعیان که همه پیامبران الهی در عزای او گریه کردهاند است. [3] - بعضی منابع کل شهدای صحنه کربلا را 100 نفر شامل 18 نفر از بنیهاشم و 82 نفر غیرهاشمی ذکر کردهاند و 6 نفر هم در کوفه(عبدالاعلی بن یزید کلبی ، عبدالله بن بقطر ، عمار بن صلخب ازدی ، قیس بن مسهر صیداوی، مسلم بن عقیل، هانی بن عروه مرادی ) شهید شدهاند و این که در نقل و دید عموم 72 شهید کربلا داریم ، منظور قطع حدود 72 نفر یا کمی بیشتر از سر شهداست. [4] - بعضی منابع اصحاب پیامبر(ص) که در صحنه کربلا شهید شدند را 6 نفر ذکر کردهاند. [5] - در کتب معتبر از جمله ارشاد ،ترجمه سیدهاشم رسولی محلاتی "محمد و عون " فرزندان حضرت زینب(س) نامیده شدهاند. با این توصیف از امام حسن و امام حسین (علیهمالسلام) دو خواهرزاده شهید شدهاند. [6] - بعضی منابع عثمان بن علی بن ابیطالب فرزند امالبنین را نیز ذکر کردهاند. [7] - بعضی منابع دو فرزند دیگر نیز از این خانم را نقل نمودهاند. [ یکشنبه 99/6/9 ] [ 7:54 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
یزید بن معاویه که خون هند جگرخوار در رگهایش جار ی بود، بر کرسی خلافت مسلمین تکیه زد و لشکریان تحت امر آن خلیفه شرابخوار و بوزینهباز - قربه الی الله- نوه پیامبر خویش را سر بریدند و خاندان نبوت را به اسارت بردند، قرنها بعد فرزندان ناخلف آن یزید با انقلاب ایدئولوژیک، جهاد نکاح را واجب شمردند، چون ضحاک ماردوش مغز انسانهای بیگناه را متلاشی نمودند و برای ادامه حیات ننگین خود در ایران اسلامی کربلاها خلق کردند. چرا که خون مایه حیات تروریسم است. هشتم شهریور امسال مقارن با نهم محرم، تاسوعاست. خون حسین بن علی(ع) در شریان تاریخ موتور محرکه امر به معروف و نهی از منکر برای احیاء دین رسول الله(ص) است. هشتم شهریور 1360 خون رجائی و باهنر به دست فرزندان ناخلف یزید به زمین ریخته شد و امتزاج با خون حسین(ع) یافت و آن دو عزیر را همچون 17000 شهید ترور، ماندگار تاریخ ساخت. درود بیپاین الهی بر شهیدان و لعنت خداوند قهار بر یزید و یزیدیان باد [ جمعه 99/6/7 ] [ 5:20 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
امام رضا(ع) فرمود محرم ماهى بود که اهل جاهلیت نبرد را در آن حرام مىدانستند و خون ما را در آن حلال شمردند و حرمت ما را هتک کردند و ذرارى و زنان ما را اسیر کردند و آتش به خیمه?هاى ما زدند و آنچه بنه در آن بود چپاول کردند و در امر ما رعایتى از رسول خدا(ص) نکردند. روز شهادت حسین(ع) چشم ما را ریش کرد و اشک ما را روان ساخت و عزیز ما را در زمین کربلا خوار کرد و گرفتارى و بلا به ما دچار ساخت. تا روز قیامت بر مانند حسین باید گریست این گریه گناهان بزرگ را بریزد. سپس فرمود: پدرم را شیوه بود که چون محرم میشد خنده نداشت و اندوه بر او غالب بود تا روز دهم روز دهم روز مصیبت و حزن و گریهاش بود و میفرمود در این روز حسین کشته شد. الأمالی (للصدوق)، ترجمه کمرهاى، ص128 [ یکشنبه 99/6/2 ] [ 4:45 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
آخرین گام رسالت یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ(المائده - 67) اى پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملاً(به مردم) برسان! و اگر نکنى، رسالت او را انجام ندادهاى! خداوند تو را از(خطرات احتمالى) مردم، نگاه مىدارد؛ و خداوند، جمعیّت کافران(لجوج) را هدایت نمىکند. در غدیر خم یزدان گفت مر پیمبر را کز پی کمال دین شو پذیره حیدر را(ملکالشعرای بهار) آری، حضرتش مأمور بود تا گام آخر رسالت را بردارد و "اکمال دین خدا" را ابلاغ نماید. اما آن رسالت چه بود که اگر ابلاغ نمیشد، رسالت الهی را انجام نداده بود؟ هدف گام نهایی الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً ...(المائده - 3) امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین(جاودان) شما پذیرفتم... . راستی نعمت خدا که دین اسلام باشد، چگونه کامل میشد؟ یعنی رشدش تمام میشد و به قول امروزیها به آخر خط میرسید؟ یا تنها راه رشد و استمرار افاضه الهی از جانب خداوند تعیین میشد؟ بیگمان منظور از اکمال، نهایت رشد اسلام و باز ایستادن از رشد نبود؛ بلکه آن رسالتی بود که اگر ابلاغ و اجرا نمیشد، کمال دین تحقق پیدا نمیکرد. در غدیر خم خطاب آمده ز حق بر مصطفی تا علی را او ولی بر مهتر و کهتر کند(ملکالشعرای بهار) این گونه بود که پیامبر خدا بر بلندای ایجادشده از جهاز شتران، دست مولیالموحدین حضرت علی(ع) را گرفت و فرمود: مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاه البته رسول گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) ابتدا از حاضران اقرار گرفت که از خودشان بر آنان اولی است. سپس مهمترین پیام الهی را بیان فرمود. علی(ع) کسیت ؟ این سوال پاسخ قطعی ندارد، چراکه دانشمندان مسلمان و غیرمسلمان از معرفی کامل آن حضرت عاجز ماندهاند. اما به قول شاعر: آب دریا را اگر نتوان کشید پس به قدر تشنگی باید چشید بنا بر این به خود اجاز میدهم تا؛ نه قطرهای، بلکه به "نانواندازهای" از صفات و ویژگیهای آن حضرت را، آن هم به صورت محوری برشمارم و بس. علی(ع) : 1. نورش قبل از خلقت آدم ابوالبشر خلق شده بود[1] ؛ 2. تنها مولود کعبه در عالم بشریت بود ؛ 3 نزد پیامبر خدا(ص) تربیت شد[3] ؛ 4. اول مسلمان بود[4] ؛ 5. چون هارون بود برای رسولالله(ص)[5] ؛ 6. از آل عبا بود[6] ؛ 7. باب شهر علم بود[7] ؛ 8. او با حق و حق با او بود[8] ؛ 9. امیرالمؤمنین بود[9] ؛ 10. صدیق و فاروق بود[10] ؛ 11. از مردان بزرگ تاریخ انسانیت است که مفهوم و نظریه عدالت هستی و جهان را پایهریزی کرد[16] ؛ 12. وصی پیامبر(ص) بود[17] ؛ 13. اولین شهید محراب بود؛ 14. ... . آری؛ این گونه بود که علی(ع) وصی رسولالله(ص) و جانشین وی شد تا پس از رحلت حضرتش خورشید ولایت و هدایت از طریق سلاله پاک آن حضرت بر سپهر بشریت بتابد و باب هدایت بشر الیالابد باز باشد و استمرار دین خدا تضمین. والسلام basiyrat@ علی را علی مقتداست است بیگمان کنیم بیعتش را جلی و نهان بیعتش ناشکستنیمان را با امام خامنهای(حفظهالله) تجدید میکنیم دهه امامت و ولایت بر همه مسلمانان مبارک باد پانوشت : [1] - "... آدم به جبرئیل گفت این دخترک کیست که از نور جمالش بهشت درخشان شده گفت این فاطمه دختر محمّد یکى از فرزندان تو است که پیامبر آخرالزمان است گفت این تاج چیست که بر سر دارد گفت شوهرش علی بن ابى طالب است پرسید این دو گوشواره چیست گفت دو فرزندش حسن و حسین هستند." (ترجمه جلد هفتم بحارالانوار، ج3) [2] - ارشاد القلوب- ترجمه سلگى، ج2، ص13 [3] - هنگام تولد على علیه السّلام، سى سال از عمر مبارک پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم گذشته بود و سخت على علیهالسّلام را دوست مىداشت و دستور داد، تا گهواره او را در کنار بسترش قرار دادند و بیشتر اوقات، تربیت و حضانت او به دست مبارک پیامبر خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم صورت مىگرفت و هنگام نیاز، بدنش را مىشست، و در موقع خوردن شیر، او را در پناه خود مىگرفت و گهوارهاش را مىجنبانید و در بیدارى سرگرمش مىکرد و او را به سینه خود مىگرفت(همان) [4] - به استناد فرازی از خطبه 56(و سبقت الی الایمان) و نقل از "اکثر اهل حدیث و اکثر محققین از اهل سیره" – ابن ابیالحدید [5] - حذیفة بن اسید گفت: پیامبر خدا دست علىّ بن ابى طالب (ع) را گرفت و گفت: مژده باد و مژده باد، موسى از پروردگارش خواست که از خاندانش، هارون را وزیر او قرار بدهد و من از پروردگارم مىخواهم که از خاندانم على را وزیر من قرار بدهد (خدایا) به وسیله او کمر مرا محکم کن و او را در کار من شرکت بده.( سیماى امام على علیه السلام در قرآن،ص198) [6] - حدث کساء نقل از جابر ابن عبدالله انصاری(مفاتیحالجنان ، شیخ عباس قمی) [7] - رسوالالله(ص) : انا مدینه العلم و علی بابها [8] - رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله و سلم : على مع الحق- أو الحق مع على(فضائل الخمسة من الصحاح الستة ج2 ص109) [9] - ابن ابیالحدید [10] همان [11] - ابن ابی الحدید [12] - شهریار : علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه خدا را [13] - پدرش شیخ قریش و رئیس مکه بود . پسرعموی پیامبر(ص) ، همسرش بانوی زنان عالم و ... . [14] - اوحدی مراغهای : فر احمد چو در علی پیوست در خیبر گرفت در یک دست [15] - ابن ابی الحدید [16] - جرج جرداق مسیحی [17] - ابن ابیالحدید : ما شک نداریم که علی(ع) وصی رسول الله(ص) بوده است . اگر چه عدهای که در نزد ما منسوب به عناد و لجبازی میباشند با آن مخالفت میکنند" . منابع : 1. جعفریان رسول ، تاریخ سیاسی اسلام ، ج 2 ، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، چاپ دوم/پائیز 1369 2. طبیبیان حسین ، امام علی از دیدگاه ابن ابیالحدید ، انتشارات کعبه دل ، چاپ دوم/1390 3. نرمافزار درج مهر ، سازمان میراث فرهنگی(سابق) کشور 4. نرمافزار گنجینه روایات ، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی [ جمعه 99/5/17 ] [ 12:40 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
به نام "پیونددهنده دلها" کاغذ و قلم برداشتم تا در باره یک "واقعه آسمانی" که در زمین به وقوع پیوسته است یادداشتی بنگارم ، واقعهای که دو انسان کامل موضوع آن بودهاند ؛ یکی را تاریخ با دهها خصیصه و ویژگی میشناسد از جمله : 1 – صدیق و فاروق ؛ 2 – سبقت الیالایمان ؛ 3 – شجاع و مجاهد ؛ 4 – سخی و زاهد ؛ 5 – دارای شرافت نسبی ؛ 6 – شدیدالسیاسه ؛ 7 – سرچشمه ریشه و پایه علم فقه که هر فقیهی جیرهخوار او بوده است ؛ 8 - ... ؛ و آن دیگری نیز با خصایص و ویژگیهای بسیار از جمله : 1 – اگر او نبود ، پدرش خلق نمیشد ؛ 2 – مادرِ پدر بود ؛ 3 – کوثرِ پدر بود ؛ 4 – شوهرش دروازه شهر علم بود ؛ و ... ؛ و بالاخره به مطلبی از نویسنده مشهور مسیحی رسیدم که گفته است : "من تاکنون شش جلد کتاب در اینباره]زوج[ نوشتهام و با این حال احساس میکنم که به حقیقتِ آن حضرت دست نیافته و نتوانستهام هر آنچه را که میخواهم در مورد آن حضرت بگویم و جمع کنم، پس اینکه بخواهم آنها را در اینجا با دو یا سه جمله بیان کنم کاری دشوار است." این بود که قلم برنهادم و از خود شرم کردم که ... ؟! یکم مرداد مصادف با اول ذی الحجه، سالروز ازدواج آسمانی فرشته الهی که برای مادری پدرش که پدر او را "پاره تن" خویش نامید با "اول مؤمن" و "وزیر بهانه خلقت عالم" ،بر زمینیان و آسمانیان مبارک باد. [ چهارشنبه 99/5/1 ] [ 7:45 صبح ] [ ]
[ نظرات () ]
جعفر بن محمد(ع) امام ششم شیعیان و رئیس مذهب جعفری میباشد که نقل است بیش از 4 هزار شاگرد در مکتبش به فراگیری علوم مشغول بودهاند. آن امام هُمام سرچشمه علوم بود و جهان عصر ایشان و بعد از آن از پرتوهای انسانساز وجود مبارکش بهرهمند بوده و خواهد بود. در سالگشت شهادت امام جعفر صادق(ع) شش تشعشع از تشعشات انوار نورانی آن حضرت تبرکاً برشمرده میشود: 1 - نیکی به همسایه عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ حُسْنُ الْجِوَارِ یَزِیدُ فِی الرِّزْق(نقل از وسائل الشیعة) امام صادق(ع) فرمود: همسایهداری نیک، روزی را میافزاید. قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّادِقُ (ع) مَنْ رُزِقَ مِنْ أَرْبَعَةِ خِصَالٍ وَاحِداً دَخَلَ الْجَنَّةَ بِرِّ الْوَالِدَیْنِ أَوْ صِلَةِ الرَّحِمِ أَوْ حُسْنِ الْجِوَارِ أَوْ حُسْنِ الْخُلُق(نقل از جامع الأخبار) آن حضرت همچنین فرمود: به هر کس یکی از چهار خصلت روزی شود وارد بهشت میگردد: نیکی به پدر و مادر، صله رحم، همسایهداری نیکو و خوشاخلاقی. 2 - حسن خلق قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) مَا یَقْدَمُ الْمُؤْمِنُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَمَلٍ بَعْدَ الْفَرَائِضِ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مِنْ أَنْ یَسَعَ النَّاسَ بِخُلُقِه(نقل از الکافی) امام صادق(ع): مؤمن، پس از واجبات، عملی محبوبتر از خوشررفتاری با مردم، بر خدا عرضه نکرده است. 3 – خوشخویى عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْبِرُّ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ یَعْمُرَانِ الدِّیَارَ وَ یَزِیدَانِ فِی الْأَعْمَار(نقل از الکافی) امام صادق(ع): نیکی و خوشخویی سرزمین را اباد میکنند و بر عمر آدمی میافزایند. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) حُسْنُ الْخُلُقِ مَجْلَبَةٌ لِلْمَوَدَّةِ(نقل از الکافی) آن حضرت فرمود: خوشررویی عامل جلب دوستی است. 4 - چشم پوشی از خطا از وظایف حاکمان ثَلَاثَةٌ تَجِبُ عَلَى السُّلْطَانِ لِلْخَاصَّةِ وَ الْعَامَّةِ- مُکَافَاةُ الْمُحْسِنِ بِالْإِحْسَانِ لِیَزْدَادُوا رَغْبَةً فِیهِ- وَ تَغَمُّدُ ذُنُوبِ الْمُسِیءِ لِیَتُوبَ وَ یَرْجِعَ عَنْ غَیِّهِ «3»- وَ تَأَلُّفُهُمْ جَمِیعاً بِالْإِحْسَانِ وَ الْإِنْصَاف(بحار الأنوار) امام صادق(ع) فرمود: بر حاکمان لازم است سه چیز را درباره خاص و عام رعایت کنند: اول) دادن پاداش نیکو به نیکوکاران تا به کارهای خیر تشویق شوند. دوم) چشمپوشی از گناهان خطاکاران تا توبه کنند و از راه خطا باز گردند. سوم) تألیف قلوب همه اقشار مردم با احسان و انصاف. 5 - خشنودى شیطان از تفرقه و خشم شیطان از وحدت عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا یَزَالُ إِبْلِیسُ فَرِحاً مَا اهْتَجَرَ الْمُسْلِمَان فَإِذَا الْتَقَیَا اصْطَکَّتْ رُکْبَتَاهُ وَ تَخَلَّعَتْ أَوْصَالُهُ- وَ نَادَى یَا وَیْلَهُ مَا لَقِیَ مِنَ الثُّبُور(بحار الأنوار) امام صادق(ع) فرمود: هرگاه دو مسلمان از یکدیگر جداشوند]قهر باشند[ شیطان پیوسته شادمان است و چون آن دو آشتی کردند، زانوان شیطان به لرزش میافتند و بندهایش از هم جدا میشوند و فریاد برمیآورد: وای بر من از هلاکتی که بدان گرفتار شدم. 6 - نفى ذلتپذیرى عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ فَوَّضَ إِلَى الْمُؤْمِنِ أَمْرَهُ کُلَّهُ وَ لَمْ یُفَوِّضْ إِلَیْهِ أَنْ یَکُونَ ذَلِیلًا أَ مَا تَسْمَعُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ- وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ(بحار الأنوار) امام صادق(ع) فرمود: خدا همه کارهای مؤمن را به خود او واگذاشت؛ ولی به او اجازه ذلت و خواری نداد. فَالْمُؤْمِنُ یَکُونُ عَزِیزاً وَ لَا یَکُونُ ذَلِیلًا وَ قَالَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ أَعَزُّ مِنَ الْجَبَلِ یُسْتَقَلُّ مِنْهُ بِالْمَعَاوِلِ وَ الْمُؤْمِنُ لَا یُسْتَقَلُّ مِنْ دِینِه(بحار الأنوار) آن حضرت فرمود: پس مؤمن عزیز است و ذلیل نیست. مؤمن از کوه نفوذناپذیرتر است، زیرا از کوه با ضربههای کلنک کاسته میشود؛ اما با هیچ ابزاری نمیتوان از ایمان مؤمن کاست.
25 شوال سالگشت شهادت امام جعفر صادق(ع) بر جامعه مسلمانان تسلیت باد منبع: جوادی آملی عبدالله، مفاتیح الحیاه، مرکز نشر اسرائ، چاپ یازدهم بهار 1391 [ سه شنبه 99/3/27 ] [ 9:31 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
سخن گفتن از اقیانوس بىکرانه معارف و کمالات حقیقت جاودانه تاریخ، حضرت علىّ علیهالسّلام و ترسیم و تبیین ابعاد وجودى چنین شخصیت بىنظیرى تنها از عهده خالق هستى و ذوات مقدّس معصومان علیهم السلام برمىآید و بس. 1. نورش قبل از خلقت آدم ابوالبشر خلق شده بود[1]؛ 2. تنها برای او دیوار کعبه شکافته شد و تنها او در خانه خدا به دنیا آمد؛ 3. نامش را در ،آسمانها ، علی(ع) نهاده بودند[2]؛ 4. نزد پیامبر خدا(ص) تربیت شد[3]؛ 5. اول مسلمان بود[4]؛ 6. در سال سوم هجرت، تنها او بود که به ندای پیامبر(ص) برای یاریاش لبیک گفت؛ 7. چون هارون بود برای رسولالله(ص)[5]؛ 8. از آل عبا بود[6]؛ 9. در مباهله فقط او بود که غیر از فرزندان پیامبر(ص) در مباهله شرکت داشت؛ 10. درِ شهر علم بود[7]؛ 11. او با حق و حق با او بود[8]؛ 12. امیرالمؤمنین بود[9]؛ 13. صدیق و فاروق بود[10]؛ 14. آقای زاهدان روزگار بود[11]؛ 15. شدیدالسیاسه بود؛ 16. همای رحمت و آیت خدا بود[12]؛ 17. شرافت نسبی داشت[13]؛ 18. خیبرشکن بود[14]؛ 19. سرچشمه علم فقه بود[15]؛ 20. از مردان بزرگ تاریخ انسانیت است که مفهوم و نظریه عدالت هستی و جهان را پایهریزی کرد[16]؛ 21. تنها او بود که در لیل المبیت(شب هجرت پیامبر(ص) در بستر آن حضرت خوابید؛ 22. وصی پیامبر(ص) بود[17]؛ 23. قَسِیمُ الْجَنَّةِ وَ النَّار[18]؛ 24. اولین شهید محراب بود؛ 25. اول امام بود و تنها از پشت او یازده ستاره آسمان امامت و ولایت به وجود آمدند؛
____________________ منابع 1 - نرمافزار درج مهر، سازمان میراث فرهنگی(سابق) کشور 2 - نرمافزار گنجینه روایات، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی 3 - طبیبیان حسین، امام علی از دیدگاه ابن ابیالحدید، انتشارات کعبه دل، چاپ دوم/1390
پانوشت [1] - "... آدم به جبرئیل گفت این دخترک کیست که از نور جمالش بهشت درخشان شده گفت این فاطمه دختر محمّد یکى از فرزندان تو است که پیامبر آخرالزمان است گفت این تاج چیست که بر سر دارد گفت شوهرش علی بن ابى طالب است پرسید این دو گوشواره چیست گفت دو فرزندش حسن و حسین هستند." (ترجمه جلد هفتم بحارالانوار، ج3) [2] - ارشاد القلوب- ترجمه سلگى، ج2، ص13 [3] - هنگام تولد على علیه السّلام، سى سال از عمر مبارک پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم گذشته بود و سخت على علیهالسّلام را دوست مىداشت و دستور داد، تا گهواره او را در کنار بسترش قرار دادند و بیشتر اوقات، تربیت و حضانت او به دست مبارک پیامبر خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم صورت مىگرفت و هنگام نیاز، بدنش را مىشست، و در موقع خوردن شیر، او را در پناه خود مىگرفت و گهوارهاش را مىجنبانید و در بیدارى سرگرمش مىکرد و او را به سینه خود مىگرفت(همان) [4] - به استناد فرازی از خطبه 56(و سبقت الی الایمان) و نقل از "اکثر اهل حدیث و اکثر محققین از اهل سیره" – ابن ابیالحدید [5] - حذیفة بن اسید گفت: پیامبر خدا دست علىّ بن ابى طالب (ع) را گرفت و گفت: مژده باد و مژده باد، موسى از پروردگارش خواست که از خاندانش، هارون را وزیر او قرار بدهد و من از پروردگارم مىخواهم که از خاندانم على را وزیر من قرار بدهد (خدایا) به وسیله او کمر مرا محکم کن و او را در کار من شرکت بده.( سیماى امام على علیه السلام در قرآن،ص198) [6] - حدث کساء نقل از جابر ابن عبدالله انصاری(مفاتیحالجنان، شیخ عباس قمی) [7] - رسوالالله(ص): انا مدینه العلم و علی بابها [8] - رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله و سلم : على مع الحق- أو الحق مع على(فضائل الخمسة من الصحاح الستة ج2 ص109) [9] - ابن ابیالحدید [10] همان [11] - ابن ابی الحدید [12] - شهریار: علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه خدا را [13] - پدرش شیخ قریش و رئیس مکه بود . پسرعموی پیامبر(ص) ، همسرش بانوی زنان عالم و ... . [14] - اوحدی مراغهای: فر احمد چو در علی پیوست درِ خیبر گرفت در یک دست [15] - ابن ابی الحدید [16] - جرج جرداق مسیحی [17] - ابن ابیالحدید: ما شک نداریم که علی(ع) وصی رسول الله(ص) بوده است. اگر چه عدهای که در نزد ما منسوب به عناد و لجبازی میباشند با آن مخالفت میکنند". [18] - الامالی صدوق، ص 89 [ پنج شنبه 99/2/25 ] [ 6:50 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
روایت شده است که عمرو بن عاص به معاویه گفت: حسن بن على مردى است با حیا و هنگامى که بر فراز منبر برود و مردم با تندى به او نگاه کنند، خجل گردیده و کلامش را قطع میکند. پس اجازه بده او به منبر برود. معاویه، خطاب به امام حسن- علیه السّلام- گفت: اى ابا محمّد! برو منبر و ما را موعظه کن. حضرت، منبر رفت و حمد و ثناى خداى را به جا آورد و بر جدّش درود فرستاد و سپس فرمود: اى مردم! هر کس مرا شناخته که شناخته و هر کس مرا نمیشناسد پس بداند که من حسن فرزند على، فرزند بانوى زنان عالم فاطمه دختر رسول خدا، فرزند رسول خدا، فرزند نبى خدا، فرزند سراج منیر، فرزند بشیر نذیر، فرزند رحمة للعالمین، فرزند کسى که بر جنّ و انس بر انگیخته شده، فرزند بهترین مردمان بعد از رسول خدا، فرزند صاحب فضائل، فرزند صاحب معجزات و دلایل، فرزند امیر مؤمنان هستم. و من کسى هستم که از حقّم باز داشته شدهام. من و برادرم، دو آقاى جوانان اهل بهشت هستیم و من زاده رکن و مقامم و من زاده مکّه و منى، مشعر و عرفاتم. معاویه، خشمگین شد و گفت: این مطالب را رها کن و در توصیف خرما سخن بگو! حضرت فرمود: باد آن را بارور میکند و گرما میرساندش و سرماى شب، آن را مرغوب میکند. سپس به کلام سابقش برگشته و فرمود: من زاده شفیع و مطاعم، من فرزند کسى هستم که ملائکه در کنار او جنگ کردهاند. من پسر کسى هستم که قریش در مقابل او سر فرود آوردند. و من پسر امام مردم و زاده رسول خدا- صلّى اللَّه علیه و آله- هستم. در این هنگام، معاویه از آشوب مردم ترسید و گفت: اى ابا محمّد! بس است! از منبر پایین بیا، آنچه بیان کردى براى ما کافى است. آن گاه حضرت از منبر پایین آمد. معاویه گفت: گمان کردم مىخواهى خلیفه شوى، تو را چه به خلافت!!! امام فرمود: خلیفه، کسى است که عمل به کتاب خدا و سنّت پیامبرش نماید، نه کسى که ظلم کند و تعطیل سنّت پیامبر نماید و دنیا را پدر و مادر خویش گیرد.(جلوههاى اعجاز معصومین علیهم السلام، ص: 188 و 189) پانزدهم رمضان سالروز میلاد مام حسن(ع) مبارک باد [ جمعه 99/2/19 ] [ 4:23 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
بانوی ثروتمند مکه به پیشنهاد ابوطالب، غلامش "میسره" و همه مالالتجاره را در اختیار "محمد امین" قرار داد تا به تجارت بپردازد. کاروان بازگشت و میسره از جلوههای سفر با محمد امین برای خدیجه گفت. ابوطالب بانوی ثروتمند مکه را برای بردرزادهاش خواستگاری کرد و خطبه عقدشان را جاری ساخت. از آن پس خدیجه انیس مونس "محمد امین" گردید و چون محمد به رسالت خدا برگزیده شد، ساعاتی بعد اولین ایمانآورنده به دینش شد و همه داشتههایش را در آن راه بخشید. خدیجه مادر امت و "امالمؤمنین" بود و رسولالله(ص) در حیات آن فداکار، همسر دیگری برنگزید و چون درگذشت، ملول و محزون شد و بسیار یاد او میکرد. وصف امالمؤمنین خدیجه(س) در این مقال نگنجد، لاجرم به اشارتی بسنده میشود و ... . 1. اول مسلمان روایت است که پیغمبر(ص) روز دوشنبه مبعوث گردید و خدیجه در همان روز مسلمان شد و على (ع) در روز سه شنبه،... و نیز از انس بن مالک است که پیغمبر(ص) روز دوشنبه مبعوث شد و خدیجه در پایان همان روز مسلمان شد و على (ع) در روز سهشنبه. 2. صاحب فضل و قدر فضل او مورد اتفاق است و قدرش مورد تردید نیست و او نخست کس است که به رسول خدا(ص) ایمان آورده و همه مالش را در راه آن حضرت خرج کرده و پیغمبر(ص) بسیار یاد او میکرد و او را میستود و میفرمود: هیچ مالى چون مال او به من سود نبخشید و خدایش از او فرزندى گرامى به وى روزى کرد و تا خدیجه زنده بود آن حضرت به احترام او زن دیگرى نگرفت. 3. جایگاه حضرت خدیجه در بهشت امام صادق(ع) فرمود: وقتى که خدیجه وفات کرد، حضرت فاطمه(س) خودش را به پیامبر میچسباند و پیرامون او میچرخید و مىگفت: بابا! مادرم کجاست؟ و پیامبر نیز پاسخى نمىداد. ولى پیوسته فاطمه(س) مىگفت: بابا! مادرم کجاست؟ و پیامبر نمىدانست در پاسخ او چه بگوید. ناگهان جبرئیل فرود آمد و گفت: خدایت دستور مىدهد که به فاطمه سلام برسانى و بگویى که مادرت در قصبهاى است که گرههایش از طلا و ستونش از یاقوت سرخ مىباشد و در کنار "آسیه" همسر فرعون و "مریم" دختر عمران قرار دارد. حضرت فاطمه(س) نیز در پاسخ گفت: "ان اللَّه هو السّلام و منه السّلام و الیه السّلام". پیامبر در باره او فرمود: "خیر نساء الجنّة خدیجة بنت خویلد" یعنی بهترین زنان بهشت خدیجه دختر خویلد است. 4. از مائده آسمانی تناول میکرد براى خدیجه مانند مریم مائده آسمانى نازل مىشد. چنان که بخارى در صحیح خود از ابوهریره روایت کرده است که جبرئیل بر پیامبر نازل شد و ظرفى از بهشت آورد که طعام و شراب بهشتى بود و گفت: اى رسول خدا این مائده مال خدیجه است از طرف پروردگارش و من، به او سلام برسان و به او مژده بده به یک قصرى در بهشت که در آنجا سر و صدا و مشقت نیست. 5. وفات امالمؤمنین؛ مصیبت بزرگ پیامبر(ص) خدیجه نخستین زنى بود که به پیامبر ایمان آورد و نماز خواند در اسلام از روایت اخبار و احادیث وحى و نبوت است، بسیارى از زنان اسلام از او نقل اخبار طلوع اسلام را نمودند خدیجه با بذل احساسات و عواطف و کمک مادى خود اسلام را یارى کرد. خدیجه با این صفات عالى در آسمان زن ستاره درخشانى شد و چشم همه زنان به وجود او روشن بود و به اعتراف تمام فرق اسلامى یک رکن پیشرفت اسلام بر دوش خدیجه بود و در اثر خدمت و فداکارى او پیغمبر توفیق حاصل کرد و به همین جهت به حق لقب "ام المؤمنین" به خود گرفت. به روایت ابن اسعد از حکیم بن حزام خدیجه(س) در ماه رمضان سال دهم نبوت وقتی شست و پنج سال داشت، وفات کرد. پیامبر(ص) شخصا پیکر آن حضرت را در "حجون" قبرستان مکه "جنه المعلی" دفن کرد. این بود که درگذشت خدیجه براى پیامبر(ص) مصیبتى بزرگ بود زیرا خدیجه وزنه زندگى پیامبر خدا بود و به احترام او بسیارى به پیامبر احترام میکردند، یا متعرض او نمیشدند ولى پس از او در مقام قتل او بر آمدند خدیجه به دست پیامبر به خاک سپرده شد و رسول خدا خود در قبر خدیجه رفت و در حق او دعا کرد و طلب مغفرت نمود و او را در "حجون" قبرستان مکه "جنة المعلى" دفن کرد. خدیجه بهترین انیس پیغمبر(ص) و قویترین مددکار روز سختى بود او در شدائد و دشواریهاى اسلام موجب تسلى خاطر پیغمبر گردید و از بذل مال خود دریغ نمیداشت و با آن قدرت مالى و شهرت مقامى که داشت با زجر و تهدید و تبعید شوهر ساخت و لذا رسول خدا بسیار او را دوست میداشت. عایشه مىگوید: هر وقت پیغمبر به یاد خدیجه مىافتاد ملول و محزون مىشد و براى او طلب مغفرت میکرد. دهم رمضان، سالروز وفات "مادر امت" حضرت خدیجه سلامالله علیها به محضر قائم آل محمد(ص) و مسلمان جهان تسلیت باد
منبع : نرمافزار گنجینه روایات، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی
پانوشت - جلوههاى اعجاز معصومین علیهم السلام، ص112 - الطرائف، ترجمه داود الهامى، ص 443 - گنجینه معارف شیعه، ترجمه کنز الفوائد و التعجب،ج1، ص 305 - همان، ص 306 همان، ص 327 - جلوههاى اعجاز معصومین علیهم السلام، ص390 - الطرائف، ترجمه داود الهامى، ص442 - همان، ص442 - هما، ص 443
[ یکشنبه 99/2/14 ] [ 6:57 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |