قائــــم | ||
یزید فرزند کسی است از طرفی مادرش(هند) در جنگ احد سینه عموی پیامبر اعظم(ص)- حضرت حمزه- را شکافت و جگرش را به داندان کشید[1] و از طرف دیگر خود وی قبل از اسلامآوردن در چند جنگ بر ضد پیامبر گرامی اسلام(ص) شرکت داشت[2] و علیالظاهر میبایست امیرالمؤمنین حضرت علی(ع) را به عنوان خلیفه چهارم قبول میداشت و از او پیروی میکرد، بر ضد حضرتش خروج کرد و جنگهایی را تحمیل نمود که باعث کشتهشدن تعداد زیادی از مسلمانان و زمینهساز فتنههای بعدی در دنیای اسلام شد. یزید که بر خلاف پدرش حتی تظاهر به اسلام نیز نمیکرد و علنا حرمت الهی را میشکست و اشتهار به شرابخواری و بوزینهبازی داشت، نوه رسول خدا(ص) - امام حسین(ع) - را تکفیر کرد و به شهادت رساند و زنان و فرزاندان آلالله(س) به اسارت گرفت و بلاشک فجیعترین حادثه ترویستی تاریخ بشریت را در کربلا رقم زد، انتظار داشت اسلام ناب محمدی را که حسین(ع) برای احیاء آن قیام کرده بود را از صحنه زندگی بشر حذف کند. امروز بعد از 13 قرن از حادثه کربلا، یزید و افکار تکفیری تروریستی او علیرغم ظهور و بروز در قالب وهابیت و داعشیهای خونآشام، به زبالهدانی تاریخ سپرده شده و یزیدیان زمانه باید بپذیرند که در اسارت جهل و نادانی هستند. امام حسین(ع) که برای احیاء دین جدش قیام کرده بود به هدف مقدسش رسیده و این دین اسلام ناب محمدی(ص) است که زنده مانده و در حال تسخیر قلوب انسانهای تنشه آزادیخواه در اقصی نقاط عالم میباشد. پانوشت [1] - هند دختر عتبه و مادر معاویه بن ابوسفیان است که بعد از شهادت حضرت حمزه(عموی پیامبر(ص)) در جنگ احد، سینه آن حضرت را شکافت و جگرش را به دندان کشید و لذا به هند جگرخوار شناخته میشود(ارشاد رسولی محلاتی). [2] - معاویه سه سال قبل از بعثت پیامبر اسلام و پانزده سال قبل از هجرت در مکه متولّد شد. پدرش ابی سفیان از سرشناسان قریش و مادرش هند دختر عتبه بود. معاویه همراه پدرش ابوسفیان در بدر، خندق و چند جنگ دیگر با پیامبر اسلام(ص) جنگید. معاویه پس از فتح مکه، در بیست و سه سالگی، به همراه پدرش ابوسفیان و برادرش یزید بن ابی سفیان، دین اسلام را پذیرفت.
کتابنامه __________________ 1– خیری بشیر و کریمی امیرحسین، حسین(ع)، دفتر انتشارات، چاپ چهارم/تهران بهار 1391 2 - محمد مهدی شمسالدین،ناصر هاشمزاده، انصارالحسین، انتشارات امیرکبیر 1364 3 - نرمافزار درج مهر، سازمان میراث فرهنگی(سابق) کشور 4 - نرمافزار گنجینه روایات، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی به نقل از منابع مندرج در پانوشتها [ چهارشنبه 97/6/28 ] [ 10:19 صبح ] [ ]
[ نظرات () ]
واقعه ده سال از هجرت خاتمالانیباء(ص) گذشته و حضرتش به مکه مکرمه سفر نمود تا حج بگذارد و آداب حجگذاردن را به مسلمانان بیاموزد. سال آخر عمر پربرکت پیامبر اکرم(ص) بود و عطر سفر آخرت را استشمام فرموده بود و لذا این حج، حجهالوداع بود. حاجیان حج گذاشتند و در جوار رحمت للعالمین در مسیر بازگشت به اوطان خویش بودند. به غدیر خم، اندکی مانده به جحفه در نزدیکی مدینه که رسیدند پیامبر خدا دستور توقف کاروان داد ؛ پیشرفتگان را فراخواند تا به توقفگاه برگردند و دستور تامل تا نرسیدگان به محل، باز آیند. جمله همسفران که به گواهی تاریخ یکصد هزار نفر بودند بر محور نگین عالم خلقت حلقه زدند . رسول حق بر بلندای جهاز شتران قرار گرفت تا آخرین گام رسالت را در آخرین سفر حج بردارد. آخرین گام رسالت یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ(المائده - 67) اى پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملاً(به مردم) برسان! و اگر نکنى، رسالت او را انجام ندادهاى! خداوند تو را از(خطرات احتمالى) مردم، نگاه مىدارد؛ و خداوند، جمعیّت کافران(لجوج) را هدایت نمىکند. در غدیر خم یزدان گفت مر پیمبر را کز پی کمال دین شو پذیره حیدر را(ملکالشعرای بهار) آری، حضرتش مأمور بود تا گام آخر رسالت را بردارد و "اکمال دین خدا" را ابلاغ نماید. اما آن رسالت چه بود که اگر ابلاغ نمیشد، رسالت الهی را انجام نداده بود؟ هدف گام نهایی الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً ...(المائده - 3) امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین(جاودان) شما پذیرفتم ... . راستی نعمت خدا که دین اسلام باشد، چگونه کامل میشد؟ یعنی رشدش تمام میشد و به قول امروزیها به آخر خط میرسید؟ یا تنها راه رشد و استمرار افاضه الهی از جانب خداوند تعیین میشد؟ بیگمان منظور از اکمال ، نهایت رشد اسلام و باز ایستادن از رشد نبود ؛ بلکه آن رسالتی بود که اگر ابلاغ و اجرا نمیشد، کمال دین تحقق پیدا نمیکرد. در غدیر خم خطاب آمده ز حق بر مصطفی تا علی را او ولی بر مهتر و کهتر کند(ملکالشعرای بهار) این گونه بود که پیامبر خدا بر بلندای ایجادشده از جهاز شتران ، دست مولیالموحدین حضرت علی(ع) را گرفت و فرمود: مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاه هر کس که من مولای او هستم علی مولای او است. خدایا دوست بدار کسی را که با علی دوست است و دشمن بدار کسی را که با او دشمن است. البته رسول گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) ابتدا از حاضران اقرار گرفت که از خودشان بر آنان اولی است. سپس مهمترین پیام الهی را بیان فرمود. علی(ع) کسیت ؟ این سوال پاسخ قطعی ندارد، چراکه دانشمندان مسلمان و غیرمسلمان از معرفی کامل آن حضرت عاجز ماندهاند. اما به قول شاعر: آب دریا را اگر نتوان کشید پس به قدر تشنگی باید چشید بنا بر این به خود اجاز میدهم تا؛ نه قطرهای، بلکه به اندازه "نانوای" از صفات و ویژگیهای آن حضرت را، آن هم به صورت محوری برشمارم و بس. علی(ع) : 1. نورش قبل از خلقت آدم ابوالبشر خلق شده بود[1] ؛ 2. نامش را در ،آسمانها ، علی(ع) نهاده بودند[2] ؛ 3. تنها مولود کعبه در عالم بشریت بود ؛ 4. نزد پیامبر خدا(ص) تربیت شد[3] ؛ 5. اول مسلمان بود[4] ؛ 6. چون هارون بود برای رسولالله(ص)[5] ؛ 7. از آل عبا بود[6] ؛ 8. باب شهر علم بود[7] ؛ 9. او با حق و حق با او بود[8] ؛ 10. امیرالمؤمنین بود[9] ؛ 11. صدیق و فاروق بود[10] ؛ 12. آقای زاهدان روزگار بود[11] ؛ 13. شدیدالسیاسه بود ؛ 14. همای رحمت و آیت خدا بود[12] ؛ 15. شرافت نسبی داشت[13] ؛ 16. خیبرشکن بود ؛[14] 17. سرچشمه علم فقه بود[15] ؛ 18. از مردان بزرگ تاریخ انسانیت است که مفهوم و نظریه عدالت هستی و جهان را پایهریزی کرد[16] ؛ 19. وصی پیامبر(ص) بود[17] ؛ 20. اولین شهید محراب بود ؛ 21. ... . آری؛ این گونه بود که علی(ع) وصی رسولالله(ص) و جانشین وی شد تا پس از رحلت حضرتش خورشید ولایت و هدایت از طریق سلاله پاک آن حضرت بر سپهر بشریت بتابد و باب هدایت بشر الیالابد باز باشد و استمرار دین خدا تضمین. والسلام دهه امامت و ولایت بر همه مسلمانان مبارک باد در سالروز ترور و شهادت رئیس جمهور و نخستوزیر ولایتی رجایی و باهنر یادشان را گرام باد
پانوشت : [1] - "... آدم به جبرئیل گفت این دخترک کیست که از نور جمالش بهشت درخشان شده گفت این فاطمه دختر محمّد یکى از فرزندان تو است که پیامبر آخرالزمان است گفت این تاج چیست که بر سر دارد گفت شوهرش علی بن ابى طالب است پرسید این دو گوشواره چیست گفت دو فرزندش حسن و حسین هستند." (ترجمه جلد هفتم بحارالانوار، ج3) [2] - ارشاد القلوب- ترجمه سلگى، ج2، ص13 [3] - هنگام تولد على علیه السّلام، سى سال از عمر مبارک پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم گذشته بود و سخت على علیهالسّلام را دوست مىداشت و دستور داد، تا گهواره او را در کنار بسترش قرار دادند و بیشتر اوقات، تربیت و حضانت او به دست مبارک پیامبر خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم صورت مىگرفت و هنگام نیاز، بدنش را مىشست، و در موقع خوردن شیر، او را در پناه خود مىگرفت و گهوارهاش را مىجنبانید و در بیدارى سرگرمش مىکرد و او را به سینه خود مىگرفت(همان) [4] - به استناد فرازی از خطبه 56(و سبقت الی الایمان) و نقل از "اکثر اهل حدیث و اکثر محققین از اهل سیره" – ابن ابیالحدید [5] - حذیفة بن اسید گفت: پیامبر خدا دست علىّ بن ابى طالب (ع) را گرفت و گفت: مژده باد و مژده باد، موسى از پروردگارش خواست که از خاندانش، هارون را وزیر او قرار بدهد و من از پروردگارم مىخواهم که از خاندانم على را وزیر من قرار بدهد (خدایا) به وسیله او کمر مرا محکم کن و او را در کار من شرکت بده.( سیماى امام على علیه السلام در قرآن،ص198) [6] - حدث کساء نقل از جابر ابن عبدالله انصاری(مفاتیحالجنان ، شیخ عباس قمی) [7] - رسوالالله(ص) : انا مدینه العلم و علی بابها [8] - رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله و سلم : على مع الحق- أو الحق مع على(فضائل الخمسة من الصحاح الستة ج2 ص109) [9] - ابن ابیالحدید [10] همان [11] - ابن ابی الحدید [12] - شهریار : علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه خدا را [13] - پدرش شیخ قریش و رئیس مکه بود . پسرعموی پیامبر(ص) ، همسرش بانوی زنان عالم و ... . [14] - اوحدی مراغهای : فر احمد چو در علی پیوست در خیبر گرفت در یک دست [15] - ابن ابی الحدید [16] - جرج جرداق مسیحی [17] - ابن ابیالحدید : ما شک نداریم که علی(ع) وصی رسول الله(ص) بوده است . اگر چه عدهای که در نزد ما منسوب به عناد و لجبازی میباشند با آن مخالفت میکنند" . منابع : 1. جعفریان رسول ، تاریخ سیاسی اسلام ، ج 2 ، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، چاپ دوم/پائیز 1369 2. طبیبیان حسین ، امام علی از دیدگاه ابن ابیالحدید ، انتشارات کعبه دل ، چاپ دوم/1390 3. نرمافزار درج مهر ، سازمان میراث فرهنگی(سابق) کشور 4. نرمافزار گنجینه روایات ، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی
[ چهارشنبه 97/6/7 ] [ 6:3 صبح ] [ ]
[ نظرات () ]
یازدهم ذیالقعده که امسال با سوم مرداد مصادف با سالروز میلاد حضرت علی بن موسی الرضا امام هشتم (ع) است. به همین بهانه دست به دامن آن امام رئوف میزنیم و از دریای معرفتش قطرهای برای رفع تشنگی بر میگیریم: 1. علمآموزی: کسی که علم ندارد نباید از یادگیری شرم کند.[1] 2. صله رحم: خدا تقوای الهی را با صله رحم همراه ساخت ... .[2] 3. عقل: دوست هرکس عقل او ، و دشمنش جهل او است.(عترت) 4. ایمان: ایمان چهار رکن است: توکل بر خدا، رضا به قضای خدا، تسلیم به امر خدا و واگذاشتن کار به خدا. (عترت) 5. معاش خانواده: هر کس روزی را از راه حلالش بجوید و برای خود و خانوادهاش هزینه کند همانا مجاهد در راه خداست ... . 6. بوی خوش: خوب است که مرد هر روز از عطر و بوی خوش بهره گیرد ... . 7. غذا خوردن و سلامتی: 1- به اندازهای غذا بخور که متناسب بدنت باشد. بیشتر از آن ارزش غذایی ندارد ... .(مستدرک الوسائل،ج16،ص220) 2- اگر مردم کم غذا بخورند بدنهایشان اعتدال و استواری یابد .[3] 8. خواب [به موقع و به اندازه ] به تن، قدرت و نیرو میبخشد. 9.میوه به : به بخورید که موجب فزونی عقل است. 10.دوستی با یکدیگر : به دیدن یکدیگر بروید تا یکدیگر را دوست داشته باشید و دست یکدیگر را بفشارید و به هم خشم نگیرید . 11.قناعت : باید هزینه خود و خانوادهات بر پایه میانهروی باشد. پانوشت : [1] - َ لَا یَسْتَحْیِی أَحَدُکُمْ إِذَا لَمْ یَعْلَمْ أَنْ یَتَعَلَّم(عیون اخبار الرضا،ج2،ص44) [2] - َ أَمَرَ بِاتِّقَاءِ اللَّهِ وَ صِلَةِ الرَّحِمِ فَمَنْ لَمْ یَصِلْ رَحِمَهُ لَمْ یَتَّقِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَل(کتاب الخصال،ص156) [3] - لَوْ أَنَّ النَّاسَ قَصَّرُوا فِی الطَّعَامِ لَاسْتَقَامَتْ أَبْدَانُهُم(مکارم الاخلاق،ص362)
منابع : 1.مفاتیحالحیاه، آیتالله جوادی عاملی، بهار 1391/چاپ یازدهم 2.نرمافزار گنجینه روایات، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی به نقل از منابع مندرج در پانوشتها 3.نرمافزار تلفن همراه "عترت"، تبیان(www.tebyan.net) [ سه شنبه 97/5/2 ] [ 6:49 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
جعفر بن محمد(ع) امام ششم شیعیان و رئیس مذهب جعفری میباشد که نقل است بیش از 4 هزار شاگرد در مکتبش به فراگیری علوم مشغول بودهاند. آن امام هُمام سرچشمه علوم بود و جهان عصر ایشان و بعد از آن از پرتوهای انسانساز وجود مبارکش بهرهمند بوده و خواهد بود. در سالگشت شهادت امام جعفر صادق(ع) شش تشعشع از تشعشات انوار نورانی آن حضرت تبرکاً برشمرده میشود: 1 - نیکی به همسایه عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ حُسْنُ الْجِوَارِ یَزِیدُ فِی الرِّزْق(نقل از وسائل الشیعة) امام صادق(ع) فرمود: همسایهداری نیک، روزی را میافزاید. قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّادِقُ (ع) مَنْ رُزِقَ مِنْ أَرْبَعَةِ خِصَالٍ وَاحِداً دَخَلَ الْجَنَّةَ بِرِّ الْوَالِدَیْنِ أَوْ صِلَةِ الرَّحِمِ أَوْ حُسْنِ الْجِوَارِ أَوْ حُسْنِ الْخُلُق(نقل از جامع الأخبار) آن حضرت همچنین فرمود: به هر کس یکی از چهار خصلت روزی شود وارد بهشت میگردد: نیکی به پدر و مادر، صله رحم، همسایهداری نیکو و خوشاخلاقی. 2 - حسن خلق قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) مَا یَقْدَمُ الْمُؤْمِنُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَمَلٍ بَعْدَ الْفَرَائِضِ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مِنْ أَنْ یَسَعَ النَّاسَ بِخُلُقِه(نقل از الکافی) امام صادق(ع): مؤمن، پس از واجبات، عملی محبوبتر از خوشررفتاری با مردم، بر خدا عرضه نکرده است. 3 – خوشخویى عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْبِرُّ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ یَعْمُرَانِ الدِّیَارَ وَ یَزِیدَانِ فِی الْأَعْمَار(نقل از الکافی) امام صادق(ع): نیکی و خوشخویی سرزمین را اباد میکنند و بر عمر آدمی میافزایند. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) حُسْنُ الْخُلُقِ مَجْلَبَةٌ لِلْمَوَدَّةِ(نقل از الکافی) آن حضرت فرمود: خوشررویی عامل جلب دوستی است. 4 - چشم پوشی از خطا از وظایف حاکمان ثَلَاثَةٌ تَجِبُ عَلَى السُّلْطَانِ لِلْخَاصَّةِ وَ الْعَامَّةِ- مُکَافَاةُ الْمُحْسِنِ بِالْإِحْسَانِ لِیَزْدَادُوا رَغْبَةً فِیهِ- وَ تَغَمُّدُ ذُنُوبِ الْمُسِیءِ لِیَتُوبَ وَ یَرْجِعَ عَنْ غَیِّهِ «3»- وَ تَأَلُّفُهُمْ جَمِیعاً بِالْإِحْسَانِ وَ الْإِنْصَاف(بحار الأنوار) امام صادق(ع) فرمود: بر حاکمان لازم است سه چیز را درباره خاص و عام رعایت کنند: اول) دادن پاداش نیکو به نیکوکاران تا به کارهای خیر تشویق شوند. دوم) چشمپوشی از گناهان خطاکاران تا توبه کنند و از راه خطا باز گردند. سوم) تألیف قلوب همه اقشار مردم با احسان و انصاف. 5 - خشنودى شیطان از تفرقه و خشم شیطان از وحدت عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا یَزَالُ إِبْلِیسُ فَرِحاً مَا اهْتَجَرَ الْمُسْلِمَان فَإِذَا الْتَقَیَا اصْطَکَّتْ رُکْبَتَاهُ وَ تَخَلَّعَتْ أَوْصَالُهُ- وَ نَادَى یَا وَیْلَهُ مَا لَقِیَ مِنَ الثُّبُور(بحار الأنوار) امام صادق(ع) فرمود: هرگاه دو مسلمان از یکدیگر جداشوند]قهر باشند[ شیطان پیوسته شادمان است و چون آن دو آشتی کردند، زانوان شیطان به لرزش میافتند و بندهایش از هم جدا میشوند و فریاد برمیآورد: وای بر من از هلاکتی که بدان گرفتار شدم. 6 - نفى ذلتپذیرى عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ فَوَّضَ إِلَى الْمُؤْمِنِ أَمْرَهُ کُلَّهُ وَ لَمْ یُفَوِّضْ إِلَیْهِ أَنْ یَکُونَ ذَلِیلًا أَ مَا تَسْمَعُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ- وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ(بحار الأنوار) امام صادق(ع) فرمود: خدا همه کارهای مؤمن را به خود او واگذاشت؛ ولی به او اجازه ذلت و خواری نداد. فَالْمُؤْمِنُ یَکُونُ عَزِیزاً وَ لَا یَکُونُ ذَلِیلًا وَ قَالَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ أَعَزُّ مِنَ الْجَبَلِ یُسْتَقَلُّ مِنْهُ بِالْمَعَاوِلِ وَ الْمُؤْمِنُ لَا یُسْتَقَلُّ مِنْ دِینِه(بحار الأنوار) آن حضرت فرمود: پس مؤمن عزیز است و ذلیل نیست. مؤمن از کوه نفوذناپذیرتر است، زیرا از کوه با ضربههای کلنک کاسته میشود؛ اما با هیچ ابزاری نمیتوان از ایمان مؤمن کاست.
25 شوال مصادف با 18 تیر سالگشت شهادت امام جعفر صادق(ع) بر جامعه مسلمانان تسلیت باد منبع: جوادی آملی عبدالله، مفاتیح الحیاه، مرکز نشر اسراء، چاپ یازدهم بهار 1391
[ یکشنبه 97/4/17 ] [ 7:52 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
سال چهلم هجرت(تنها کمتر از 30 سال بعد رحلت جانسوز پیامبر اعظم(ص)) نیام تحجر و جهالت از دست انساننمایی پلید، امت رسولالله(ص) را از داشتن انسان کاملی که؛ 1.نورش قبل از خلقت آدم ابوالبشر خلق شده بود؛ 2.نامش را در آسمانها علی(ع) نهاده بودند؛ 3.نزد پیامبر خدا(ص) تربیت شد؛ 4.اول مسلمان بود؛ 5.چون هارون بود برای رسولالله(ص)؛ 6.از آل عبا بود؛ 7.درِ شهر علم بود؛ 8.او با حق و حق با او بود؛ 9.امیرالمؤمنین بود؛ 10. صدیق و فاروق بود؛ 11. آقای زاهدان روزگار بود؛ 12. شدیدالسیاسه بود؛ 13. همای رحمت و آیت خدا بود؛ 14. شرافت نسبی داشت؛ 15. خیبرشکن بود؛ 16. سرچشمه علم فقه بود؛ 17. از مردان بزرگ تاریخ انسانیت است که مفهوم و نظریه عدالت هستی و جهان را پایهریزی کرد؛ 18. وصی پیامبر(ص) بود، محروم و مصیبت عظمای دیگری را بر پیکر اسلام وارد کرد. این گونه بود که او اولین شهید محراب شد. چهارده قرن بعد از آن حادثه جانسوز، مردی از سلاله پاک آن انسان کامل از شهر قم به احیای دین رسولالله(ص) به پاخاست و دیری نپایید که پوزه مستکبران عصر خویش را به خاک مالید و اسلام ناب محمدی را به عرصه زندگی بشر بازگرداند. این گونه بود که نیمه خرداد رمز ماندگاری قیام آن ابرمرد قرن چهاردهم هجری قمری شد.
نیمه خرداد امسال دو مصیبت عظمی را شاهد است؛ شهادت امیرمؤمنان حضرت علی(ع) و رحلت فرزند رشیدش حضرت امام خمینی(ره). و البته انتخاب حضرت امام خامنهای(مد ظلهالعالی) به رهبری نظام اسلامی نویدبخش استمرار راه انبیاء شد. علی را علی است مقتدا بیگمان کنیم بیعتش را جلی و نهان [ یکشنبه 97/3/13 ] [ 6:40 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
حضرت مجتبى علیه السّلام در نیمه ماه مبارک رمضان سال سوم هجرت متولد شد. به روایت از جابر بن عبداللَّه: پس از این که حضرت امام حسن متولد شد مادرش حضرت زهراء(س) به على علیه السّلام فرمود: مولود جدید را نامگذارى کن امیر المؤمنین گفت من قبل از این که رسول خدا نامى از براى آن انتخاب کند مبادرت نمیکنم، حضرت رسول هم فرمود من منتظرم تا خداوند دستور نامگذارى او را بدهد. خداوند متعال به جبرئیل وحی فرستاد براى محمد فرزندى متولد شده است اکنون در نزد او حاضر شوید و وى را به فرزندش تبریک بگوئید و به محمد اطلاع دهید که على ابن ابى طالب از تو به منزله هارون از موسى است، اکنون مولود جدیدت را به نام فرزند هارون اسمگذارى کنید. پس از این فرمان، جبرئیل از طرف خداوند به حضرت رسول پیام آورد، و گفت فرزند علی را با فرزند هارون همنام کن، پیغمبر فرمود: نام فرزند هارون چه بوده؟ جبرئیل عرض کرد: وى "شبر" نام داشته است، گفت: زبان من عربى است، عرض کرد: فرزندت را "حسن" نام بگذار. امام حسن (ع) در مجلس معاویه روایت شده است که عمرو بن عاص به معاویه گفت: حسن بن على مردى است با حیا و هنگامى که بر فراز منبر برود و مردم با تندى به او نگاه کنند، خجل گردیده و کلامش را قطع مىکند. پس اجازه بده او به منبر برود. معاویه، خطاب به امام حسن- علیه السّلام- گفت: اى ابا محمّد! برو منبر و ما را موعظه کن. حضرت، منبر رفت و حمد و ثناى خداى را به جا آورد و بر جدّش درود فرستاد و سپس فرمود: اى مردم! هر کس مرا شناخته که شناخته و هر کس مرا نمىشناسد پس بداند که من حسن فرزند على، فرزند بانوى زنان عالم فاطمه دختر رسول خدا، فرزند رسول خدا، فرزند نبى خدا، فرزند سراج منیر، فرزند بشیر نذیر، فرزند رحمة للعالمین، فرزند کسى که بر جنّ و انس بر انگیخته شده، فرزند بهترین مردمان بعد از رسول خدا، فرزند صاحب فضائل، فرزند صاحب معجزات و دلایل، فرزند امیر مؤمنان هستم. و من کسى هستم که از حقّم باز داشته شدهام. من و برادرم، دو آقاى جوانان اهل بهشت هستیم و من زاده رکن و مقامم و من زاده مکّه و منى، مشعر و عرفاتم. معاویه، خشمگین شد و گفت: این مطالب را رها کن و در توصیف خرما سخن بگو! حضرت فرمود: باد آن را بارور مىکند و گرما مىرساندش و سرماى شب، آن را مرغوب مىکند. سپس به کلام سابقش برگشته و فرمود: من زاده شفیع و مطاعم، من فرزند کسى هستم که ملائکه در کنار او جنگ کردهاند. من پسر کسى هستم که قریش در مقابل او سر فرود آوردند. و من پسر امام مردم و زاده رسول خدا- صلّى اللَّه علیه و آله- هستم. در این هنگام، معاویه از آشوب مردم ترسید و گفت: اى ابا محمّد! بس است! از منبر پایین بیا، آنچه بیان کردى براى ما کافى است. آن گاه حضرت از منبر پایین آمد. معاویه گفت: گمان کردم مىخواهى خلیفه شوى، تو را چه به خلافت!!! امام فرمود: خلیفه، کسى است که عمل به کتاب خدا و سنّت پیامبرش نماید،نه کسى که ظلم کند و تعطیل سنّت پیامبر نماید و دنیا را پدر و مادر خویش گیرد.
پاورقی - عطاری عزیزالله عطاری،زندگانى چهارده معصوم علیهم السلام،ص 303 - جلوههاى اعجاز معصومین علیهم السلام، ص: 188 و 189
[ چهارشنبه 97/3/9 ] [ 5:0 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
بانوی ثروتمند مکه به پیشنهاد ابوطالب، غلامش "میسره" و همه مالالتجاره را در اختیار "محمد امین" قرار داد تا به تجارت بپردازد. کاروان بازگشت و میسره از جلوههای سفر با محمد امین برای خدیجه گفت. ابوطالب بانوی ثروتمند مکه را برای بردرزادهاش خواستگاری کرد و خطبه عقدشان را جاری ساخت.[1] از آن پس خدیجه انیس مونس "محمد امین" گردید و چون محمد به رسالت خدا برگزیده شد، ساعاتی بعد اولین ایمانآورنده به دینش شد و همه داشتههایش را در آن راه بخشید. خدیجه مادر امت و "امالمؤمنین" بود و رسولالله(ص) در حیات آن فداکار، همسر دیگری برنگزید و چون درگذشت، ملول و محزون شد و بسیار یاد او میکرد[2]. وصف امالمؤمنین خدیجه(س) در این مقال نگنجد، لاجرم به اشارتی بسنده میشود و ... . 1. اول مسلمان روایت است که پیغمبر(ص) روز دوشنبه مبعوث گردید و خدیجه در همان روز مسلمان شد و على (ع) در روز سه شنبه،...[3] و نیز از انس بن مالک است که پیغمبر(ص) روز دوشنبه مبعوث شد و خدیجه در پایان همان روز مسلمان شد و على (ع) در روز سه شنبه.[4] 2. صاحب فضل و قدر فضل او مورد اتفاق است و قدرش مورد تردید نیست و او نخست کس است که به رسول خدا(ص) ایمان آورده و همه مالش را در راه آن حضرت خرج کرده و پیغمبر(ص) بسیار یاد او میکرد و او را میستود و میفرمود: هیچ مالى چون مال او به من سود نبخشید و خدایش از او فرزندى گرامى به وى روزى کرد و تا خدیجه زنده بود آن حضرت به احترام او زن دیگرى نگرفت.[5] 3. جایگاه حضرت خدیجه در بهشت امام صادق(ع) فرمود: وقتى که خدیجه وفات کرد، حضرت فاطمه(س) خودش را به پیامبر میچسباند و پیرامون او میچرخید و میگفت: بابا! مادرم کجاست؟ و پیامبر نیز پاسخى نمیداد. ولى پیوسته فاطمه(س) میگفت: بابا! مادرم کجاست؟ و پیامبر نمیدانست در پاسخ او چه بگوید. ناگهان جبرئیل فرود آمد و گفت: خدایت دستور میدهد که به فاطمه سلام برسانى و بگویى که مادرت در قصبهاى است که گرههایش از طلا و ستونش از یاقوت سرخ میباشد و در کنار "آسیه" همسر فرعون و "مریم" دختر عمران قرار دارد. حضرت فاطمه(س) نیز در پاسخ گفت: "ان اللَّه هو السّلام و منه السّلام و الیه السّلام".[6] پیامبر در باره او فرمود: "خیر نساء الجنّة خدیجة بنت خویلد" یعنی بهترین زنان بهشت خدیجه دختر خویلد است.[7] 4. از مائده آسمانی تناول میکرد براى خدیجه مانند مریم مائده آسمانى نازل میشد. چنان که بخارى در صحیح خود از ابوهریره روایت کرده است که جبرئیل بر پیامبر نازل شد و ظرفى از بهشت آورد که طعام و شراب بهشتى بود و گفت: اى رسول خدا این مائده مال خدیجه است از طرف پروردگارش و من، به او سلام برسان و به او مژده بده به یک قصرى در بهشت که در آنجا سر و صدا و مشقت نیست.[8] 5. وفات امالمؤمنین؛ مصیبت بزرگ پیامبر(ص) خدیجه نخستین زنى بود که به پیامبر ایمان آورد و نماز خواند در اسلام از روایت اخبار و احادیث وحى و نبوت است، بسیارى از زنان اسلام از او نقل اخبار طلوع اسلام را نمودند خدیجه با بذل احساسات و عواطف و کمک مادى خود اسلام را یارى کرد. خدیجه با این صفات عالى در آسمان زن ستاره درخشانى شد و چشم همه زنان به وجود او روشن بود و به اعتراف تمام فرق اسلامى یک رکن پیشرفت اسلام بر دوش خدیجه بود و در اثر خدمت و فداکارى او پیغمبر توفیق حاصل کرد و به همین جهت به حق لقب "ام المؤمنین" به خود گرفت. به روایت ابن اسعد از حکیم بن حزام خدیجه(س) در ماه رمضان سال دهم نبوت وقتی شست و پنج سال داشت، وفات کرد. پیامبر(ص) شخصا پیکر آن حضرت را در "حجون" قبرستان مکه "جنه المعلی" دفن کرد. این بود که درگذشت خدیجه براى پیامبر(ص) مصیبتى بزرگ بود زیرا خدیجه وزنه زندگى پیامبر خدا بود و به احترام او بسیارى به پیامبر احترام مىکردند، یا متعرض او نمىشدند ولى پس از او در مقام قتل او بر آمدند خدیجه به دست پیامبر به خاک سپرده شد و رسول خدا خود در قبر خدیجه رفت و در حق او دعا کرد و طلب مغفرت نمود و او را در "حجون" قبرستان مکه "جنة المعلى" دفن کرد. خدیجه بهترین انیس پیغمبر(ص) و قوىترین مددکار روز سختى بود او در شدائد و دشواریهاى اسلام موجب تسلى خاطر پیغمبر گردید و از بذل مال خود دریغ نمیداشت و با آن قدرت مالى و شهرت مقامى که داشت با زجر و تهدید و تبعید شوهر ساخت و لذا رسول خدا بسیار او را دوست میداشت. عایشه میگوید: هر وقت پیغمبر به یاد خدیجه میافتاد ملول و محزون میشد و براى او طلب مغفرت میکرد.[9] دهم رمضان، سالروز وفات امالمؤمنین حضرت خدیجه سلامالله علیها به محضر قائم آل محمد(ص) و مسلمان جهان تسلیت باد
منبع : نرمافزار گنجینه روایات، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی
پانوشت [1] - جلوههاى اعجاز معصومین علیهم السلام، ص112 [2] - الطرائف، ترجمه داود الهامى، ص 443 [3] - گنجینه معارف شیعه، ترجمه کنز الفوائد و التعجب،ج1، ص 305 [4] - همان، ص 306 [5] همان، ص 327 [6] - جلوههاى اعجاز معصومین علیهم السلام، ص390 [7] - الطرائف، ترجمه داود الهامى، ص442 [8] - همان، ص442 [9] - هما، ص 443 [ شنبه 97/3/5 ] [ 5:10 صبح ] [ ]
[ نظرات () ]
روایات صحیح زیادی از پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) نقل شده است که تولد فرزندی از نسل حضرت زهرا(س) به عنوان دوازدهمین ستاره آسمان امامت و ولایت را حتمی مینمود. از میان اسیران روم شرقی که به عراق آورده شده بودند، امام هادی(ع) دختری به نام ملیکه را به همسری فرزندش حسن عسگری(ع) انتخاب نمود که نامش نرجس(نرگس) نامیده میشود. عباسیان که ظاهرا برای حمایت از فرزندان حضرت علی(ع) قیام کرده بودند، دشمنان قطعی آن حضرت و فرزندانش بودند. حاکمان عباسی در عصر امام حسن عسگری(ع) جاسوسانی را گمارده بود تا از تولد فرزند پسر آن حضرت مطلع شود. مشیت الهی همچون حضرت موسی(ع) بر این قرار داشت که حمل نرجس خاتون پنهان باشد. شعبانالمعظم در سال 255 هجری قمری به نیمه رسیده بود که وجود مبارک مهدی موعود(عج) پا به عرصه کره خاکی گذاشت. حضرت مهدی(عج) در زمان رحلت پدرش امام حسن عسگری(ع) 5 سال داشت که به قدرت و مشیت الهی وجود مبارک حضرت مهدی(عج) از انظار پنهان شد و عیبت صغرای آن حضرت شروع شد که تا 70 سال ادامه داشت. بعد از غیبت صغرا، غیبت کبرا شروع شد که هنوز هم ادامه دارد. امروز نه فقط جهان شیعه و جماعت اهل سنت، بلکه مستضعفان جهان نیز منتظر ظهور فرزندی از پیامبر اسلام(ص) هستند تا دادشان را از مستکبرین بستاند و جهان را از عدل پر سازد. نیمه شعبان سالروز میلاد مهدی موعود(عج) و هفته سربازان گمنام امام زمان(عج) بر ملت شریف ایران و سربازان آن حضرت مبارک باد پاورقی - ابو داود در کتاب سنن از سعید بن مسیب روایت کرده که گفت: ام سلمه گفت: از پیغمبر(ص) شنیدم میفرمود: مهدى از عترت من و فرزندان فاطمه است. و هم ابن ماجه در سنن از على(ع) نقل کرده که پیغمبر فرمود: مهدى از ما اهل بیت است. خداوند در یک شب او را آشکار نموده به سلطنت میرساند. - نقل از روضة الواعظین،ترجمه مهدوى دامغانى، ص411 - زمان امامت حضرت امام حسن عسگری(ع) مصادف بود با معتز، مهتدی و معتمد عباسی(قصصالأنبیاء(قصص قرآن)، ص 846) [ دوشنبه 97/2/10 ] [ 9:4 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
میلاد مصلح دین رسول مبارک باد آدرس اینجانب در شبکه اجتماعی سروش-کانال بصیرت https://sapp.ir/basiyrat در سومین روز از سال چهارم هجرت در خانه علی بن ابیطالب(ع) نوزادی پا به عرصه وجود گذاشت که نور وجودش قبل از آن خلق شده بود؛ جدش اولین مخلوق خدا و بهانهای برای خلقت عالم بود؛ مادرش دومین مخلوق خدا و پاره تن رسولالله ؛ و پدرش تنها مولود کعبه، امیرالمؤمنین ، صدیق و فاروق و وصی پیامبر(ص) بود. این وجود مبارک که نامش را در آسمانها حسین نامیده بودند،ذخیره الهی بود برای اصلاح دین جدش که حدود نیم قرن بعد از رحلت حضرتش، ذبیحالله شد. قیام او بعد از قرنها نه تنها شجاعت شیعیان را برانگیخته، بلکه در نزد غیرمسلمانان نیز مظهر تمایلات ضد استکباری است. سوم شعبان سالروز میلاد باسعادت پاسدار دین خداست و از این رو در نظام جمهوری اسلامی ایران، این روز را روز پاسدار نامیدهاند. آن میلاد و سایر اعیاد شعبانیه بر امت رسولالله(ص) و این تقارن بر پاسداران و جانبازان انقلاب و نظام اسلامی مبارک باد
منابع: 3 - نرمافزار گنجینه روایات، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی به نقل از منابع مندرج در پانوشتها
پاورقی
- "... آدم]در فردوس اعلی[ به جبرئیل گفت این دخترک کیست که از نور جمالش بهشت درخشان شده؟ گفت این فاطمه دختر محمّد یکى از فرزندان تو است که پیامبر آخرالزمان است. گفت این تاج چیست که بر سر دارد؟ گفت شوهرش علی بن ابى طالب است. پرسید این دو گوشواره چیست؟ گفت دو فرزندش حسن و حسین هستند." (ترجمه جلد هفتم بحارالانوار) همچنین [هیثمى در مجمع 9/ 184] از "عقبة بن عام"از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله روایت کرده که حسن و حسین علیهما السّلام دو گوشواره عرش خدا و معلق به عرشاند و جداى از آن نمىباشند.(فضائل پنج تن علیهم السلام در صحاح ششگانه اهل سنت، ج4، ص154) - قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ نُورِی(بحارالأنوار، ج25،ص 22) - در شب معراج به رسول خدا(ص) خطاب رسید: لَوْلَاکَ مَا خَلَقْتُ الْأَفْلَاکَ - قال رسولالله(ص) : فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّی ... فاطمه پاره تن من است ... - ابن ابیالحدید(شارح نهجالبلاغه) - همان - ابن ابیالحدید: ما شک نداریم که علی(ع) وصی رسول الله(ص) بوده است. اگر چه عدهای که در نزد ما منسوب به عناد و لجبازی میباشند با آن مخالفت میکنند".
[ پنج شنبه 97/1/30 ] [ 3:39 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَق 27 رجب مردی از طرف خداوند مبعوث شد که نورش اولین مخلوق خداست و عالم از وجود وی وجود یافته است.[1] بهانه عالم خلقت مبعوث شد تا مکارم اخلاق را بیاموزد. هر چند امروز گروهی به اسم اسلام، خشونت و مسلمانکشی در پیش گرفتهاند و دین رحمت را که پیامبرش رحمه للعالمین بود، خشن معرفی میکنند.basirat@ عید مبعث رسول رحمت بر همه مسلمانان، بلکه ملتهای جهان مبارک باد
[ جمعه 97/1/24 ] [ 10:18 عصر ] [ ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |